۱۳۹۸ فروردین ۷, چهارشنبه

سیل در ایران، حاصل چهل سال تخریب و سرکوب درونی و تجاوز بیرونی

                                          فاجعه سیل در ایران
فاجعه سیل ایران را فراگرفته است. این فاجعه حاصل سیاست‌های مخرب و میهن برباد‌ده حاکمیت ولایت فقیه است و به جاست که بگوییم این فاجعه خود مولود فاجعه‌ای بزرگتر است که آن فاجعهٔ حکومت کلان‌فاسد آخوندی است. انباشت سال‌ها جنگ‌افروزی و توسعه‌طلبی برون‌مرزی و سرکوب بی‌حدوحصر درونی و سیاست‌های مخرب،‌ محیط‌زیست ایران را به تباهی کشانده و آن را بی‌دفاع رها کرده است. حاکمیتی که تمام سرمایه و دارایی ایران را ربوده و حاصل آن، آسیب‌پذیری بی‌سابقه شهرها و روستاهای ایران در برابر باران و سیل و حوادث طبیعی شده است.

با وجود اجتناب‌پذیر بودن چنین فاجعه‌ای، حالا چه زندگی‌هایی که بر اثر وطن‌فروشی، بی‌مبالاتی، بی‌کفایتی و سیاست فسادزی و فسادپرور آخوندی، در چنگال قهر سیل گرفتار آمده‌اند و یکی‌یکی نابود می‌شوند! چه مزارع و جاده‌ها و روستاها که نیست و نابود شدند و چه آتش‌ها و داغ‌ها که دل مردمان ایران‌زمین را تنور سوزان نموده‌اند.
امان از حاکم بی‌عار!
این است حاصل رهبری خمینی و صدارت خامنه‌ای بر فلاتی که هرگز شایستهٔ فرمانروایی آن را نداشتند و ندارند. حکومتی که هیچ نسبت و نسبی با ایرانی بودن و فرهنگ و منش مردم ایران و آزادی آنان ندارد؛ حاکمیتی که مرزهای حفظ حکومتش را در سوریه و یمن و لبنان و عراق می‌بندد، خاک ایران و مردم ایران را هم فقط و فقط برای زیر سلطه بودنشان می‌خواهد و بس. از این رو طبیعت و خاک و سد و رود و شهر و روستای ایران هم در زیر سلطهٔ چنین حکومتی، به‌راستی شهیدانند.

 آدرس چشمه سیل کجاست؟ 
ریشه سیل در ایران، بازتاب چگونگی دخل و خرج سرمایه‌ٔ ایران است. صندوق دخل و خرج در دستان هیولای تمامیت‌خواه استثمارگر و سرداران تطاول‌کار و غارت‌گر است.

وقتی اقتصاد جامعه‌ای بر اثر جنگ‌افروزی و دخالت خارجی، اختلاس حکومتی، غارت‌گری و تشدید افسارگسیختهٔ فاصلهٔ طبقاتی بحرانی و بیمار می‌شود، دیگر هیچ سهمی برای مردم، جامعه و طبیعت باقی نمی‌ماند. این‌گونه است که ضریب تخریب حوادث طبیعی، بسا‌بسا فراتر از استانداردها می‌رود و بدل به فجایعی چون سیل ویران‌گر کنونی در ایران می‌گردد.
بر ایران چه می‌رود؟
بخشی از هزینه‌هایی که حاکمیت دستاربندان از جیب، سفره، دهان، اسکان و سپرده‌های مردم و طبیعت ایران می‌دزد و خرج حفظ حاکمیتش می‌کند، قابل‌ توجه است:

بودجه سپاه پاسداران در سال ۹۸: ۲۵هزار میلیارد تومان(۲۵درصد بیشتر از سال قبل)

بودجه سازمان بسیج در سال ۹۸: ۱۳۰۰میلیارد تومان(۲درصد بیشتر از سال قبل)

بودجه قرارگاه مرکزی ضدخاتم‌الانبیا(وابسته به سپاه) در سال ۹۸: ۳۳۵میلیارد و ۸۰۰میلیون تومان(۷۶میلیارد تومان بیشتر از سال گذشته)

 به‌جاست برای دیدن ریشه و علت وقوع این حجم از ویرانگری سیل در چند روز گذشته، به هزینه‌هایی اشاره کنیم که حاکمیت دستاربندان از جیب مردم و هزینهٔ رسیدگی به طبیعت ایران می‌دزد و خرج حفظ حاکمیتش می‌کند.

هزینه‌هایی که بابت آنها سال‌هاست اقشار مردم ایران در خیابان و کوی و برزن فریاد و فغان سرمی‌دهند و فلک ایران را ندا و صدا می‌کنند.

به‌راستی با صرف این میزان هزینه برای حفظ حکومت، دیگر جایی برای زندگی مردم و رسیدگی به طبیعت ایران باقی می‌ماند؟

- تأمین هزینه ۲۰هزار شبه‌نظامی شیعی در سوریه توسط حکومت ایران

- تأمین سالانه ۸۰۰میلیون دلار برای حزب‌الله لبنان تا سال ۹۷

- تأمین ۱۵بیلیون دلار برای سر پا نگه‌داشتن بشار اسد تا سال ۹۷

- تأمین سالانه ۱بیلیون دلار برای حشدالشعبی عراق تا سال ۹۷

بر میهن ما چنین رفته و می‌رود که مردمش در برابر هر تهدید و آسیب طبیعت و غیرطبیعت بی‌دفاع مانده‌اند اما عناصر نگه‌دار حاکمیت یعنی پاسداران و به‌اصطلاح وزرا و وکلا در انباشت ثروت غوطه می‌خوردند؛ استانداران حاکمیت ولایت فقیه نوروز را در شهرفرنگ سیر می‌کنند و عید مردمان ایران را سیل می‌برد.
فصلی که مردم رقم خواهند زد 
سیل فراگیر البته خسارات جانکاه بسیار و فجایع بی‌حد و ‌شمار به بار آورده است و مردم ایران در بهت و حیرت و بی‌پناهی و عزا گرفتار آمده‌اند؛ اما بی‌شک علت بروز این سیل ـ که برای مردم هم روشن است ـ خشم خروشان آنان را دامن می‌زند و زمینهٔ تهاجم و حسابرسی علیه تمامیت نظام آخوندی را گسترده‌تر خواهد کرد و فصلی دیگرگون از جبهه مردم در مقابل نظام آخوندی رقم خواهد خورد.