۱۳۹۷ مرداد ۳, چهارشنبه

کامل نورانی فرد: روابط کردها و سازمان مجاهدین خلق ایران و وحشت رژیم



جنبش خلقمان به دلیل چگونگی و شکل مبارزاتش و شعار سرنگونی که شعار اکثر نیروها و جریانات سیاسی کردستان ایران است مجموعه‌یی از موضوعات را به طور سیستماتیک وارد دستور کار جریانات سیاسی می‌کند. جستجو به دنبال دوست و گسترش حلقه همکاری و مبارزه مشترک برای تحقق اهداف مشترک یکی از وظایف سازمانهای کردستان ایران است.




روابط و نزدیکی جنبش آزادیخواهانه مردم کردستان با نیروها و جریانات سراسری ایرانی یکی از این موضوعات است که همیشه مورد توجه بوده و حائز اهمیت است و بحثهای زیادی را برانگیخته است.
برای غنا بخشیدن به موضوع وارد جزئیات و سوابق این روابط نمی‌شوم و همچنین از تحلیل و ارزیابی بقیه نیروها و جریانات سراسری خودداری می‌کنم و فقط به سازمان مجاهدین خلق ایران به عنوان یک طرف اصلی و برجسته و دارای موقعیت و اعتبار در کشورمان ایران اشاره می‌کنم و این سوال را مطرح می‌کنم که چرا رژیم آخوندی از روابط کردها و سازمان مجاهدین خلق ایران وحشت دارد؟.
یگانه نیروی اپوزیسیون سراسری که در سالهای متمادی و خیلی پیش از وجود این اتهاماتی که اکنون علیه کردها به مجاهدین می‌زنند، نیرویی که متفاوت از ملیتهای دیگر، به حقوق کردها اعتراف کرده و در چهارچوب یک مصوبه شورای ملی مقاومت ایران خود را موظف به اجرای آن می‌کند سازمان مجاهدین خلق ایران است. این واقعیت حکومت آخوندی را دچار مشکلات کرده است. علت آن نیز به ارزش و اهمیت این دو جریان برمی‌گردد. رژیم به خوبی از توان آنها مطلع است و نزدیکی و گرد هم آمدن این دو نیرو همیشه کابوس آخوندهای ایران بوده است.
روشن و بدیهی است که قبل از این اتهامات که صحبت از ضدیت سازمان مجاهدین خلق با کردها می‌کند و هزینه هنگفتی به آن اختصاص داده است تا وانمود کند مجاهدین نمی‌تواند دوست کردها باشد، موضوعات جعلی از قبیل کشتار و شرکت در انفال کردها و شرکت در سرکوب قیام ۹۱ و ... برای آن درست کرده است. این در حالی است که خلاف این مسئله از طرف مقامات اقلیم بیان شده و تاکنون هیچ دادگاهی در مورد این اتهامات مجاهدین را فرانخوانده است.
حملاتی که اخیرا به آقای کاک باباشیخ حسینی، دبیرکل بطور خاص و سازمان خبات به طور عام صورت گرفته از همین زاویه است و می‌توان گفت تنها نیرویی که در این جبهه و جریان، با حکومت آخوندی و شانتاژ و تبلیغات زهرآگینش روبرو می‌شود سازمان خبات است که به جهت گسترش جبهه نیروهای مؤثر و سرنگونی‌طلب، مبارزه خود را به پیش می‌برد.
موضوعات به قدری زیاد و روشن هستند که فقط مقداری دقت برای فهم آن کافی است و می‌بینیم که رژیم وحشت زیادی از مجاهدین دارد، و تا چه حد سازمان مجاهدین خلق را مورد حمله قرار می‌دهد و علیه آنها شانتاژ و تبلیغات به راه می‌اندازد.
از فقدان پایگاه اجتماعی و اعتبار و نامحبوب بودن مجاهدین صحبت می‌شود اما می‌بینیم آن کارهای بزرگی که در چهارچوب مبارزه علیه رژیم انجام می شود توسط مجاهدین صورت می‌گیرد.
صحبت از این می‌شود که با پول مردم را جمع می‌کند و اجلاس سالانه در پاریس با پول برگزار می‌شود. هر چند که بخشی از آماده‌سازیهای جلسه‌ اینچنینی به پول نیاز دارد اما روشن و بدیهی است که جلسه‌یی با این گستردگی و با شرکت صدها سیاستمدار و حقوقدان و شخصیت از سراسر جهان و از ملیتها و کشورهای مختلف به زحمت و ایمان و یک اعتبار بزرگ نیاز دارد که به نظر من بسیار مشکل است دیگران چنین کاری بکنند. اگر همه چیز فقط پول است بگذارید پسر شاه یا هر کس دیگری بیاید و جلسه‌یی نه مانند جلسه مجاهدین، بلکه در ابعاد یک دهم آن برگزار کند.
مجاهدین در تحولات جاری نقش و موقعیت خود را دارند و در داخل ایران نیز دارای نقش و تاثیر چشمگیری هستند. وظیفه کردها نه دشمنی و مقابله با مجاهدین، بلکه حمایت و دوستی با این نیروی مؤثر است و ضروری است برای محقق کردن این کابوسی که همیشه آخوندها را نگران کرده است، یعنی ضرب شدن نیروها و انرژی‌های جنبش مردم کردستان و سازمان مجاهدین خلق ایران تلاش شود و برای سرعت بخشیدن به پروسه سرنگونی این حکومت، کار شود.

برگرفته از سایت سازمان خبات