مریم رجوی در مراسم عید نوروز در اشرف ۳ - بهار ۱۳۹۸
سال نو بر مردم ایران که هرگز در حاکمیت تیره و تباه آخوندها، امیدشان را از دست ندادند. مبارک و هزاران بار مبارک.
آغاز سال ۱۳۹۸ بر هموطنانم در همه شهرها و روستاهای ایران و در کشورهای مختلف جهان مبارک.
آغاز بهار و عید نوروز بر خانواده شهیدان بر کانونهای شورشی و اشرفنشانها، بر زندانیان سیاسی، بر اعضای شورای ملی مقاومت، بر مجاهدان آزادی و بر مسعود فرخنده و مبارک.
سال قیام، سال شور و امید و سال پیشروی و جهش برای آزادی مبارک.
سال نو بر مردم ایران که هرگز در حاکمیت تیره و تباه آخوندها، امیدشان را از دست ندادند. مبارک و هزاران بار مبارک.
اجازه بدهید همراه با شما به دوستان ارجمندی که از آلبانی مهمان مراسم نوروزی ما هستند درود بفرستم.
در لحظات تحویل سال در کنار کارگران ایرانیم که میدانیم سفرههایشان خالی است.
در کنار کشاورزانیم که میدانیم مزارعشان خشک و بیآب است.
همراه با معلمان شریفی هستیم که مورد تبعیض و تحقیر قرار گرفتهاند، به زندگی در زیر خط فقر محکوم شدهاند و بهخاطر اعتراضهای حقطلبانه زندانی میشوند.
و همراه و همرزم و هم سنگر با ارتش میلیونی جوانان و فارغالتحصیلان بیکار که هر سال بر تعدادشان افزوده میشود.
و با همه عاطفهها و آرزوها و عزممان برای نبرد در کنار زنان و کودکانی هستیم که در فقر و اختناق میسوزند و بهخصوص در حاشیههای شهرهای بزرگ محروم و بیپناهاند.
در هنگام تحویل سال در کنار مزار فرزندان مجاهد و مبارزمان هستیم، بر مزار زندانیان سیاسی که در سال ۶۷ اعدام شدند بر مزارهای ۱۲۰هزار شهیدان راه آزادی، در خاوران، در زمینها و خاکهای بینام و نشان، در هر شهر و روستا در ایران.
گرمترین درودها نثار شما قهرمانان که در سرود سرخ آزادی هر روز بر زبانها جاری هستید.
سال ۹۷سال گسترش کانونهای شورشی بود؛ سال درخشش استراتژی هزار اشرف و ارتش آزادی در میهن اشغال شده.
سال قیامها و اعتراضها که رژیم را بهلرزه درآورد.
سالی که در آن سیاست مماشات شکست خورد و آخوندها یکی از پایههای حفظ قدرت خود را از دست دادند...
اما سال ۹۸سالی است با چنان توفان و تلاطمی که خامنهای پیشاپیش آن را سال تلاش دشمنان برای سرنگونی خوانده است.
در این یک سال ایران ما برای بهار سیاسی و اجتماعی خود بسا شکوفهها از قیامها و اعتراضها و اعتصابها رویاند. قیامهای کازرون و برازجان و اهواز و خرمشهر، قیام بازار تهران، سپس قیام ۲۷شهر در مرداد ماه، پنج رشته اعتصاب سراسری رانندگان و کامیونداران، اعتصابها و اعتراضهای پیدرپی کارگران، معلمان، فرهنگیان، بازنشستگان و هزاران اعتصاب و اعتراض و تظاهرات در دست کم ۷۰۰شهر کوچک و بزرگ.
خوشا بهپاخاستگان و قیامآفرینان، خوشا این نسل آزادیستان؛ بله آزادی گرفتنی است و با ارادهها و دستهای شماست که بهار آزادی مردم ایران از راه میرسد.
در سال ۹۷ آخوندها برجام را که میگفتند کلید همه قفلها و معضلات رژیمشان است، از کف دادند. بسیاری شرکتهای غربی که برخلاف خواست ملت ایران شریک اقتصادی سپاه پاسداران و بیتالعنکبوت ولیفقیه شده بودند از ایران رفتند.
حالا وقت آن است که نیروی اهریمنی سپاه پاسداران در لیست گروههای تروریستی وزارتخارجه آمریکا قرار گیرد.
