سیل در آققلا
بیش از ۲روز است که سیل و توفان تقریباً تمامی شهرها و روستاهای ایران را فراگرفته است. سیل و توفانی که بهدلیل کمبود و فقدان مبرمترین و ضروریترین ساختارهای اولیه شهری، علاوه بر خسارات هنگفت و بیسابقه برای مردم محروم سراسر میهن، شهرها و روستاهای میهن را یکی بعد از دیگری به زیرآب میبرد و به یک فاجعه ملی و سراسری برای مردم ایران تبدیل شده است.
ابعاد عظیم خسارات و قربانیان این فاجعه ملی تماماً ریشه در حاکمیت پلید و ضدبشری آخوندی دارد و بیتردید در آینده نزدیک تمامیت رژیم آخوندی بهخاطر نقشش در تأثیرات ویرانگر این سیل پاسخ شایسته از مردم ایران دریافت خواهد کرد.
در این باره برخی سایتهای حکومتی(عصر ایران و رویداد ۲۴ناگزیر) در تاریخ ۶فروردین ۹۸با تأکید به اینکه «بی هیچ تردید و تعارفی امروز تاوان بدرفتاریهای احمقانهای را که با طبیعت داشتهایم میدهیم» سیاستهای خانمانسوز و غارتگرانه حاکمیت تبهکار آخوندی را اینگونه زیر ضرب برده و اعتراف میکند: «مسیلها را شکافهایی نابههنجار پنداشتیم و پُرشان کردیم(مانند مسیل کنار دروازه قرآن در شیراز)، در مسیر صدها و شاید هزاران ساله سیلابها، خاکریزی کردیم و راهآهن ساختیم تا آبهای خروشان به جای آن که در دشتهای خالی از سکنه فروکش کنند یا به دریا بریزند، به سمت شهرها بیایند(مانند آنچه در آققلا رخ داد)، جنگلها و مراتع را تراشیدیم و ویلا ساختیم(مانند بخشهای زیادی از شمال ایران)، در کنار رودها، خانهها و رستورانهای مجلل ساختیم.(مانند رودهای اطراف تهران) و کارهای نابخردانه دیگری از این دست فراوان مرتکب شدیم».
در یک نمونه دیگر سایت حکومتی اعتماد آنلاین ۵فروردین ۹۸سیاستهای غارتگرانه باندهای حکومتی را تحت عنوان پروژههای شهری اینچنین برملا میکند:
«وجه درآمدزایی و جذابیت مالی غیرمستقیم ناشی از پروژههای عمرانی شهری همراه با درآمدزایی ناشی از عوارض و سهم خدمات ساخت و سازهای مجتمعهای تجاری، خدماتی و مسکونی چنان دستگاه شهرداری را قبضه کرده است که عملاً مدیریت درست شهری را فراموش کردهاند».
وحشت از پتانسیل انفجاری مردم
بازتاب این چالش جدید که با چشمانداز گسترده شدن سیل در اثر بارندگیهای بعدی، هر لحظه بر آن افزوده میشود را میتوان از یکسو در سانسور و کوچک نشاندادن اخبار و خسارتهای هنگفت سیل و از سوی دیگر در وحشت و هراس بیسابقه باندهای غارتگر حکومتی که این روزها در رسانههای رژیم موج میزند بهوضوح مشاهده کرد.
در این باره خبرگزاری حکومتی ایسنا ۵فروردین ۹۸با عنوان «تامین امنیت مناطق سیلزده، مهمترین دغدغه پلیس» وحشت و هراس سرکردگان پلید حاکمیت آخوندی را به نقل از جانشین نیروی انتظامی رژیم اینچنین بازتاب داده است: «ارتش، سپاه، نیروی انتظامی و وزارت دفاع با فرمانی که صادر شد در میدان حاضر شدند و انشاءالله بتوانیم جلوی هر گونه بینظمی و اخلال در امنیت را بگیریم». این پاسدار جنایتکار همچنین در ادامه اضافه میکند: «گشتهای انتظامی استقراری و سیار با همکاری بسیج و سپاه همچنین ایست و بازرسی در نقاط مختلف شهرستان از اقداماتی است که بهمنظور پیشگیری از جرایم و آسیبهای احتمالی با تمام امکانات و تجهیزات باید برقرار شود». در یک نمونه دیگر خبرگزاری حکومتی ایسنا ۷فروردین ۹۸با عنوان «برخورد پلیس با شایعهسازان فضای مجازی در خصوص سیل» وحشت و هراس خود از پتانسیل انفجاری مردم را به نقل از معاون اجتماعی پلیس فتا اینچنین برملا مینماید: «پلیس با افرادی که بخواهند با انتشار شایعه در خصوص حوادث سیل اخیر در فضای مجازی باعث تشویش اذهان عمومی و برهمزدن آرامش جامعه شوند، برخورد قانونی میکند».
