۱۳۹۷ تیر ۲۵, دوشنبه

معنی و پیام شکست مفتضحانه توطئه تروریستی رژیم



سخن روز 

روز ۱۱تیرماه جاری خبرگزاریهای بین‌المللی و رسانه‌های بلژیک، فرانسه و آلمان از کشف و خنثی شدن یک توطئه تروریستی علیه گردهمایی بزرگ مقاومت ایران خبر دادند. با وجود گذشت بیش از ۱۰روز از کشف و خنثی شدن توطئه، این موضوع هم‌چنان در دنیا مورد بحث است.




نشريه پولیتیکو آمریکا به تاریخ ۲۱خرداد نوشته است:
«مقامهای دولت آمریکا با اشاره به طرح بمب‌گذاری رژیم ایران که شکست خورد، تلاش می‌کنند دولتهای اروپا را تحت فشار قرار دهند تا دسترسی رژیم ایران به هر چیزی از جمله حریم هوایی تا سپرده‌های بانکی را متوقف کنند. آنها استدلال می‌کنند که دست‌داشتن رژیم ایران در توطئه‌های تروریستی ایجاب می‌کند متحدان آمریکا خط قاطع‌تری نسبت به رژیم ایران اتخاذ کنند».
پولیتیکو سپس با استناد به‌گفته کسانی که با اجلاس ناتو در بروکسل آشنایی دارند، خاطرنشان می‌کند که این، پیام پشت‌صحنه اجلاس ناتو بود که دونالد ترامپ به اروپا داد.
خبرنگار ارشد پولیتیکو در اروپا نیز طی پیامی گفت:‌ «توطئه تروریستی خنثی‌شده در کانون کمپین ترامپ در مورد رژیم ایران برای فشار علیه اروپا قرار دارد».
روزنامه‌ واشنگتن تایمز
اولا خبر داده است که مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، گفت: «رژیم ایران به‌طور روتین از سفارتهایش به‌عنوان مراکز تروریستی استفاده کرده است.
ثانیا بر ‌نقش سران رژیم ایران در توطئه تروریستی پاریس تأکید کرده و نوشته است:‌
«اپوزیسیون ایران، اعلام کرد سران رژیم ایران در توطئه بمب‌گذاری علیه گردهمایی سالانه مقاومت ایران در پاریس برنامه‌ریزی کرده بودند. شورای ملی مقاومت ایران به‌نقل از منابع اطلاعاتی‌اش در داخل کشور گفته است خامنه‌ای و روحانی طرح این توطئه را تأیید کرده بودند. چارلز کاریترز، سخنگوی دفتر مدیر اطلاعات ملی آمریکا، گفت این دفتر(ODNI) از نزدیک گزارش‌ها حول دستگیری‌ها در آلمان و بلژیک را دنبال کرده است».
از سوی دیگر و در روندی دیگر، روز پنجشنبه ۲۱تیر ۹۷ خبرگزاریهای جهان اعلام کردند که مقامات قضایی آرژانتین حکم جلب علی‌اکبر ولایتی، مشاور نزدیک خامنه‌ای در سیاست خارجی را بار دیگر به جریان انداخته و از سایر کشورها درخواست کرده که او را دستگیر کنند و تحویل آرژانتین دهند.

چرا پروندهای تروریستی رژیم هم‌چنان فعال است؟
این سؤال که چرا مسائل مربوط به یکی از دلائل این‌که توطئه تروریستی رژیم بعد از گذشت ۱۱روز هنوز در بین خبرهای مهم جان قرار دارد، استثنایی بودن این واقعه است.
در سالهای اخیر هیچ کشوری نبوده که دیپلوماتش در حال ارتکاب جرم و در حال هدایت و انجام یک اقدام تروریستی،‌ آن هم بمب‌گذاری در یک اجتماع بزرگ که علاوه بر مردم عادی، در آن صدها تن از برجسته‌ترین مقامهای دهها کشور جهان شرکت داشتند، دستگیر شده باشد. در شرایطی که تروریسم در کانون توجه مردم و کشورهای دنیاست، برملا شدن این خبر که یک دولت با استفاده از تمام امکانات دولتی و دیپلوماتیکش فعالانه دست‌اندرکار ترور است و خاک چندین کشور اروپایی را هم عرصه تاخت و تاز تروریستی خودش کرده است، موضوعی بی‌سابقه است که توجهات جهانی را به خود معطوف می‌کند.