استمالت درازمدت آمریکا که سیاست حفاظت از رژیم در برابر تغییر و سرنگونی بود، متوقف شد، آغاز تحریم نفت، رژیم را وارد دوران بیثباتی و تزلزل کرد. و موقعیت انقلابی جامعه ایران فرصت بروز بیشتر پیدا کرد.
در این بین، آخوندها دهها میلیارد دلار دیگر از کشور خارج کردند و بر اساس سیاست اقتصاد مقاومتی ولایت فقیه، دارایی مردم ایران را غارت کردند. از اول سال تا آخر سال ارزش پول رسمی کشور یکسوم شد. تورم چهار برابر شد، صدور نفت به نصف تا یکسوم رسید و کسری بودجه تا ۵۰درصد بالا رفت.
آخوندها برای حفظ حاکمیت پوسیده خود بخشی از منابع و آبهای دریای خزر را به همسایگان شمالی واگذار کردند، صید فلهیی ماهی جنوب را به چینیها بخشیدند و اداره بندر چابهار را بههندیها.
اما این وطنفروشی نخواهد توانست حکومت پا بهگور را نجات دهد.
در یککلام آخوندها در برابر قیامها و جنبش اعتراضی سراسری برون رفتی ندارند. این شکافتن هسته قیام و خلاصه جمعبندی سالی است که گذشت.
رعشه مرگ و تنشهای درون حکومت دیگر جایی برای نمایش اعتدال باقی نگذاشته است.
اعتدال با آخوند رئیسی مدفون شد. جلادی که رقیب شیاد در انتخابات ریاستجمهوری رژیم بود اکنون به تیر خلاص نمایش اعتدال تبدیل شده است. با دولتی نیمه فلج که مهمترین وزیر ویترین آن، یک روز در میان یا بهاستعفا رو میآورد یا به خانهنشینی.
در حقیقت این تمامیت قدرت حاکم است که با شتاب در حال فرسایش است.
ولایتفقیه چون شانس بقا ندارد خود را حول محور خونخواری و جنایت فشرده میکند. سردژخیم قضاییه را در رأس مجمع تشخیص گذاشت و جلاد قتلعام مجاهدین را در رأس قضاییه. بله این است ولایت و حکومت قتلعام. پیامش انقباض و سرکوب است.
خلیفه ارتجاع میخواهد شکست مهندسی خود در انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ را جبران کند. خامنهای فکر میکند اگر همان زمان آخوند جلاد رئیسی رئیسجمهور رژیم میشد چه بسا با بستن همه روزنهها قیام دیماه ۹۶قابل پیشگیری بود.
حالا به همین منظور جلاد را از طریق قضاییه و خبرگان ارتجاع به کار گماشته است.
آخوند قتلعامی، جلاد بزرگترین جنایت در تاریخچه ولایت در داخل رژیم هم باید چفت و بستهای نظام را محکم کند والا شکافها و ریزشها به خامنهای امان نمیدهد.
با این همه، رژیم راهی برای حفظ خود ندارد و هر روز از یک چاله به چاله دیگر یا به چاه میافتد: منازعات بیپایان بر سر اف.ای.تی.اف، مهارناپذیری قیمت ارز، وضعیت قرمز بودجه و منابع مالی، سیاهچاله تحریمها، ماتشدگی در سوریه که در آنجا مزدوران سپاه پاسداران زیر ضربات پیدرپی قرار گرفتهاند، تهدیدهای فزاینده جمعیت دستکم ده میلیونی بیکاران و مهمتر از همه شکنندگی اوضاع که آخوندها را به آمادهباش و مراقبت ساعتبهساعت واداشته است.
در حقیقت مسأله این نیست که رژیم دچار این بحران است یا آن بحران؛ مسأله این است که حکومت کردن آخوندها دچار بحران است.
بله بحران سرنگونی، سرنگونی و سرنگونی که گریبان این رژیم را هرگز رها نمیکند. حتی اگر مقام ولایت، با سفاهت، حکم کند که ۸۰میلیون ایرانی باید سه بار لاطائلات خامنهای را رونویسی کنند!
آخوندها شانس بقا ندارند. در سراسر سال گذشته در حال خوابهای پنبهدانهیی برای نابودی مجاهدین و مقاومت ایران بودند تا راه نجاتی برای خود پیدا کنند. بنابراین تلاش اصلی خود را حول تروریسم و شیطانسازی علیه مجاهدین متمرکز کردند، اما شکست خوردند.
