۱۴۰۰ فروردین ۶, جمعه

رجزخوانی پهلوان‌پنبهٔ شل‌مغز نظام!


                                              پاسدارعقب مانده

یکی از خزعبلات تکراری و نخ‌نمای عمود لرزان و پوسیده‌ٔ خیمه‌ٔ ولایت در اولین روز سال۱۴۰۰ «گیر»ی بود که به فضای مجازی داد! خامنه‌ای که حرص قدرت مطلقه هر روز او را تشنه و تشنه‌تر می‌کند، از سایتها و صفحات مجازی که به فرمان خودش فیلتر شده به فغان آمده بود.

«رهبر فرزانه!» در آستانه‌ٔ شعبده‌ٔ انتخاباتی که قصد یک قطبی کردن آن را دارد، نگران به چالش کشیده شدن و به سخره گرفته شدن هیمنه‌ٔ پوشالی‌اش در فضای مجازی و شکست طرح‌هایش برای نمایش انتخابات را دارد.

البته بزرگ عمامه‌داران ولایت روشن نکرد که دیگر بیش از این همه محدودیت سرعت و پهنای باند و فیلترهای گوناگون با سایزهای مختلف و کلی اکانت‌های فیک سپاه سایبری‌اش در همان صفحات فیلتر شده که وظیفه‌ٔ پروموت کردن خودش یا لجن‌پراکنی علیه «دشمن برانداز» را دارند، دیگر چه کاری می‌خواهد بکند!

مأموریت مهم پاسدار حسین سلامی، ابر شرخر نظام!

هنوز خود مقام عظمای ولایت در میان خماری دود پیشین و آماده‌سازی دود پسین، حیران و مردد درباره‌ٔ تصمیم‌گیری برای «چه کردن» با فضای «ول» مجازی مانده بود که محمد جواد آذری جهرمی، وزیر جوان ارتباطات و بازجوی اطلاعاتی سابق نظام اولین اردنگی را نثار محضر «مبارک!» اش کرد و گفت آن شیوه‌ها منسوخ شده است.

اما از آنجا که «آقا» در عین آقا بودن، از قضا «فرزانه» هم هست، فکر اینجای قضیه را هم پیشاپیش کرده بود. او «گنده لات» خودش را که پیش‌تر وی را به صندلی فرماندهی سپاه جنایتکاران هم الصاق کرده بود، به صحنه فرستاد تا با عربده‌کشی کاری کند که همه‌ٔ «دشمنان» ماست‌های خود را کیسه کنند!

حسین سلامی، معجون تقویتی نظام؟!

وقتی ترکیب عقل ناقص، دهان گشاد و وقاحت مافوق تصور را در یک پیکره‌ٔ به ظاهر انسانی با هم عجین کنید، یکی از قطعی‌ترین محصولاتش همین پاسدار سلامی خواهد بود! این معجون تقویتی که خامنه‌ای برای ضعف اندام نظام‌اش تجویز کرده پس از سخنان خامنه‌ای چنین به صحنه شتافت:

- می‌سازیم!

- تولید می‌کنیم!

- به یاری مردم می‌شتابیم!

- با فساد مقابله می‌کنیم!

 گروه‌های بی‌شمار بسیجی را در میدان عزت مردم گسیل می‌داریم!

- خانواده‌ها را یاری می‌کنیم تا توانمند شوند!

- قدرت می‌سازیم!

- ما فضای مجازی را از ولنگاری رها خواهیم ساخت.

- در میدان می‌مانیم

- با مردم همراه می‌شویم

- کلام حضرتعالی را روی صحنه زمین پیاده می‌کنیم

 دشمن را جا می‌گذاریم.

- از او و راهبردش عبور می‌کنیم...

نتیجه‌ٔ عربده‌های پیشین چه بود؟!

البته پاسدار مفلوک حسین سلامی را در تمامی جهان به‌عنوان «شومن» یک نمایش مسخره می‌شناسند که دستگاه «کرونا یاب» را به جهان علم و صنعت و پزشکی عرضه و معرفی کرد! حال این‌که چرا کسی که در دانشگاههای نظام ولایت دریافت به یک مدرک کارشناسی مهندسی مکانیک و یک کارشناسی ارشد مدیریت دفاعی «مفتخر» است، ناگهان به چنان بلاهت مضحکی تن می‌دهد، پرسشی است که باید به کمک سایر «فراز‌!» های ظهور رسانه‌یی وی به آن پاسخ داد.

این همان پاسداری است که در عربده‌کشی ۱۳آبان سال۹۵ گفته بود: «آمریکاییها باید بدانند اگر به تعهداتشان در برجام عمل نکنند ما برجام را به موزه خواهیم فرستاد». اما اکنون با کاسه‌ٔ دریوزگی و التماس و پیغام پسغام و تهدید، در پی دعوت شیطان بزرگ برای بازگشت به برجام هستند!

اگر چه رهبرش هم اضافه کرده بود که «اگر آنها برجام را پاره کنند، ما آتش می‌زنیم!» اما نه تنها «هیچ غلطی نخورد!» بلکه از ترس‌اش در همان برجام ماند و دست از پا خطا نکرد تا شیاطین کوچک و بزرگ را عصبانی نکند! وقتی «امام!» این پاسدار سرتشتک نظام این‌چنین لرزان و مذبذب است، دیگر چه انتظاری از عروسک مفلوک خیمه‌شب‌بازی نظام هست؟!

وی در ۷آذر ۹۶ اروپا را با گسترش برد موشکهای نظام تهدید کرد!

در ۸مهر ۹۸ نیز برای نابودی اسراییل اعلام آمادگی کرد!

در ۷بهمن ۹۸ و پس از هلاکت پاسدار سلیمانی، در سپاه نیوز نوشت: «آنهایی که فرماندهان ما را به ترور تهدید کرده‌اند، اگر زنده بمانند، قطعاً از این گفته خود پشیمان خواهند شد».

سپس در ۲۵بهمن ۹۸ تهدید کرد که هم آمریکا و هم اسراییل را «می‌زنیم!»

بار دیگر در ۲۹شهریور ۹۹ از ریختن کرک و پشم دیگران سخن‌ها سر داد و مدعی توانایی اشغال «تمام» پایگاههای آمریکا شد و گفت هرکس را که در کشتن پاسدار سلیمانی دست داشته خواهد زد!

جهان هنوز در شوک این همه «توانایی!» بود که در جلسه علنی ۸مهر ۹۹ از جانب مردم جهان اعلام کرد: «امروز هیچ‌کس آرزو نمی‌کند که شهروند آمریکا باشد و هیچ‌کس به آمریکایی بودن خود افتخار نمی‌کند!»

اما پس از هلاکت پاسدار فخری‌زاده و چهارده روایتی که از مرگ او ساختند و پرداختند، همه‌ٔ «می‌زنیم‌، می‌کشیم، می‌کنیم» های پیشین را در کوزه گذاشت! پس از آن هم به فیل هوا کردن نسیه بسنده کرد و در ۱۸آذر ۹۹ دشمنان را به «انتظار» برای واکنش به مرگ پاسدار اتمی‌شان فراخواند.

روشن است که از تمامی نسیه‌های این پاسدار مفلوک، تنها چیزی که نقد باقی می‌ماند همان «گسیل گله‌های کفتارهای بسیجی وحشی» به میان مردم است تا با تشدید جو ارعاب و سرکوب، زخم‌های چرکین ولایت خامنه‌ای را مرهمی نهند که البته این از آن دست سرکنگبین‌هایی است که تنها صفرا می‌افزاید و بس!