روز۷فروردین رژیم آخوندی باچین سندوطنفروشانهای تحت عنوان سند جامع همکاری راهبردی ۲۵ساله درتهران امضا کرد.از۶سال پیش که باسفررئیسجمهورچین به تهران وملاقات اوبا خامنهای این موضوع مطرح شد، تا امروزرژیم عمداً از انتشارمتن کامل سند جلوگیری کرده و حتی برخی مهرههای رژیم درجریان جنگ گرگهای درون نظام این سند همکاری را مشابه قرارداد ننگین ترکمانچای توصیف میکنند.
بر اساس گفتههای مهرهها و رسانههای رژیم و مطالب درز کرده در این سند همکاری، هیچ مادهٔ قابل توجهی بهسود رژیم جز حراج نفت و سایر منابع ایران وجود ندارد.
پیشینهٔ قرارداد ننگین
در سال۲۰۱۳ چین طرح «راه ابریشم جدید» را ارائه کرد که اساس آن سرمایهگذاری در سایر کشورهاست. تجربه این طرح در کشورهای دیگر نشان میدهد این یک طرح استراتژیک استعماری برای دستیابی به منابع و بازار و اقتصاد آن کشورهاست. برای نمونه سریلانکا و پاکستان در قراردادی مشابه با چین، از آنجا که نتوانستند بدهی سنگین خود را پرداخت کنند، مجبور شدند بنادر مهم خود را بهصورت اجارههای بلندمدت ۹۹ و ۴۳سال به چین واگذار کنند.
رژیم آخوندی با اشراف به ماهیت چنین قراردادی، اما بر اساس اصل «حفظ نظام اوجب واجبات»، تصمیم گرفت اقتصاد، تولید، مواد اولیه و بازار ایران را به چین پیشکش کند. از این رو از اواسط دههٔ ۹۰ خامنهای شخصاً پشت این قرارداد ننگین بود و «پیام خاص و فرد خاصی را به چین فرستاد و با رئیسجمهور چین گفتگو کردند» (مصباحی مقدم-عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام-۲۱تیر۹۹)؛ و «علی لاریجانی با پیام کتبی خامنهای به چین رفت... رهبری، لاریجانی و آقامحمدی مشاور اقتصادیاش را به چین فرستاد تا پیام نظام را برای بازسازی روابط اقتصادی» به چین برسانند و «کلمه به کلمهٔ مذاکرات توسط رهبر چک میشد» (حریری-رئیس اتاق بازرگانی رژیم و چین-تیر۹۹).
در سال۹۴ که شی جین پینگ، رئیسجمهور چین به تهران آمد، از توافقی با سران رژیم جهت یک همکاری استراتژیک ۲۵ساله خبر داد. در بهمن همان سال روشن شد این توافق حراج صنعت نفت، صادرات گاز، صنایع پتروشیمی و زیرساختهای ایران است؛ همچنین همکاری نظامی و امنیتی و... را هم شامل میشود.
روز ۳تیر۹۹ آخوند روحانی به ظریف اعلام کرد مذاکرات نهایی را با مقامات چینی بهعمل آورده و سند همکاری را به امضا برساند و روز ۷فروردین ۱۴۰۰ ظریف قرارداد را با وزیر خارجهٔ چین امضا کرد.
چوب حراج به سرمایههای ایران
خبرگزاری اسپوتنیک در تیر۹۹ در حالی که قرارداد رژیم با چین را «توافقنامهٔ جدید ترکمنچای» مینامید، بهنقل از «منابع آگاه نزدیک به وزارت نفت رژیم ایران» گزارش داد در سال۲۰۱۹ رژیم باز هم «تعدادی امتیازات دیگر به چین» وارد قرارداد کرد که «به چین حق تعویق پرداختها تا دو سال در ازای تولیدات و محصولات ایرانی میدهد؛ همچنین چین میتواند نفت ایران را نه بهدلار، بلکه به «یوان» (پول چین) پرداخت کند».