طرح بزرگ تروریستی علیه مقاومت در تیرانا، طرح یک انفجار بزرگ در گردهمآیی سالانه مقاومت در پاریس، توطئههای جاسوسی و تروریستی علیه اعضای مقاومت در آمریکا همراه با حجم عظیمی از دروغپراکنی در مطبوعات و سایتهای اینترنتی و شبکههای اجتماعی علیه این جنبش بهخصوص در داخل ایران. ظرف یک سال گذشته انبوهی فیلم و سریال ساخته مزدوران رژیم در شبکههای تلویزیونی یا سینماها علیه مجاهدین پخش شد.
آنها از تروریسم و شیطانسازی موفقیتی بهدست نیاوردند. اما انصافاًً در یک امر کاملاً موفق بودند: اینکه صدها بار بهروشنی کامل نشان دادند که تهدید اصلی و آلترناتیو رژیمشان مجاهدین، ارتش آزادیبخش و شورای ملی مقاومت ایران است.
یادتان هست که آخوندها و حامیانشان چه خوابها برای فروپاشی این مقاومت میدیدند؟ انتظارشان این بود که با انتقال مجاهدین از عراق این سازمان و کل مقاومت فرو بریزد. اما باز هم اثبات شد که این آرزو را بهگور خواهند برد.
سال گذشته ارتش آزادی که در هزار اشرف و کانونهای شورشی استمرار یافته در شهرها و خیابانهای ایران جاری شد. حالا استراتژی و مواضع مقاومت در کلمات و خواستهای کارگران، کامیونداران، معلمان، دانشجویان، کشاورزان و بهپاخاستگان در همه جای ایران جاری است:
خواست سرنگونی که خواست همه مردم ایران است.
راستی که کانونهای شورشی با عمل و اقدام ضداختناق علیه مراکز سرکوب و نمادهای حاکمیت غوغا کردند. در برخی ماههای این سال آنها به بیش از یک صد رشته عمل و اقدام ضداختناق دست زدند. از این نظر سال ۹۷سال شکوفایی بهار استراتژی این مقاومت بود. سالی که هم چشمانداز سرنگونی را گشود، هم مسیر و چگونگی آن را نشان داد.
اینک ارتش بهار در راه است. ارتش بهار با صد هزار برگ گل سرخ کامکار.
درست به موازات خیزشهای امسال که عزم جامعه ما برای نو شدن و بهاری شدن است، در صفوف مقاومت هم کوشش مستمری برای اعتلا و پیشروی انسانی و آرمانی در جریان بود. از تشکیلات مجاهدین تا اعضای مقاومت و اشرفنشانها در کشورهای مختلف تا اعضای کانونهای شورشی در شهرهای ایران.
آنچه میدرخشید جوشش ارادهها، نوشدن انتخابها، و جریان انگیزشها و جهشهای انسانی و مبارزاتی است.
بله، به راستی که عید انقلاب و تغییر و دگرگونی است. همه در جوشش و تب و تاب هستند تا برای رسیدن به مقصد پرشکوه آزادی ارزشهای نویی خلق کنند. برای ادای تعهدات خود نسبت به ملت اسیرشان هر چه بیشتر فدا و پرداختگری پیشه کنند و بر این حقیقت نور بیفشانند که توانایی جمعشان، تشکیلات منسجم و پولادینشان و قدرت خلقشان همان نیروی لایزال و عظیمی است که ولایت فقیه را ریشهکن میکند.
چنین بود که مسعود رجوی پیشاپیش مژده داد که هر چند هم طول بکشد و نشیب و فراز داشته باشد، با گسستن بندهای مماشات و استمالت که آخوندهای ضدبشر را سه دهه در ناز و نعمت فرو برده بود، وارد دوران آمادهباش میشویم.
سرنگونی دشمن ضدبشری محتوم است. ارتش آزادی قبل از هر چیز باید عزم جزم کند و برای آمادهسازی خود در دریای شورش و انقلاب شیرجه بزند. شمشیرها را باید جلا و صیقل داد...
بر عزم جزم و خیزش و شورش شما و مقاومت خلق در این راستا، هزار درود.
