سفرهای خالی مردم
آخوند روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود میگفت بهزودی مردم دیگر نیازی به دریافت یارانهها نخواهند داشت. از این نمایشهای ابلهانه مدتها گذشته است. امروز حتی طبقه متوسط از هستی ساقط شده است و برای تأمین نیازهای معیشتی فوری خود به هر سختی و رنج وادار گشته است.
مراکز آماری و تحلیلی رژیم آخوندی حتی با تجمیع و مهندسی ارقام، اذعان میکنند غول تورم زندگی میلیونها تن از مردم ایران را به باد فنا داده است. دیگر چیزی بهنام سطح کیفیت زندگی مردمان، سخن لوکس و ناشی از حس بیدردی گوینده است. رسانههای رژیم آخوندی ابایی ندارند با مردم درباره میزان مصرف مواد غذایی مصاحبه کنند و گوشهای از آن را بازتاب دهند.
سفرههای کارگران «واقعاً» آب رفته است
کارگر شهرداری مریوان از اینکه ماههاست گوشت قرمز برای خانواده تهیه نکرده است میگوید. اینکه مصرف مواد پروتئینی را ماه به ماه کم کرده است و غذای روزانه خانواده چند تخممرغ و مقداری سویاست. گوشت کیلویی ۱۰۰هزار تومانی و مرغ دهها هزار تومانی خارج قدرت طبقات و اقشار میلیونی و تهیدست جامعه ایران است. زن سرپرست خانوار با دستمزد ناچیز هم مدتهاست رنگ گوشت قرمز و سفید را ندیده است و برای تأمین نیاز فرزندانش به مواد پروتئینی به سراغ پای مرغ و قلم گوساله میرود تا آب آنها را در چیزی به نام سوپ بریزد.
مصرف پروتئین قرمز در طبقه متوسط ۳۶ درصد کم شد
در تبلیغات انتخاباتی قالیباف که حالا در کرسی ریاست مجلس تکیه زده است جامعه به دو بخش ۹۶درصدی و ۴درصدی تقسیم شده است معنی این حرف این است که دیگر حتی طبقه متوسط هم از عهده تأمین نیازهای حیاتی خود بر نمیآید. ایلنا در گزارشی مینویسد وقتی طبقه متوسط مصرف مواد پروتئینیاش را بیش از ۳۶درصد کم کرده است، دیگر حال و روز طبقه کارگر و اقشار تهیدست کنار این طبقه چگونه است؟ «کارگرانی که بیش از ۷۰درصد آنها حداقل بگیر هستند و پایینتر از طبقه متوسط قرار میگیرند، دیگر قادر به خرید گوشت قرمز و یا حتی گوشت سفید نباشند و این اقلام را از سبد خرید ماهانه خود به اجبار حذف کرده باشند» (ایلنا. ۲۶آبان۹۹).
بنابراین سفرههای خالی از گوشت و حتی برنج میلیونها تن مردم، گویاترین نمودارها و دیاگرام های اقتصادی است. تازه اگر این سفرهها در اتاقی اجارهای پهن شده باشند که در حاشیه شهرها قرار دارند، در حالی که بسیاری از آنها در بیغولهها و کانکس ها، قناتهای زیر زمینی و کنارههای مقبرههای از دنیا رفتگان پهن میشوند.
برنج و گوشت در سفرهها آب رفت!
مرکز پژوهشهای مجلس اخیراً در گزارشی میزان مصرف مواد پروتیئنی مردم ایران را محاسبه کرده است. این گزارش نشان میدهد: «همزمان با جهش قیمت کالاهای اساسی در سالهای اخیر، متوسط مصرف این کالاها کاهش قابل توجهی یافته، بهطوری که بهعنوان مثال مصرف گوشت گوساله ۲۰درصد و گوشت گوسفندی ۲۹درصد در سال۹۸ نسبت به سال۹۵ از سفره خانوارها حذف شده است. این میزان گاهی در میان اقشار محروم بیشتر نیز بوده است. مصرف برنج خارجی ۸درصد، روغن نباتی ۶درصد و قند و شکر ۴درصد در سال۹۸ نسبت به سال۹۵کاهش یافته است. این کاهش برای دهکهای پایینتر درآمدی بهمراتب بیشتر بوده است. بهعنوان مثال در دهک سوم که میتوان آن را کم درآمدترین دهک قشر متوسط به حساب آورد، کاهش مصرف برنج ۱۸درصد، گوشت گوساله ۳۶درصد، روغن نباتی ۱۹درصد و قند و شکر ۸درصد بوده است. این دادهها، البته تورم سال۹۹ را در نظر نمیگیرند و اگر دادههای تورمی سال جاری لحاظ شوند، بدون تردید کاهش مصرف کالاهای اساسی بسیار بیشتر خواهد بود» (خراسان.۲۴آبان۹۹).
قیمت مسکن در عرض دو سال ۵۰۰درصد افزایش یافت
وضعیت اکثریت مردم ایران چنان یکسویه و بدون هیچ نوسان و رنگ و بوی متنوعی است که از همان سفرههای خالی میتوان به وضعیت مسکن پی برد و از آنجا از وضعیت بهداشت و سلامتی آنها خبر گرفت. از این شاخص میتوان به میزان دسترسی خدمات آموزشی دانشآموزان دست یافت. اگر قیمت مسکن در عرض دو سال افزایش ۵۰۰درصدی یافته است یعنی اینکه این امر محالی است که طبقه متوسط هم قادر باشد سرپناهی در آیندهای دور داشته باشد چه رسد به زحمتکشانی که اگر امروز دستمزدی نداشته باشند شام خانواده حالا با هر کمیت و کیفتی لنگ است.
فروش اموال عمومی برای زنده ماندن مردمان
باندی از کارگزاران نظام ولایت فقیه که در ساختمان مجلس جمع شدهاند و با تبلیغات شبانهروزی با عنوان راهحلی برای ترمیم مشکلات مردم، عقلهای نداشته خودشان را روی هم ریختند و به جای اینکه به عمود خیمه نظام بگویند از صدها میلیارد دلاری را که در اختیار دارد برای رفع گرسنگی مردم و مایحتاج اولیه آنها خرج کند و یا به سپاه و بنیادهای غارت و چپاول فرمان دهند توزیع بخشی از داراییهای غصبی را بهمنظور معیشت ملت هزینه کنند، با تصویب قانونی، خواهان فروش اموال دولتی برای تأمین هزینه مواد غذایی مورد نیاز مردم شدند. این طرح چنان غیرواقعی و ناشی از کوته نظری بود که حتی شرکای ایشان در شورای نگهبان از تصویب آن سرباز زدند.
ارتش گرسنگان و مناطق دردآور میهن، به تباهی پایان میدهند
همه دادهها و آمار و ارقامهای باز هم بیشتر و دقیقتری که بارها ذکر شده است تنها برای لمس رنج و دردی که میلیونها تن از هموطنانمان بر پوست و گوشت و استخوان خویش احساس میکنند نیست. اینها ثمره درخت خبیثی است که آل خمینی در مزرعه ایرانزمین کاشت و میوههای تلختر از زهر فقر و فلاکت آن، با مجانی کردن ماهی ۵هزار تومان هزینه برق تهیدستان شیرین نمیشود. این درخت عفن و چرکین را باید از ریشه درآورد و شجره طیبه آزادی، برابری و رفاه را به جای آن کاشت و باور کرد.