این پاسدار جنایتکار در ادامه اضافه میکند: «به تمامی ردههای استانی اعلام شده با رصد فضای مجازی در صورت مشاهده هر گونه شایعه یا محتوایی که باعث تشویش اذهان عمومی و برهمزدن آرامش جامعه شود، سریعاً اقدام لازم صورت گرفته و با شناسایی منتشرکنندگان این تصاویر برخورد لازم با آنان صورت گیرد».
همدلی و همیاری مردم ـ خشم مشترک علیه جانیان
روی دیگر این سکه را البته در وحدت و خروش تمامی مردم ایران میتوان یافت چرا که خشم و اعتراض مردم ستمدیده مناطق سیلزده آن چنان با همدلی و همیاری تمامی مردم ایران بههم گرهخورد و عرصه را بر دشمن ضدبشری تنگ نمود که هماکنون تمامی رسانههای حکومت مملو از اعترافات متولیان رنگارنگ حکومتی است که بهخوبی درک کردهاند دامنه خشم مردم سیلزده در سراسر ایران در آیندهای نزدیک دامن این حکومت ننگین را چنان خواهد گرفت که رهایی از آن غیرممکن میباشد. مروری کوتاه و مختصر به این اعترافات خود گواه بر این مطلب است.
سایت پاسدار رضایی موسوم به تابناک ۷فروردین ۹۸در یک اعتراف آشکار نفرت عظیم مردم ایران از تمامیت رژیم را به نقل از امامجمعه منفور استان فارس اینچنین بازتاب داده است: «در بازدید از مناطق سیلزده با خشم و عصبانیت مردم روبهرو شدیم. من در بازدید از مناطق سیلزده چندین فحش خوردم و اعصابم خرد است!».
این آخوند جنایتکار در ادامه با یک فرار به جلو احمقانه ضمن اعتراف به اینکه «در جریان امور ما نفهمها تصمیم میگیرند» توپ را در زمین باند رقیب انداخته و باند رقیب را مسبب این فاجعه ملی معرفی مینماید و اضافه میکند: «مسیل را گرفتهاند و به ساختمان تبدیل کردهاند، چرا نباید سیل جاری شود؟ چرا شهرداری بلوار کشیده و مسیل را مسدود کرده است؟ آب بالا دست دروازه قرآن باید از کجا سر در بیاورد که سیل جاری نشود؟ تونلی که شهرداری در منطقه سعدی احداث کرده به رودخانه تبدیل شده است، این تونل هیچ راهی برای فرار آب ندارد، جایی که شهرداری میخواهد در آینده پارک بسازد، به ارتفاع ۲متر آب جمع شد، صحنههای بیریخت در جریان سیل شیراز مشاهده کردم».
در یک نمونه دیگر سایت حکومتی تیتر امروز ۶فروردین ۹۸با عنوان «سیلی که دولت را با خود میبرد» ضمن اذعان به کشمکش بین باندهای غارتگر رژیم، خشم و فضای انفجاری جامعه بعد از سیل را اینگونه به تصویر کشیده است: «امروز اما اسحاق بهدنبال فرار است. وقتی رئیسجمهور در سیل به جنوب برای تفریح میرود او به شمال برای خودنمایی میآید. وقتی طیف رئیسجمهور و وزیر کشور، استاندار گلستان را آمادهٔ نشستن بر صندلی بزرگتر میکنند او بدون جلسهٔ هیأت دولت عزلش میکند، نمایشی که حتی رد ادعای گذشتهٔ اسحاق برای عدم تغییر منشیاش هم میتواند باشد...».