باز هم حرف مسعود رجوی را یادآوری میکنم در آن سخنرانی تاریخی در رشت که گفت:
«زندگی پیوسته به آینده است و هر که را آینده باشد زنده است. حالا این شمائید... که اگر بخواهید، اگر برخیزید، اگر هوشیار باشید، آینده را تعیین خواهید نمود. از اول هم همینطور بوده، تا آخر هم همینطور خواهد بود. امروز دیوارهای زمان فقط از این طریق شکسته میشود».
در آغاز سال نو میخواهم به مادران، پدران، خواهران و برادرانم و به دختران و پسران جوان و نوجوانم بگویم که رودرروی این جانیان پلید دست در دست هم با شور و امید به استقبال سال ۱۳۹۸سال قیام و خیزش و انقلاب بروید.
کاری کنید که همبستگی و همدردی در تار و پود جامعه مجروح ما احیا شود. همبستگی شما همان قدرت عظیمی است که آخوندها شب و روز برای متلاشی کردن یا بهزنجیر کشیدنش تلاش میکنند.
مردم ایران آزادی و عدالت میخواهند.
برابری و استقلال میخواهند.
اعتماد و همدلی و همزیستی میخواهند.
پیشرفت اقتصادی و اجتماعی میخواهند.
ایرانی که در آن همه از حق کار و شغل و فرصتهای اقتصادی برابر برخوردار باشند
و هیچکس شرمنده فرزندانش برای لقمهای نان نباشد.
ایرانی میخواهیم که در آن آزادی موج بزند، کودک و جوان و نوجوان شاد باشند. استعدادها بدرخشد و زنان در رهبری جامعه مسئولیتشان را ایفا کنند.
ایرانی که با همسایگانش در صلح و دوستی و همزیستی بهسر ببرد.
مردم ایران شایسته چنین میهنی هستند و با دستان خود این سرنوشت را مینویسند و میسازند.
دروازههای ایران رو به آیندهیی گشوده است که ظلم و نابرابری و بیعدالتی از آن رخت میبندد. یک جمهوری بر اساس جدایی دین و دولت که در آن حاکمیت و رأی جمهور مردم بر قرار است، و رأی جمهور مردم حرف اول و آخر را میزند.
پس برخیز که میرود زمستان
بگشای در سرای بستان
بوی گل بامداد نوروز
آواز خوش هزاردستان
نوروز بر همگی خجسته و مبارک
سال نو بر مردم ایران که هرگز در حاکمیت تیره و تباه آخوندها، امیدشان را از دست ندادند. مبارک و هزاران بار مبارک.
آغاز سال ۱۳۹۸ بر هموطنانم در همه شهرها و روستاهای ایران و در کشورهای مختلف جهان مبارک.
آغاز بهار و عید نوروز بر خانواده شهیدان بر کانونهای شورشی و اشرفنشانها، بر زندانیان سیاسی، بر اعضای شورای ملی مقاومت، بر مجاهدان آزادی و بر مسعود فرخنده و مبارک.
سال قیام، سال شور و امید و سال پیشروی و جهش برای آزادی مبارک.
سال نو بر مردم ایران که هرگز در حاکمیت تیره و تباه آخوندها، امیدشان را از دست ندادند. مبارک و هزاران بار مبارک.
اجازه بدهید همراه با شما به دوستان ارجمندی که از آلبانی مهمان مراسم نوروزی ما هستند درود بفرستم.
در لحظات تحویل سال در کنار کارگران ایرانیم که میدانیم سفرههایشان خالی است.
در کنار کشاورزانیم که میدانیم مزارعشان خشک و بیآب است.
همراه با معلمان شریفی هستیم که مورد تبعیض و تحقیر قرار گرفتهاند، به زندگی در زیر خط فقر محکوم شدهاند و بهخاطر اعتراضهای حقطلبانه زندانی میشوند.
و همراه و همرزم و هم سنگر با ارتش میلیونی جوانان و فارغالتحصیلان بیکار که هر سال بر تعدادشان افزوده میشود.
و با همه عاطفهها و آرزوها و عزممان برای نبرد در کنار زنان و کودکانی هستیم که در فقر و اختناق میسوزند و بهخصوص در حاشیههای شهرهای بزرگ محروم و بیپناهاند.
در هنگام تحویل سال در کنار مزار فرزندان مجاهد و مبارزمان هستیم، بر مزار زندانیان سیاسی که در سال ۶۷ اعدام شدند بر مزارهای ۱۲۰هزار شهیدان راه آزادی، در خاوران، در زمینها و خاکهای بینام و نشان، در هر شهر و روستا در ایران.