اثبات هشدارهای مقاومت ایران
اتفاقا در همین نقطه بود که حرف مقاومت ایران که طی سالیان گذشته همواره تأکید می‌کرد تمام سفارتخانه‌ها و نمایندگی‌های رژیم در کشورهای مختلف، لانه‌های ترور و جاسوسی هستند برای جامعه جهانی به اثبات می‌رسد.
البته در سالهای گذشته هم موارد و جنایت‌های تروریستی بوده که سفارتخانه‌های همین رژیم و دیپلومات-تروریست‌هایش درگیر بوده‌اند، مثل ترور شهید بزرگ حقوق‌بشر دکتر کاظم رجوی در ژنو در سال ۱۳۶۹ و ترور زنده‌یاد محمدحسین نقدی نماینده شورای ملی مقامت ایران در ایتالیا در سال ۱۳۷۱ و غیره... و مجاهدین هم افشاگری می‌کردند، اما از آنجا که:
اولاً به‌علت حاکم بودن سیاست مماشات با رژیم در غرب و ثانیا به این علت که دیپلومات‌های رژیم در صحنه دستگیر نشده بودند، عمق خطر تروریستی رژیم به این روشنی در معرض دید و قضاوت جهانیان قرار نگرفته بود.
از سوی دیگر این واقعه درست در شرایطی اتفاق می‌افتد که رژیم تلاش می‌کند به کشورهای اروپایی بیاویزد و از طریق آنها،‌ راه نجاتی برای خودش در رابطه با تحریم‌های آمریکا گدایی کند! اما حتی درست در چنین شرایطی باز هم دست از جنایات تروریستی‌اش برنمی‌دارد.

نگاهی به واکنش رژیم
در مواجهه با رسوا شدن اقدام تروریستی رژیم در اروپا و دستگیر شدن دیپلومات-تروریست در آلمان و عواملش در بلژیک و فرانسه،‌ رژیم و مشخصاً دولت روحانی هر کاری که از دستش برمی‌آمده کرده است:
رژیم در مرحله اول تلاش کرد با تأسی به فرمول دجال‌گرانه خمینی که خودشان خودشان را شکنجه می‌کنند و می‌کشند آن را به گردن خود مجاهدین بیاندازد ولی وقتی این قضیه خشم و انزجار بیش‌‌از‌پیش را در افکار عمومی دنیا برانگیخت، روشن است که خیلی نمی‌تواند آن را ادامه دهد. غر و لند این روزهای باند خامنه‌ای که چرا وزارت‌خارجه چنین و چنان نکرده است؛ علاوه بر این‌که ناشی از سوزششان از این قضیه است، می‌خواهند از آن در جنگ باندی هم استفاده کنند.
رژیم همچنین تمام عوامل و لابی‌های آشکار و پنهان خود را به‌کار گرفته و به‌خصوص در پشت‌پرده تمام تلاش خود را به‌کار می‌بندد که فی‌المثل آلمان دیپلومات-تروریست دستگیرشده را به جای این‌که به قضاییه بلژیک تحویل بدهد، به اتریش بفرستد و امیدوار است که با عواملی که در اتریش دارد و با استفاده از مصونیت این جنایتکار در اتریش، او را در ببرد. این کابوسی برای رژیم است چرا که در تحقیقات قضایی احتمالاً خیلی طرح‌ها و جنایت‌های رژیم به‌خصوص علیه مجاهدین و مقاومت ایران لو خواهد رفت.