مردم اما سیلی خروشانند، سیلی بزرگتر از سیل خانمانسوز مازندران و گلستان.
این نمونهها گوشهیی از وحشت تمامیت رژیم آخوندی در مقابل مردم محروم و بیپناه سیلزده در سراسر کشور را نشان میدهد. در این مهم البته شبکههای مجازی نقش مهمی به عهده داشتند زیرا در حالیکه دینفروشان حاکم بر میهن در تبلیغات خود تلاش میکند با پردهپوشی از واقعیت، خود را حامی بازماندگان این فاجعه ملی قرار دهد تا بهخیال باطل خویش از خشم و پتانسیل انفجاری در این مناطق کاسته شود شبکههای مجازی با بازگو کردن درد و رنج بیکران سیلزدگان در سراسر میهن رسانههای همین رژیم را وادار ساختند با پوشش دادن فیلم از آن گزارش خبری هم تهیه کنند.
فساد نهادینه و اعترافهای ناگزیر رسانههای حکومتی
نگاهی کوتاه و مختصر در رسانههای حکومتی در عینحال که بیانگر ناتوانی و استیصال مطلق حاکمیت فاسد آخوندی در پیشگیری از حوادث است تصویر بسیار روشنتری از فساد نهادینه شده و ناکارآمدی روزافزون باندهای وابسته به آن را هم روشن مینماید:
خبرگزاری حکومتی ایسنا ۵فرودین ۹۸در مطلبی با عنوان «علت وقوع سیل در شیراز چه بود؟» به نقل از یک کارشناس حوزه مدیریت منابع آب رژیم اینگونه اعتراف میکند: «مدیران پیشین شهرداری و معاونت عمرانی استانداریها در دورههای مختلف باید پاسخگوی سوءمدیریت و سهلانگاریهایشان باشند. در دهه ۶۰، تنگ اللهاکبر در ابتدای شیراز و همجوار آثار باستانی دروازه قرآن، امکان هدایت سیلابهای بزرگ را فراهم میکرد. در دهه ۷۰، همزمان با طرح توسعه آرامگاه خواجوی کرمانی، این آبراهه بزرگ از آوارهای ساختمانی پر شد و این وضعیت امروز، خروجی همان اقدامات نسنجیده دستگاه شهرداری شیراز بوده است».
این کارگزار رژیم با اذعان به اینکه در سال ۱۳۸۶نیز چنین سیلابی البته با شدت کمتر در این استان تجربه شد، اضافه میکند: «چنین رویههای نادرستی با توسعه شهرکسازیهای غرب شیراز توسط دستگاه شهرداری شیراز در دستورکار است».
خبرگزاری صدا و سیمای آخوندی ۵فروردین ۹۷به سونامی سیلهای اخیر در استان مازندران و استان گلستان اینگونه اعتراف میکند:
«وزیر راه و شهرسازی نداشتن سد کافی، لایروبی نکردن بستر رودخانهها، تخریب جنگلها و نداشتن زهکشی مناسب را از علل وقوع سیل در مازندران و گلستان ذکر کرد. اتفاقی که در گلستان و مازندران افتاده این است که در خیلی جاها لایروبی این رودخانهها حالا به دلایل گوناگونی صورت نگرفته بوده است».
این مهره حکومتی در ادامه مجبور میشود باندهای زمینخواری که عمده آنها به سپاه پاسداران ضدخلقی وابسته میباشند را زیر ضرب ببرد و اضافه میکند:
«نکته دوم هم این دیوارههای رودخانههاست که بایستی تثبیت شود حریمهایی که تصرف شده این حریمها باید به کمک قوه قضاییه حضور جدی داشته باشند حریمها را آزاد بکنند آزادسازی این حریمها که سالهاست بحثش در کشور ما مطرح هست یکی از واجبات است».
سایت حکومتی «شعار سال» ۵فروردین ۹۸به نقل از یک مهره دیگر حکومتی چپاول و غارتگری مهرههای ریز و درشت نظام فاسد آخوندی را تحت عنوان بیکفایتی مسئولان اینچنین پردهبرداری مینماید:
«سیل در نقاط مختلف ایران فجایعی پدید آورد، اما پرده از بیکفایتیهای بعضی مسئولان هم برمیدارد. فاجعه طبیعی قابل توجیه است اما فاجعه مدیران ضعیف و بیکفایت و بعضاً بیغیرت که در زمان سختی کنار مردم نیستند، قابل توجیه نیست».