گرمترین درودها نثار شما قهرمانان که در سرود سرخ آزادی هر روز بر زبانها جاری هستید.
سال ۹۷سال گسترش کانونهای شورشی بود؛ سال درخشش استراتژی هزار اشرف و ارتش آزادی در میهن اشغال شده.
سال قیامها و اعتراضها که رژیم را بهلرزه درآورد.
سالی که در آن سیاست مماشات شکست خورد و آخوندها یکی از پایههای حفظ قدرت خود را از دست دادند...
اما سال ۹۸سالی است با چنان توفان و تلاطمی که خامنهای پیشاپیش آن را سال تلاش دشمنان برای سرنگونی خوانده است.
در این یک سال ایران ما برای بهار سیاسی و اجتماعی خود بسا شکوفهها از قیامها و اعتراضها و اعتصابها رویاند. قیامهای کازرون و برازجان و اهواز و خرمشهر، قیام بازار تهران، سپس قیام ۲۷شهر در مرداد ماه، پنج رشته اعتصاب سراسری رانندگان و کامیونداران، اعتصابها و اعتراضهای پیدرپی کارگران، معلمان، فرهنگیان، بازنشستگان و هزاران اعتصاب و اعتراض و تظاهرات در دست کم ۷۰۰شهر کوچک و بزرگ.
خوشا بهپاخاستگان و قیامآفرینان، خوشا این نسل آزادیستان؛ بله آزادی گرفتنی است و با ارادهها و دستهای شماست که بهار آزادی مردم ایران از راه میرسد.
در سال ۹۷ آخوندها برجام را که میگفتند کلید همه قفلها و معضلات رژیمشان است، از کف دادند. بسیاری شرکتهای غربی که برخلاف خواست ملت ایران شریک اقتصادی سپاه پاسداران و بیتالعنکبوت ولیفقیه شده بودند از ایران رفتند.
حالا وقت آن است که نیروی اهریمنی سپاه پاسداران در لیست گروههای تروریستی وزارتخارجه آمریکا قرار گیرد.
استمالت درازمدت آمریکا که سیاست حفاظت از رژیم در برابر تغییر و سرنگونی بود، متوقف شد، آغاز تحریم نفت، رژیم را وارد دوران بیثباتی و تزلزل کرد. و موقعیت انقلابی جامعه ایران فرصت بروز بیشتر پیدا کرد.
در این بین، آخوندها دهها میلیارد دلار دیگر از کشور خارج کردند و بر اساس سیاست اقتصاد مقاومتی ولایت فقیه، دارایی مردم ایران را غارت کردند. از اول سال تا آخر سال ارزش پول رسمی کشور یکسوم شد. تورم چهار برابر شد، صدور نفت به نصف تا یکسوم رسید و کسری بودجه تا ۵۰درصد بالا رفت.
آخوندها برای حفظ حاکمیت پوسیده خود بخشی از منابع و آبهای دریای خزر را به همسایگان شمالی واگذار کردند، صید فلهیی ماهی جنوب را به چینیها بخشیدند و اداره بندر چابهار را بههندیها.
اما این وطنفروشی نخواهد توانست حکومت پا بهگور را نجات دهد.
در یککلام آخوندها در برابر قیامها و جنبش اعتراضی سراسری برون رفتی ندارند. این شکافتن هسته قیام و خلاصه جمعبندی سالی است که گذشت.
رعشه مرگ و تنشهای درون حکومت دیگر جایی برای نمایش اعتدال باقی نگذاشته است.
اعتدال با آخوند رئیسی مدفون شد. جلادی که رقیب شیاد در انتخابات ریاستجمهوری رژیم بود اکنون به تیر خلاص نمایش اعتدال تبدیل شده است. با دولتی نیمه فلج که مهمترین وزیر ویترین آن، یک روز در میان یا بهاستعفا رو میآورد یا به خانهنشینی.
در حقیقت این تمامیت قدرت حاکم است که با شتاب در حال فرسایش است.
ولایتفقیه چون شانس بقا ندارد خود را حول محور خونخواری و جنایت فشرده میکند. سردژخیم قضاییه را در رأس مجمع تشخیص گذاشت و جلاد قتلعام مجاهدین را در رأس قضاییه. بله این است ولایت و حکومت قتلعام. پیامش انقباض و سرکوب است.
