۱۴۰۰ فروردین ۳, سه‌شنبه

«خر اَر جُلِّ اطلس بپوشد، بازهمان خر است»

 

                       زباله گردی در خیابانهای شهر

با این‌که بهار طبیعت فرا رسیده است و سبزی و خرمی و بوی گلها مشام را می‌نوازد، اما دل مردمان ایران هنوز در چنگ زمستان، اسیر است. زندگی و حیات، دیگر رنگ سبزی و نشاط را از دست داده است.

غم معیشت، سفره خالی، پسران خردسال زباله‌گرد، دختران کوچک اما مادرانی بیوه و بی‌سرپرست شده، کارگران بیکار شده و بازنشستگانی خسته از عمری تلاش بی‌ثمر... گرانی و تورمی که دیگر عدد و رقم‌هایشان فرقی ندارند. فقر و نابرابری که حد و جایگاه میانه‌ای باقی نگذاشته است. بلای کرونا که دوقلوی حاکم شریر و خون‌ریز این دیار است...

«هم‌چنان تورم بالا در رأس هرم مشکلات اقتصادی و معیشتی کشور قرار دارد... بعد از تورم، مسأله گسترش فقر مطلق و افزایش نابرابری، اصلی‌ترین چالشهای پیش روی اقتصاد ایران هستند. توسعه فقر نیز نظام طبقاتی ایران را دچار شکاف عمیقی ساخته است. هنوز چشم‌انداز روشنی برای مهار تورم، مقابله با فقر و اشتغال‌زایی ایجاد نشده است» (تعادل۲۸ اسفند۹۹).

کاهش ۶۳درصدی قدرت خرید کارگران و بازنشستگان

کارگران و بازنشستگان و... . . بار تورم و گرانی را همراه با دستمزد های ناچیز و از آن هم ناچیزتر با حقوق و مستمری دوران بازنشستگی به دوش می‌کشند. روزی نیست که بازنشستگان در کف خیابان، سفره خالی خود را پهن نکنند و از نداری نگویند. غیر از سال‌های گذشته که تورم، دستمزد کارگران و حقوق بازنشستگان را می‌بلعید، در همین سال۱۳۹۹، ۶۳درصد قدرت خرید این طبقه و اقشار پیرامونی آنها از دست رفته است. هر روز صدای این زحمتکشان و تهیدستان بلند است که: «با تورمی که در حال حاضر در جامعه وجود دارد، حداقل حقوق باید در سال آینده به ۸میلیون و ۷۰۰هزار تومان برسد» (مهر۴اسفند۹۹).

اما مگر چشم بینایی در نظام ولایت فقیه هست که شاهد عقب‌ماندگی مستمر دستمزد و حقوق طبقات و اقشار به‌قول خودشان آسیب‌پذیر باشد و ببیند هر آنچه به‌عنوان افزایش دستمزد در آخر سال اضافه می‌شود، در عمل، تورم افسار گسیخته می‌بلعد و معیشت زحمتکشان را به نقطه زیر صفر می‌رساند. این دیگر روشن است که «حقوق کارگران و بازنشستگان فقط ۳۷درصد هزینه‌های زندگی‌شان را تأمین می‌کند و این یکی از دلایلی است که باعث شده بازنشستگان و کارگران تأمین اجتماعی کف خیابان‌ها باشند و هر روز صدای اعتراضشان شنیده شود» (عصرخبر - ۴اسفند۹۹).

تیغِ کرونا و تورم؛ گلوی کارگران را نشانه گرفت

در سال جدیدی که آغاز شده است در نبود امنیت شغلی، بحران معیشت و تأمین خوراک خانواده و نبود تشکل‌های مستقل در هم‌چنان بر پاشنه سرکوب و بی‌نوا ساختن میلیون‌ها تن از هموطنانمان می‌چرخد.

تاسف‌بارتر این‌که اثبات شد برای به عقب انداختن پاسخ به نیازهای حیاتی جامعه، از «فرصت» ویروس منحوس کرونا استفاده می‌شود تا صدای دادخواهی و حق‌طلبی مردم رنج کشیده ایران خاموش شود. نایب‌رئیس یک تشکل دست‌ساز رژیم آخوندی در حوزه کارگری با اشاره به تأثیر شیوع ویروس کرونا بر کارگران می‌گوید، «متأسفانه با سیاست‌گذاریهایی که صورت گرفت، کمترین دفاع در مقابل ویروس کرونا مربوط به کارگران بود؛ کارگرانی که مجبور بودند با وجود این تهدید سرکار بروند. خیلی از کارگرانِ خدماتی شغل‌هایشان را از دست دادند و به‌دلیل‌عدم حمایت کافی زندگی سختی گذراندند» (ایلنا۱ فروردین۱۴۰۰).

نه امنیت شغلی و نه معیشت و نه تشکل مستقل

همین جماعت مدعی نمایندگی اقشار زحمتکش جامعه اذعان می‌کنند: «به‌رغم این‌که در طی سال‌های متمادی همواره امنیت شغلی مهم‌ترین مولفه کارگران بوده اما در طی سال۹۹ با توجه به فشار تورمی و اقتصادی که روی کارگران بود، مسأله معیشت کارگران پررنگ شد. سال گذشته سال خوبی برای کارگران نبود» (رادیو فرانسه - ۱ فروردین۱۴۰۰).