در یک نمونه دیگر خبرگزاری ایرنا بعد از اذعان به اینکه «بهرغم اینکه سازمان هواشناسی از یک هفته قبل هشدارهای لازم در خصوص بارش شدید باران را اعلام کرده بود اما مسئولان امر در حوزه شهرداری پیشبینی و اقدامات پیشگیرانه لازم در خصوص لایروبی رودخانه مجاور دروازه قرآن و مهار سیلاب ناشی از بارندگی را مدنظر قرار ندادهاند» وجه دیگری از فساد نهادینه شده در حاکمیت تبهکار آخوندی را اینگونه برملا کرده است:
«آنچه در تحقیقات اولیه مشخص شده اینکه رودخانه منتهی به دروازه قرآن حسب اطلاعات واصله لایروبی نشده و مجرای عبور آب بهطور کامل باز نبوده است و همین امر موجب راه افتادن سیلاب مرگبار حاصله از بارندگی در کوههای اطراف شده است».
جان کلام اینکه این موارد که گوشهیی از مشکلات هموطنان و بازماندگان سیلزده در این فاجعه ملی است تماماً محصول غارتگری و سیاستهای ضدمردمی حاکمیت فاسد آخوندی است و در میهنی رخ میدهد که سرشار از معادن غنی و بر روی دریایی از نفت و گاز قرار گرفته است اما حاکمیت فاسد آخوندی صرفاً برای تداوم ننگین حکومتش تمام این تجهیزات و داراییها را در اختیار سپاه غارت و سرکوب و خرج توسعهطلبی در سوریه و یمن و لبنان میکند.
بیتردید دینفروشان دزد و غارتگر بهزودی پاسخ شایسته و بایسته خود را از خلق قهرمان ایران و کانونهای شورشی خواهند گرفت.
بیش از ۲روز است که سیل و توفان تقریباً تمامی شهرها و روستاهای ایران را فراگرفته است. سیل و توفانی که بهدلیل کمبود و فقدان مبرمترین و ضروریترین ساختارهای اولیه شهری، علاوه بر خسارات هنگفت و بیسابقه برای مردم محروم سراسر میهن، شهرها و روستاهای میهن را یکی بعد از دیگری به زیرآب میبرد و به یک فاجعه ملی و سراسری برای مردم ایران تبدیل شده است.
ابعاد عظیم خسارات و قربانیان این فاجعه ملی تماماً ریشه در حاکمیت پلید و ضدبشری آخوندی دارد و بیتردید در آینده نزدیک تمامیت رژیم آخوندی بهخاطر نقشش در تأثیرات ویرانگر این سیل پاسخ شایسته از مردم ایران دریافت خواهد کرد.
در این باره برخی سایتهای حکومتی(عصر ایران و رویداد ۲۴ناگزیر) در تاریخ ۶فروردین ۹۸با تأکید به اینکه «بی هیچ تردید و تعارفی امروز تاوان بدرفتاریهای احمقانهای را که با طبیعت داشتهایم میدهیم» سیاستهای خانمانسوز و غارتگرانه حاکمیت تبهکار آخوندی را اینگونه زیر ضرب برده و اعتراف میکند: «مسیلها را شکافهایی نابههنجار پنداشتیم و پُرشان کردیم(مانند مسیل کنار دروازه قرآن در شیراز)، در مسیر صدها و شاید هزاران ساله سیلابها، خاکریزی کردیم و راهآهن ساختیم تا آبهای خروشان به جای آن که در دشتهای خالی از سکنه فروکش کنند یا به دریا بریزند، به سمت شهرها بیایند(مانند آنچه در آققلا رخ داد)، جنگلها و مراتع را تراشیدیم و ویلا ساختیم(مانند بخشهای زیادی از شمال ایران)، در کنار رودها، خانهها و رستورانهای مجلل ساختیم.(مانند رودهای اطراف تهران) و کارهای نابخردانه دیگری از این دست فراوان مرتکب شدیم».