خلیفه ارتجاع میخواهد شکست مهندسی خود در انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ را جبران کند. خامنهای فکر میکند اگر همان زمان آخوند جلاد رئیسی رئیسجمهور رژیم میشد چه بسا با بستن همه روزنهها قیام دیماه ۹۶قابل پیشگیری بود.
حالا به همین منظور جلاد را از طریق قضاییه و خبرگان ارتجاع به کار گماشته است.
آخوند قتلعامی، جلاد بزرگترین جنایت در تاریخچه ولایت در داخل رژیم هم باید چفت و بستهای نظام را محکم کند والا شکافها و ریزشها به خامنهای امان نمیدهد.
با این همه، رژیم راهی برای حفظ خود ندارد و هر روز از یک چاله به چاله دیگر یا به چاه میافتد: منازعات بیپایان بر سر اف.ای.تی.اف، مهارناپذیری قیمت ارز، وضعیت قرمز بودجه و منابع مالی، سیاهچاله تحریمها، ماتشدگی در سوریه که در آنجا مزدوران سپاه پاسداران زیر ضربات پیدرپی قرار گرفتهاند، تهدیدهای فزاینده جمعیت دستکم ده میلیونی بیکاران و مهمتر از همه شکنندگی اوضاع که آخوندها را به آمادهباش و مراقبت ساعتبهساعت واداشته است.
در حقیقت مسأله این نیست که رژیم دچار این بحران است یا آن بحران؛ مسأله این است که حکومت کردن آخوندها دچار بحران است.
بله بحران سرنگونی، سرنگونی و سرنگونی که گریبان این رژیم را هرگز رها نمیکند. حتی اگر مقام ولایت، با سفاهت، حکم کند که ۸۰میلیون ایرانی باید سه بار لاطائلات خامنهای را رونویسی کنند!
آخوندها شانس بقا ندارند. در سراسر سال گذشته در حال خوابهای پنبهدانهیی برای نابودی مجاهدین و مقاومت ایران بودند تا راه نجاتی برای خود پیدا کنند. بنابراین تلاش اصلی خود را حول تروریسم و شیطانسازی علیه مجاهدین متمرکز کردند، اما شکست خوردند.
طرح بزرگ تروریستی علیه مقاومت در تیرانا، طرح یک انفجار بزرگ در گردهمآیی سالانه مقاومت در پاریس، توطئههای جاسوسی و تروریستی علیه اعضای مقاومت در آمریکا همراه با حجم عظیمی از دروغپراکنی در مطبوعات و سایتهای اینترنتی و شبکههای اجتماعی علیه این جنبش بهخصوص در داخل ایران. ظرف یک سال گذشته انبوهی فیلم و سریال ساخته مزدوران رژیم در شبکههای تلویزیونی یا سینماها علیه مجاهدین پخش شد.
آنها از تروریسم و شیطانسازی موفقیتی بهدست نیاوردند. اما انصافاًً در یک امر کاملاً موفق بودند: اینکه صدها بار بهروشنی کامل نشان دادند که تهدید اصلی و آلترناتیو رژیمشان مجاهدین، ارتش آزادیبخش و شورای ملی مقاومت ایران است.
یادتان هست که آخوندها و حامیانشان چه خوابها برای فروپاشی این مقاومت میدیدند؟ انتظارشان این بود که با انتقال مجاهدین از عراق این سازمان و کل مقاومت فرو بریزد. اما باز هم اثبات شد که این آرزو را بهگور خواهند برد.
سال گذشته ارتش آزادی که در هزار اشرف و کانونهای شورشی استمرار یافته در شهرها و خیابانهای ایران جاری شد. حالا استراتژی و مواضع مقاومت در کلمات و خواستهای کارگران، کامیونداران، معلمان، دانشجویان، کشاورزان و بهپاخاستگان در همه جای ایران جاری است:
خواست سرنگونی که خواست همه مردم ایران است.
راستی که کانونهای شورشی با عمل و اقدام ضداختناق علیه مراکز سرکوب و نمادهای حاکمیت غوغا کردند. در برخی ماههای این سال آنها به بیش از یک صد رشته عمل و اقدام ضداختناق دست زدند. از این نظر سال ۹۷سال شکوفایی بهار استراتژی این مقاومت بود. سالی که هم چشمانداز سرنگونی را گشود، هم مسیر و چگونگی آن را نشان داد.
