۱۳۹۹ آبان ۱۳, سه‌شنبه

نظام ولایت و انتخابات آمریکا

 

                             انتخابات آمریکا

نقل شده که روزی ملانصرالدین به دروغ به اهل محله گفت که فلان جا نذری می‌دهند؛ امت نالان همیشه در صحنه‌ٔ آن روزگار هم به‌سرعت و قابلمه به دست به «فلان جا» دویده و صف بستند. ملا که صف طویل را دید با خود گفت نکند واقعاً نذری بدهند و من عقب بمانم! از این رو خودش هم به‌سرعت و قابلمه به دست ته صف ایستاد!

                 اکنون حکایت آن ملا با ملایان معاصر تکرار شده است!

یکی از تهی‌مغزان ولایی در جمعی از ساندیس‌خوران بیت‌العنکبوت برای روحیه دادن کاذب به بسیجی‌های گریان ولایی مدعی شد که تا فلان تاریخ کاخ‌سفید را «حسینیه» خواهند کرد؛ از کاخ باکینگهام، «مهدیه» و از ورسای پاریس هم «مسجد» خواهند ساخت!

البته این آشفته‌گویی‌ها از موج‌زدگان ولایت چندان دور از تصور نیست؛ به‌هرحال در روزگار پر از تلخی و تلخکامی، موجوداتی از این دست سبب ساز خنده‌ٔ حضار خواهند بود! چنان‌که حتی در درون باند عمود خیمه‌ٔ نظام هم عده‌یی از پاسداران شل‌مغز به این جماعت معترض شدند.

اما مشکل از جایی حاد می‌شود که رکوردهای بلاهت در نظام ولایت مطلقه‌ٔ فقیه هر روز در حال شکستن است! چرا که با نزدیک شدن به روز انتخابات آمریکا، برخی از نوابغ نظام به مثل ملانصرالدین، قابلمه به دست جلوی کاخ‌سفید صف بسته‌اند!

ابلهی گفت و احمقی باور کرد!

روزنامه‌ها و رسانه‌های حکومتی این روزها پر شده از انبوهی مطالب که با حساسیت و واکاوی ژرف به انتخابات آمریکا پرداخته‌اند. به‌نحوی که بیننده‌ای که از سوابق شعار «مرگ بر آمریکا» در تمامی تریبونها و تجمعات حکومتی بی‌خبر باشد، خودش را اگر نه در یکی از ایالت‌های آمریکا، دست کم در یکی از مستعمرات تحت سیطره‌ٔ آمریکا تصور می‌کند!

از آن فراتر به‌نظر می‌رسد که در بیت ولایت واقعاً عده‌یی به پیشواز «حسینیه کردن کاخ سفید» رفته‌اند و هنوز کلنگ «حسینیه» بر خاک ینگه‌ٔ دنیا فرود نیامده، پیشاپیش دخیل‌های خویش را بر آستان آن «بقعه‌ٔ متبرکه!» بسته‌اند! اگر فردا بیماران لاعلاج نظام را دیدید که در محوطه‌ٔ پارک لافایت خودشان را به نرده‌های آهنی کاخ زنجیر کرده و کلید قفل‌هایشان را هم دور انداخته‌اند تعجب نکنید!

البته درست است که انتخابات ریاست‌جمهوری در آمریکا به عنوان بزرگترین قطب اقتصادی و نظامی و بالطبع سیاسی جهان، در سراسر دنیا با حساسیت دنبال می‌شود؛ اما این‌که در یک نظام سیاسی مدعی «استقلال»، آن هم با شعار «نه شرقی؛ نه غربی»، این‌چنین هست و نیست‌شان را در گرو سرنوشت انتخابات «شیطان بزرگ!» بدانند، از شگفتی‌های قابل بررسی تاریخ است!

برای یک نمونه نگاهی به ذوقمرگ شدن روزنامهٔ سپاه پاسداران ولایت موسوم به «جوان» در ۱۲ آبان ۹۹ خالی از فایده نیست. این روزی‌نامه‌ٔ ولایی در عین دست و پا زدن ابلهانه برای این‌که بگوید «پرسش از بایدن یا ترامپ بی‌اهمیت است»، اما در سراسر مقاله‌ٔ تضرع آمیز خویش در آرزوی پیروزی بایدن می‌سوزد!

به راستی چرا مهره‌های حکومتی که پیر کفتار جماران آن را حول شعار دجالانه‌ٔ «مرگ بر آمریکا» رنگ آمیزی و به جهان عرضه کرد، امروز این چنین لگد به قبر «امام» ملعون‌اش می‌زنند؟!

روشن است که از مدتها پیش شعار «نه شرقی نه غربی» در زمین واقعیت تبدیل به «هم شرقی، هم غربی» شده بود. اما خامنه‌ای چه حادثه یا سرنوشتی را برای نان‌خوران بیت ولایت پیش‌بینی کرده و به آنها نمایانده که این چنین «قابلمه به دست» و «کف بر لب» همه‌ٔ آستانهای دیگر را رها کرده و با فراموش کردن «شرق» همه‌ٔ ذهن‌شان مشغول دخیل بستن به «غرب» شده‌اند؟!

سرنگونی محتومی که نه به «شرق» وابسته است و نه به «غرب»!

اگر در انتخاب بایدن یا ترامپ، به هر درصدی از یک «احتمال» سخن گفته می‌شود، اما خامنه‌ای و پاسدارانش به نیکی می‌دانند که در امر «سرنگونی» صحبت از یک «حتمیت» هست!

آنچه که میان دوگانه‌ٔ «ترامپ-بایدن» برای رژیم پا به گور ولایت مطلقه‌ٔ فقیه باعث حس دوگانه‌ٔ «هراس-ذوقمرگیدگی» می‌شود، امید ناچیزی است که برخی از سردمداران حکومتی به بازگشت سیاست مماشات «اوباما گونه» به مناسبات میان حکومت آخوندی با «شیطان بزرگ» دارند.

اما در عین‌حال برخی دیگر از مهره‌های حکومتی واقعیات بزرگتری را هم بیان می‌کنند. واقعیت این است که حتی با پیروزی بایدن هم هرگز اوضاع به روال سابق برنخواهد گشت. تحریم‌های وضع شده آن قدر پایه‌یی و متنوع و با پشتوانه‌ٔ قوی دو حزبی هستند که باز هم تمام مسائل پایه‌یی از «تله‌ٔ اتمی» گرفته تا «حقوق بشر» و «دخالت‌های تروریستی» در منطقه، روی میز رژیم آخوندی خواهد آمد!

اما اگر با دید واقع‌گرایانه و همه‌جانبه به صحنه‌ٔ روز ایران بنگریم، آنچه در میانه‌ٔ میدان نقش آفرین اصلی است، نه دوگانه‌ٔ «ترامپ-بایدن»، بلکه جبهه‌ٔ آشتی‌ناپذیر «مردم» با «حکومت آخوندی» است.

تنها این «مردم و مقاومت ایران» هستند که با رفت و آمد هر رئیس‌جمهوری در کاخ سفید، بر سر موضع اصولی «مرگ بر اصل ولایت فقیه» ایستاده‌اند. اکنون مدتهاست که در دورافتاده‌ترین روستاهای ایران‌زمین هم مردم شعار «دشمن ما همین جاست» را در جریان عمل به رخ عمود خیمه‌ٔ نظام و پاسدارانش کشیده و نشان داده‌اند که فارغ از جام‌های زهر یا تحریم و مماشات، اراده‌شان بر سرنگونی تام و تمام این خیمه و خرگاه است.