در یک نمونه دیگر سایت حکومتی اعتماد آنلاین ۵فروردین ۹۸سیاستهای غارتگرانه باندهای حکومتی را تحت عنوان پروژههای شهری اینچنین برملا میکند:
«وجه درآمدزایی و جذابیت مالی غیرمستقیم ناشی از پروژههای عمرانی شهری همراه با درآمدزایی ناشی از عوارض و سهم خدمات ساخت و سازهای مجتمعهای تجاری، خدماتی و مسکونی چنان دستگاه شهرداری را قبضه کرده است که عملاً مدیریت درست شهری را فراموش کردهاند».
وحشت از پتانسیل انفجاری مردم
بازتاب این چالش جدید که با چشمانداز گسترده شدن سیل در اثر بارندگیهای بعدی، هر لحظه بر آن افزوده میشود را میتوان از یکسو در سانسور و کوچک نشاندادن اخبار و خسارتهای هنگفت سیل و از سوی دیگر در وحشت و هراس بیسابقه باندهای غارتگر حکومتی که این روزها در رسانههای رژیم موج میزند بهوضوح مشاهده کرد.
در این باره خبرگزاری حکومتی ایسنا ۵فروردین ۹۸با عنوان «تامین امنیت مناطق سیلزده، مهمترین دغدغه پلیس» وحشت و هراس سرکردگان پلید حاکمیت آخوندی را به نقل از جانشین نیروی انتظامی رژیم اینچنین بازتاب داده است: «ارتش، سپاه، نیروی انتظامی و وزارت دفاع با فرمانی که صادر شد در میدان حاضر شدند و انشاءالله بتوانیم جلوی هر گونه بینظمی و اخلال در امنیت را بگیریم». این پاسدار جنایتکار همچنین در ادامه اضافه میکند: «گشتهای انتظامی استقراری و سیار با همکاری بسیج و سپاه همچنین ایست و بازرسی در نقاط مختلف شهرستان از اقداماتی است که بهمنظور پیشگیری از جرایم و آسیبهای احتمالی با تمام امکانات و تجهیزات باید برقرار شود». در یک نمونه دیگر خبرگزاری حکومتی ایسنا ۷فروردین ۹۸با عنوان «برخورد پلیس با شایعهسازان فضای مجازی در خصوص سیل» وحشت و هراس خود از پتانسیل انفجاری مردم را به نقل از معاون اجتماعی پلیس فتا اینچنین برملا مینماید: «پلیس با افرادی که بخواهند با انتشار شایعه در خصوص حوادث سیل اخیر در فضای مجازی باعث تشویش اذهان عمومی و برهمزدن آرامش جامعه شوند، برخورد قانونی میکند».
این پاسدار جنایتکار در ادامه اضافه میکند: «به تمامی ردههای استانی اعلام شده با رصد فضای مجازی در صورت مشاهده هر گونه شایعه یا محتوایی که باعث تشویش اذهان عمومی و برهمزدن آرامش جامعه شود، سریعاً اقدام لازم صورت گرفته و با شناسایی منتشرکنندگان این تصاویر برخورد لازم با آنان صورت گیرد».
همدلی و همیاری مردم ـ خشم مشترک علیه جانیان
روی دیگر این سکه را البته در وحدت و خروش تمامی مردم ایران میتوان یافت چرا که خشم و اعتراض مردم ستمدیده مناطق سیلزده آن چنان با همدلی و همیاری تمامی مردم ایران بههم گرهخورد و عرصه را بر دشمن ضدبشری تنگ نمود که هماکنون تمامی رسانههای حکومت مملو از اعترافات متولیان رنگارنگ حکومتی است که بهخوبی درک کردهاند دامنه خشم مردم سیلزده در سراسر ایران در آیندهای نزدیک دامن این حکومت ننگین را چنان خواهد گرفت که رهایی از آن غیرممکن میباشد. مروری کوتاه و مختصر به این اعترافات خود گواه بر این مطلب است.