چرا رژیم حاضر به انجام چنین ریسکی شد؟
بی‌اغراق موضوع مجاهدین همواره برای رژیم جدی بوده، اما به‌خصوص پس از هجرت بزرگ مجاهدین از عراق و پس از انتقال بدنهٔ سازمان و ارتش آزادیبخش به خاک اروپا و خارج شدن‌شان از محاصره رژیم و عوامل دست‌نشانده و مزدور رژیم در عراق، وضعیت تعادل‌قوا کیفاً تغییر کرد. در شرایط پیشین رژیم هر گاه اراده می‌کرد می‌توانست در بحرانهای سیاسی و اجتماعی که تعادل خود را از دست می‌داد، تلاش می‌کرد با حمله به مجاهدین در اشرف و لیبرتی به‌عنوان پرچمداران استراتژی قیام و سرنگونی و منبع انگیزش و خیزش جوانان و مردم به‌جان آمده، جامعه را مرعوب و تعادل سیاسی خود را به‌دست آورد. از جمله در بحبوحه اوج‌گیری قیام سال ۸۸،‌ رژیم آخوندی جنایت ۶ و ۷مرداد سال ۸۸ را علیه اشرف طراحی و از طریق مزدوران دست‌نشانده‌اش در عراق به اجرا گذاشت. در سال ۹۲ وقتی خامنه‌ای در نمایش انتخابات ریاست‌جمهوری قافیه را به رفسنجانی و روحانی باخت، با حمله موشکی به لیبرتی تلاش به بازیافتن تعادلش کرد و یا وقتی که در خفگی ناشی از تحریمها قصد سرکشیدن جام‌زهر اتمی را داشت،‌ با حمله به اشرف درصدد حفظ مقابله با پیامدهای این عقب‌نشینی استراتژیک برآمد.
اما اکنون مجاهدین دیگر در تیررس رژیم نیستند و به‌خصوص در حال حاضر با استراتژی هزار اشرف و کانونهای شورشی و شوراهای مقاومت، در کار فرماندهی و تدارک قیام‌ها و جنبش آزادی‌خواهانه مردم ایران هستند. بنابراین موضوع مجاهدین اینک بسا بسا جدی‌تر و حیاتی‌تر از قبل برای رژیم مطرح شده و کابوس شب و روز آخوندها است.
بنابراین در شرایط حاضر، رژیم برای ضربه زدن به مجاهدین حاضر است هر بهایی بپردازد و هر ریسکی را به‌جان بخرد. رژیم در گذشته حواسش جمع بود و در دهها و صدها عملیات تروریستی سعی‌اش این بود که اثرانگشتی از خود به جا نگذارد، یعنی از مزدوران خارجی خود مثل افراد حزب‌الله لبنان استفاده می‌کرد و سعی می‌کرد ارتباط آنها با سفارتخانه‌هایش را هم پاک کند، ولی این بار موضوع، به‌خصوص با گردهمایی بزرگ پاریس آن‌قدر برای رژیم اهمیت و فوریت داشت که رژیم دیوانه‌وار خودش را به آب و آتش می‌زد تا بلکه مانع این گردهمایی شود یا به هر ترتیب آن را با شکست مواجه کند. و گرنه پس از لو رفتن اقدام تروریستی رژیم در آلبانی، طبق حساب و کتاب‌های معمول، رژیم بایستی تا مدتی دست از پا خطا نمی‌کرد. اما واقعیت این است که رژیم به‌شدت تحت فشار است و به‌خصوص از ناحیه مجاهدین که با قیام در ایران گره خورده، احساس خطر می‌‌کند.

یک پیآمد حرکت تروریستی رژیم
خامنه‌ای با تن‌دادن به چنین ریسک و خطری به گویاترین وجهی به آلترناتیو خود اشاره کرد و به میزان اهمیت آنها گواهی داد.
یک وجه دیگر اهمیت این قضیه و این‌که این توطئه تروریستی تا به این حد مورد توجه قرار گرفته، همین است که همه‌ دنیا می‌دانند رژیم در آستانه سرنگونی به دست مردمی است که در تمام کشور و هر روز در یک شهر، علیه رژیم قیام می‌کنند و در این شرایط بحث آلترناتیو و جایگزین سیاسی این رژیم مورد توجه قرار گرفته است.
حتی حامیان این رژیم هم نمی‌توانند این واقعیت را که رژیم در آستانه سقوط است، انکار و کتمان کنند، اما حرف‌شان این بود که رژیم آلترناتیو و جایگزین ندارد؛ اما این واقعه همان‌طور که شهردار رودی جولیانی هم پس از افشای توطئه‌ تروریستی گفت، به‌وضوح آدرس آلترناتیو و تنها آلترناتیو این رژیم را به همگان نشان داد.