گویی تنها سال۹۹ بود که کمر کارگران و زحمتکشان در اثر سیاست‌های غارتگرانه کارگزاران رژیم آخوندی شکسته شد. از سال‌های دهه۱۳۷۰ با گسترش قراردادهای موقت و به باد فنا دادن قراردادهای دائم، تتمه امنیت شغلی را از بین بردند. در نتیجه برای خاموش ساختن صدای کارگران و رنجبران، اجازه هیچگونه تشکل مستقلی را نیز ندادند و حجره‌ها و ویترینهای نمایشی را جایگزین آن کردند. وزارت کار و وزرای مرتجع و ضد کارگر را به کمک مهره‌های حکومتی به‌اصطلاح کارفرما فرستادند تا عواملشان را به‌عنوان نمایندگان کارگران جا بزنند.

سالها و دهه‌ها می‌گذرد و هم‌چنان همین مطالبات پایه‌یی تکرار و تکرار می‌شود و سال جدید هم تغییری در آن نداده است: «امنیت شغلی، معیشت و تشکلات آزاد کارگری، مهم‌ترین مطالبات جامعهٔ کارگری است. نبودِ امنیت شغلی یعنی وقتی دستمزدِ کارگری از حداقل حقوق مصوب هم پایین‌تر باشد، نتواند اعتراض کند. اگر امنیت شغلی وجود داشته باشد تشکل کارگری هم وجود دارد. اگر تشکل کارگری وجود داشته باشد، کارگر می‌تواند برای جلوگیری از تضییع حقوق کارگران و مطالبه‌ٔ حقوق صنفی قدم بگذارد» (قطره - ۱ فروردین۱۴۰۰).

نرخ بیکاری و تورم فراتر از ارقام اعلامی بانک مرکزی

رژیم آخوندی از جمله اقداماتی که برای بهبود شرایط زندگی مردمان ساکن این سرزمین که توان خروج از آن را ندارند، می‌کند تهیه آمار و ارقام ساختگی است تا مهره‌ها، عوامل و رسانه‌های بی‌مخاطبش را تغذیه کند. اما به‌دلیل تخاصمات باندی و جناحی، بخشی از ترفندها و شیادی‌ها برملا می‌گردد. یکی از عناصر باند به‌اصطلاح اصلاح‌طلب (حسین کمالی) که از قضا در سرکوب، آدم فروشی، شکنجه و اعدام کارگران، سابقه وحشتناکی دارد به زبان آمده است که: «متأسفانه در جامعه به‌رغم نرخ بیکاری و تورمی که بانک مرکزی ارائه کرده است، شاهد بیکاری و تورمی فراتر از این اعداد و ارقام هستیم. مردم معتقدند که دولت باید به اصلاح ساختار اقتصاد کشور بپردازد و روش دیگری برای حل مشکلات پیش بگیرد که تاکنون این کار را نکرده و مردم را در نوعی بلاتکلیفی رها کرده است» (خبربان۲فروردین۱۴۰۰).

کاری از دولت آینده هم ساخته نیست

اکنون دیگر عموم تحلیلگران و کارشناسان خودی و نخودی رژیم آخوندی اذعان دارند که دیگر تغییر این وضعیت با همین مهره‌ها و عوامل دست‌اندرکار آب در هاون کوبیدن است. هرکس به زبان خودش این هشدارها و اخطارها را می‌دهد و از بن‌بست ناگزیر با بیان صریح و کنایه می‌گویند؛ اقتصاد ایران از چالشهای فراوانی رنج می‌برد، نشانه‌ای از تغییر شرایط در سال آینده مشاهده نمی‌شود، تفکر گردانندگان اقتصاد کشور، ثابت است و تغییر نمی‌یابد.

«بسیار بعید است با روی کار آمدن دولت آینده، شاهد تغییراتی در وضعیت اقتصاد ایران باشیم زیرا کسانی که اکنون به‌عنوان کاندیدای ریاست‌جمهوری مطرح هستند، در همین فضای مدیریتی حاکم بر کشور رشد و نمو کرده‌اند. طرز تفکر این افراد در اصل همان طرز فکری است که ما را امروز به این نقطه کنونی رسانده و تا حدودی در به‌وجود آمدن وضعیت فعلی این افراد نقش داشته‌اند. بنابراین نمی‌توان امیدوار بود کسانی که وضعیت فعلی را ایجاد کرده‌اند، بتوانند مشکلات را حل کنند» (دارایان۲۷اسفند۹۹).

آری، با تغییر پالان چیزی تغییرنمی‌کند.«خراَر جُلِّ اطلس بپوشد، بازهمان خر است»

پس تنها یک راه‌حل منطقی و اصولی باقی می‌ماند و آن هم کنار زدن خامنه‌ای و نظام ولایت است که عامل خزان فقر و فلاکت و... است. اینان هستند که نکبت را در سرزمین ما برقرار ساختند. آیندگانش نیز شبیه گذشتگان‌شان هستند. کارگزاران دولت جدید حزب الهی، همان رانت‌خوران و غارتگران اموال و سرمایه‌های مردم ایرانند که دورخیز تازه‌ای کرده‌اند برای چپاول و سرکوب بیشتر.

با آمدن بهار طبیعت می‌بایست کودکان کار و مردان بیکار و زنان بی‌سرپرست را از زمستان نظام ولایت فقیه رهایی داد. فقر و فلاکت و کرونا و خامنه‌ای را جارو کنیم تا بهار زندگی بشکفد.