سایت پاسدار رضایی موسوم به تابناک ۷فروردین ۹۸در یک اعتراف آشکار نفرت عظیم مردم ایران از تمامیت رژیم را به نقل از امامجمعه منفور استان فارس اینچنین بازتاب داده است: «در بازدید از مناطق سیلزده با خشم و عصبانیت مردم روبهرو شدیم. من در بازدید از مناطق سیلزده چندین فحش خوردم و اعصابم خرد است!».
این آخوند جنایتکار در ادامه با یک فرار به جلو احمقانه ضمن اعتراف به اینکه «در جریان امور ما نفهمها تصمیم میگیرند» توپ را در زمین باند رقیب انداخته و باند رقیب را مسبب این فاجعه ملی معرفی مینماید و اضافه میکند: «مسیل را گرفتهاند و به ساختمان تبدیل کردهاند، چرا نباید سیل جاری شود؟ چرا شهرداری بلوار کشیده و مسیل را مسدود کرده است؟ آب بالا دست دروازه قرآن باید از کجا سر در بیاورد که سیل جاری نشود؟ تونلی که شهرداری در منطقه سعدی احداث کرده به رودخانه تبدیل شده است، این تونل هیچ راهی برای فرار آب ندارد، جایی که شهرداری میخواهد در آینده پارک بسازد، به ارتفاع ۲متر آب جمع شد، صحنههای بیریخت در جریان سیل شیراز مشاهده کردم».
در یک نمونه دیگر سایت حکومتی تیتر امروز ۶فروردین ۹۸با عنوان «سیلی که دولت را با خود میبرد» ضمن اذعان به کشمکش بین باندهای غارتگر رژیم، خشم و فضای انفجاری جامعه بعد از سیل را اینگونه به تصویر کشیده است: «امروز اما اسحاق بهدنبال فرار است. وقتی رئیسجمهور در سیل به جنوب برای تفریح میرود او به شمال برای خودنمایی میآید. وقتی طیف رئیسجمهور و وزیر کشور، استاندار گلستان را آمادهٔ نشستن بر صندلی بزرگتر میکنند او بدون جلسهٔ هیأت دولت عزلش میکند، نمایشی که حتی رد ادعای گذشتهٔ اسحاق برای عدم تغییر منشیاش هم میتواند باشد...».
مردم اما سیلی خروشانند، سیلی بزرگتر از سیل خانمانسوز مازندران و گلستان.
این نمونهها گوشهیی از وحشت تمامیت رژیم آخوندی در مقابل مردم محروم و بیپناه سیلزده در سراسر کشور را نشان میدهد. در این مهم البته شبکههای مجازی نقش مهمی به عهده داشتند زیرا در حالیکه دینفروشان حاکم بر میهن در تبلیغات خود تلاش میکند با پردهپوشی از واقعیت، خود را حامی بازماندگان این فاجعه ملی قرار دهد تا بهخیال باطل خویش از خشم و پتانسیل انفجاری در این مناطق کاسته شود شبکههای مجازی با بازگو کردن درد و رنج بیکران سیلزدگان در سراسر میهن رسانههای همین رژیم را وادار ساختند با پوشش دادن فیلم از آن گزارش خبری هم تهیه کنند.
فساد نهادینه و اعترافهای ناگزیر رسانههای حکومتی
نگاهی کوتاه و مختصر در رسانههای حکومتی در عینحال که بیانگر ناتوانی و استیصال مطلق حاکمیت فاسد آخوندی در پیشگیری از حوادث است تصویر بسیار روشنتری از فساد نهادینه شده و ناکارآمدی روزافزون باندهای وابسته به آن را هم روشن مینماید:
خبرگزاری حکومتی ایسنا ۵فرودین ۹۸در مطلبی با عنوان «علت وقوع سیل در شیراز چه بود؟» به نقل از یک کارشناس حوزه مدیریت منابع آب رژیم اینگونه اعتراف میکند: «مدیران پیشین شهرداری و معاونت عمرانی استانداریها در دورههای مختلف باید پاسخگوی سوءمدیریت و سهلانگاریهایشان باشند. در دهه ۶۰، تنگ اللهاکبر در ابتدای شیراز و همجوار آثار باستانی دروازه قرآن، امکان هدایت سیلابهای بزرگ را فراهم میکرد. در دهه ۷۰، همزمان با طرح توسعه آرامگاه خواجوی کرمانی، این آبراهه بزرگ از آوارهای ساختمانی پر شد و این وضعیت امروز، خروجی همان اقدامات نسنجیده دستگاه شهرداری شیراز بوده است».