در یک افشاگری تکاندهندهٔ دیگر که در جریان جنگ گرگهای درون نظام برملا شد، نوروزی، عضو مجلس ارتجاع اعتراف کرد: «مذاکراتی از سوی دولت در حال انجام بود که جزیرهٔ کیش بهمدت ۲۵سال به چینیها واگذار شود»؛ این عضو مجلس ارتجاع همچنین تأکید کرد در جریان مذاکرات با چین «دربارهٔ (واگذاری) دریای خزر نیز بحثهایی انجام» شده است (اسفند ۹۷).
پاسدار احمدینژاد، رئیسجمهور پیشین رژیم هم در جریان حمله به باندهای رقیب این سند همکاری را «بخشیدن از کیسهٔ ملت ایران به دیگران» نامید (تیر۹۹).
خفگی اقتصادی و بنبست نظام
این اقدام وطنفروشانهٔ رژیم آخوندی، برای مقابله با وضعیت خفگی اقتصادی نظام است. خامنهای که در سال۹۲ حاضر شد برای خروج از خفگی ناشی از تحریمها، بهاسم «نرمش قهرمانانه» بر روی زانوان خونین پای میز مذاکرات اتمی برود و البته بهیمن سیاست مماشات، امتیازات زیادی هم از برجام دریافت کرد، اما اکنون میبیند با ورق خوردن سیاست مماشات، دیگر آن برجام و بازگشت به تعادل سال۲۰۱۵ متصور نیست؛ حتی میبیند از تغییر دولت در آمریکا هم نه تنها آبی برای نظام گرم نشده و هیچ خبری از رفع تحریم نیست، بلکه درٍ سیاست آمریکا همچنان بر همان پاشنه میگردد و «دیپلماسی به سبک پمپئو قرار است پابرجا باشد» (سخنگوی وزارتخارجهٔ رژیم – ۶فروردین).
از طرف دیگر، از آنجا که رژیم طی ۴۲سال حاکمیت ویرانگر و غارتگر خود، تولید ایران را نابود کرده و اقتصاد آن را به قهقرا برده، هیچ ذخیرهٔ استراتژیکی برای مقابله با تحریمها و فشارهای جهانی ندارد. هر پولی هم که به دست رژیم برسد، یا خرج تروریسم و حزبالشیطان و حشدالشعی و حوثی میشود، یا توسط مافیاهای حکومتی چپاول میشود؛ مافیاهایی که همگی به بیت خامنهای، سپاه پاسداران، دولت روحانی و سایر ارگانهای حکومتی وصل هستند.
این وضعیت در شرایطی است که دیکتاتوری آخوندی در برابر جامعهیی قرار دارد که گرانیهای لجام گسیخته، غارت نهادینه و کشتار حکومتی با کرونا بیش از هر زمان خشم و نفرت را در آن انباشته کرده است. از این رو و «در این میان، ایران (بخوانید نظام ضدایرانی ولایت فقیه) منابع طبیعی و انسانی خود را در اختیار چین قرار» میدهد (روزنامهٔ حکومتی آسیا-۸فروردین) به این ترتیب خامنهای بهبهای حراج، زیرساختها، تولید و منابع ایران به چین، تلاش میکند بلکه راهنفسی برای نظامش باز کند و از آنجا که مطرود و منفور مردم ایران است و هیچ نقطه اتکایی در جامعه ایران ندارد، اینگونه است که در مقابل امتیازات وطنفروشانهٔ بسیار سنگینی که به طرف مقابل داده جز وعدههای نسیه دریافت نکرده است.
نفرت اجتماعی از قرارداد ننگین ۲۵سالهٔ رژیم با چین
این قرارداد وطنفروشانه و حراج ایران پس از ۴۲سال شخم خوردن توسط گراز غارتگر ولایت، موج گستردهیی از خشم و نفرت را در میان مردم ایران علیه رژیم ایجاد کرده است که بروز آن را در فضای مجازی میتوان مشاهده کرد. رژیم آخوندی این برآمد خشم و اعتراض ملی را مثل همیشه از چشم مجاهدین میبیند و با غیظ و وحشت سوزوگداز میکند: «هزاران نفر ارتش سایبری مجاهدین در آلبانی در فضای مجازی علیه سند جامع همکاری با چین تبلیغات میکنند» و «یک عده در داخل کشور هم حرفهای آنها را تکرار میکنند و در برخی از رسانهها مطرح میشود که ایران را فروختند!» (تلویزیون حکومتی-۸فروردین).