اینک ارتش بهار در راه است. ارتش بهار با صد هزار برگ گل سرخ کامکار.
درست به موازات خیزشهای امسال که عزم جامعه ما برای نو شدن و بهاری شدن است، در صفوف مقاومت هم کوشش مستمری برای اعتلا و پیشروی انسانی و آرمانی در جریان بود. از تشکیلات مجاهدین تا اعضای مقاومت و اشرفنشانها در کشورهای مختلف تا اعضای کانونهای شورشی در شهرهای ایران.
آنچه میدرخشید جوشش ارادهها، نوشدن انتخابها، و جریان انگیزشها و جهشهای انسانی و مبارزاتی است.
بله، به راستی که عید انقلاب و تغییر و دگرگونی است. همه در جوشش و تب و تاب هستند تا برای رسیدن به مقصد پرشکوه آزادی ارزشهای نویی خلق کنند. برای ادای تعهدات خود نسبت به ملت اسیرشان هر چه بیشتر فدا و پرداختگری پیشه کنند و بر این حقیقت نور بیفشانند که توانایی جمعشان، تشکیلات منسجم و پولادینشان و قدرت خلقشان همان نیروی لایزال و عظیمی است که ولایت فقیه را ریشهکن میکند.
چنین بود که مسعود رجوی پیشاپیش مژده داد که هر چند هم طول بکشد و نشیب و فراز داشته باشد، با گسستن بندهای مماشات و استمالت که آخوندهای ضدبشر را سه دهه در ناز و نعمت فرو برده بود، وارد دوران آمادهباش میشویم.
سرنگونی دشمن ضدبشری محتوم است. ارتش آزادی قبل از هر چیز باید عزم جزم کند و برای آمادهسازی خود در دریای شورش و انقلاب شیرجه بزند. شمشیرها را باید جلا و صیقل داد...
بر عزم جزم و خیزش و شورش شما و مقاومت خلق در این راستا، هزار درود.
باز هم حرف مسعود رجوی را یادآوری میکنم در آن سخنرانی تاریخی در رشت که گفت:
«زندگی پیوسته به آینده است و هر که را آینده باشد زنده است. حالا این شمائید... که اگر بخواهید، اگر برخیزید، اگر هوشیار باشید، آینده را تعیین خواهید نمود. از اول هم همینطور بوده، تا آخر هم همینطور خواهد بود. امروز دیوارهای زمان فقط از این طریق شکسته میشود».
در آغاز سال نو میخواهم به مادران، پدران، خواهران و برادرانم و به دختران و پسران جوان و نوجوانم بگویم که رودرروی این جانیان پلید دست در دست هم با شور و امید به استقبال سال ۱۳۹۸سال قیام و خیزش و انقلاب بروید.
کاری کنید که همبستگی و همدردی در تار و پود جامعه مجروح ما احیا شود. همبستگی شما همان قدرت عظیمی است که آخوندها شب و روز برای متلاشی کردن یا بهزنجیر کشیدنش تلاش میکنند.
مردم ایران آزادی و عدالت میخواهند.
برابری و استقلال میخواهند.
اعتماد و همدلی و همزیستی میخواهند.
پیشرفت اقتصادی و اجتماعی میخواهند.
ایرانی که در آن همه از حق کار و شغل و فرصتهای اقتصادی برابر برخوردار باشند
و هیچکس شرمنده فرزندانش برای لقمهای نان نباشد.
ایرانی میخواهیم که در آن آزادی موج بزند، کودک و جوان و نوجوان شاد باشند. استعدادها بدرخشد و زنان در رهبری جامعه مسئولیتشان را ایفا کنند.
ایرانی که با همسایگانش در صلح و دوستی و همزیستی بهسر ببرد.
مردم ایران شایسته چنین میهنی هستند و با دستان خود این سرنوشت را مینویسند و میسازند.
دروازههای ایران رو به آیندهیی گشوده است که ظلم و نابرابری و بیعدالتی از آن رخت میبندد. یک جمهوری بر اساس جدایی دین و دولت که در آن حاکمیت و رأی جمهور مردم بر قرار است، و رأی جمهور مردم حرف اول و آخر را میزند.
پس برخیز که میرود زمستان
بگشای در سرای بستان
بوی گل بامداد نوروز
آواز خوش هزاردستان
نوروز بر همگی خجسته و مبارک