این کارگزار رژیم با اذعان به اینکه در سال ۱۳۸۶نیز چنین سیلابی البته با شدت کمتر در این استان تجربه شد، اضافه میکند: «چنین رویههای نادرستی با توسعه شهرکسازیهای غرب شیراز توسط دستگاه شهرداری شیراز در دستورکار است».
خبرگزاری صدا و سیمای آخوندی ۵فروردین ۹۷به سونامی سیلهای اخیر در استان مازندران و استان گلستان اینگونه اعتراف میکند:
«وزیر راه و شهرسازی نداشتن سد کافی، لایروبی نکردن بستر رودخانهها، تخریب جنگلها و نداشتن زهکشی مناسب را از علل وقوع سیل در مازندران و گلستان ذکر کرد. اتفاقی که در گلستان و مازندران افتاده این است که در خیلی جاها لایروبی این رودخانهها حالا به دلایل گوناگونی صورت نگرفته بوده است».
این مهره حکومتی در ادامه مجبور میشود باندهای زمینخواری که عمده آنها به سپاه پاسداران ضدخلقی وابسته میباشند را زیر ضرب ببرد و اضافه میکند:
«نکته دوم هم این دیوارههای رودخانههاست که بایستی تثبیت شود حریمهایی که تصرف شده این حریمها باید به کمک قوه قضاییه حضور جدی داشته باشند حریمها را آزاد بکنند آزادسازی این حریمها که سالهاست بحثش در کشور ما مطرح هست یکی از واجبات است».
سایت حکومتی «شعار سال» ۵فروردین ۹۸به نقل از یک مهره دیگر حکومتی چپاول و غارتگری مهرههای ریز و درشت نظام فاسد آخوندی را تحت عنوان بیکفایتی مسئولان اینچنین پردهبرداری مینماید:
«سیل در نقاط مختلف ایران فجایعی پدید آورد، اما پرده از بیکفایتیهای بعضی مسئولان هم برمیدارد. فاجعه طبیعی قابل توجیه است اما فاجعه مدیران ضعیف و بیکفایت و بعضاً بیغیرت که در زمان سختی کنار مردم نیستند، قابل توجیه نیست».
در یک نمونه دیگر خبرگزاری ایرنا بعد از اذعان به اینکه «بهرغم اینکه سازمان هواشناسی از یک هفته قبل هشدارهای لازم در خصوص بارش شدید باران را اعلام کرده بود اما مسئولان امر در حوزه شهرداری پیشبینی و اقدامات پیشگیرانه لازم در خصوص لایروبی رودخانه مجاور دروازه قرآن و مهار سیلاب ناشی از بارندگی را مدنظر قرار ندادهاند» وجه دیگری از فساد نهادینه شده در حاکمیت تبهکار آخوندی را اینگونه برملا کرده است:
«آنچه در تحقیقات اولیه مشخص شده اینکه رودخانه منتهی به دروازه قرآن حسب اطلاعات واصله لایروبی نشده و مجرای عبور آب بهطور کامل باز نبوده است و همین امر موجب راه افتادن سیلاب مرگبار حاصله از بارندگی در کوههای اطراف شده است».
جان کلام اینکه این موارد که گوشهیی از مشکلات هموطنان و بازماندگان سیلزده در این فاجعه ملی است تماماً محصول غارتگری و سیاستهای ضدمردمی حاکمیت فاسد آخوندی است و در میهنی رخ میدهد که سرشار از معادن غنی و بر روی دریایی از نفت و گاز قرار گرفته است اما حاکمیت فاسد آخوندی صرفاً برای تداوم ننگین حکومتش تمام این تجهیزات و داراییها را در اختیار سپاه غارت و سرکوب و خرج توسعهطلبی در سوریه و یمن و لبنان میکند.
بیتردید دینفروشان دزد و غارتگر بهزودی پاسخ شایسته و بایسته خود را از خلق قهرمان ایران و کانونهای شورشی خواهند گرفت.