تکلیف بستهٔ پیشنهادی اروپا و اینکه آیا مورد قبول رژیم قرار گرفته یا نه، هنوز روشن نیست و این موضوع که در واقع ماده رابطه رژیم با اروپاست، همچنان نامعلوم باقی مانده است.
ظریف، وزیر خارجه رژیم، ۱۰روز پیش یعنی روز ۲۷تیر در مصاحبهیی با یک رسانه خارجی(یورو نیوز) شکایت کرد که اروپا هنوز راهکار عملی در مورد مبادلات بانکی و سرمایهگذاری و غیره ارائه نکرده، اما در خبرها آمده که لاریجانی روز پنجشنبه از بستهٔ پیشنهادی اروپا ابراز رضایت کرد و آن را معقول توصیف کرد. سؤال این است که در فاصله این یک هفته ۱۰روز آیا تغییری در بسته اروپا ایجاد شده که نارضایتی ظریف به ابراز رضایت لاریجانی تبدیل شده است؟
بسته اروپا تغییری نکرده است
اگر چه هنوز محتوای این بسته انتشار بیرونی پیدا نکرده، اما طی همین دوره و حتی قبل از آن هم خبری منشتر نشده بود که حاکی از تغییری در بسته اروپایی بهخصوص در جهت برآورده شدن انتظارات رژیم باشد. چرا که اگر چنین تغییری صورت گرفته بود، حتماً رژیم روی آن بهعنوان موفقیت و دستاورد خودش تبلیغات بسیاری میکرد. بر عکس آنچه طی این مدت شاهد آن بودیم، عقبنشینیهای پیدرپی رژیم بوده و نه عقبنشینی اروپاییها.
سلسله عقبنشینیهای آخوندها
عقبنشینی اصلی رژیم البته در مورد اصل قضیه برجام است!
همه ناظران به یاد دارند که خامنهای در اسفند ۹۵ با یک ژست ویژه گفت:
«اگر آنها برجام را پاره کنند، ما آن را آتش میزنیم»! او این را در پاسخ به تبلیغات انتخاباتی ترامپ گفت که گفته بود من اگر انتخاب شوم برجام را پاره میکنم و خامنهای آن موقع که این حرف را زد، مطلقاً احتمال پیروزی او را نمیداد و باز هم ناظران به یاد دارند که رژیم چقدر درباره این جمله خامنهای تبلیغات راه انداخت!
اما به هر حال همه دیدند که آمریکا برجام را پاره کرد اما رژیم جز لفاظی و هیاهوی بیمحتوا، واکنشی نشان نداد و کماکان در برجام ماند و این بار آن را به «دم» اروپا گره زد، بهرغم اینکه حتی خود روحانی هم همان زمان گفته بود:
«مسأله برجام تنها از طریق رابطه و مذاکره با آمریکا قابل حل است» یعنی اروپا هیچکاره است اما باز هم با همان «هیچکاره» وارد گفتگو برای نجات برجام بدون آمریکا شدند!
عقبنشینی بعدی این بود که گفتند اگر اروپا رضایت ما را جلب نکند و اگر در بسته خود تضمین مکفی به ما ندهد، ما از برجام خارج میشویم، اما باز هم خبری از خروج آخوندها از برجام نشد.
در سومین عقبنشینی، خود خامنهای برای ادامهٔ مذاکره با اروپا ۶شرط تعیین کرد به این صورت که رسانههای حکومتی نوشتند:
شروط آیتالله خامنهای از این قرار هستند:
− ۳کشور اروپایی(بریتانیا، فرانسه و آلمان) در ۱۳-۱۴سال قبل یک بدعهدی بزرگی کردند در مذاکرات هستهیی سال ۸۳-۸۴، قول دادند و عمل نکردند، باید ثابت کنند امروز آن بیصداقتی و بدعهدی آن روز را نخواهند داشت. در ۲سال گذشته آمریکا بارها برجام را نقض کرده است و اروپاییها ساکت ماندهاند. اروپا باید آن سکوت را جبران کند.
− آمریکا قطعنامه ۲۲۳۱ را نقض کرده است؛ اروپا باید یک قطعنامه علیه نقض آمریکا، صادر کند.
− اروپا باید متعهد شود که بحث موشکی و منطقهیی را مطرح نخواهد کرد.
− اروپا باید با هر گونه تحریم آمریکا مقابله کند و مقابل آن بایستد.
− اروپا باید فروش کامل نفت ایران را تضمین کند و نفت ایران را خریداری کنند.
− بانکهای اروپایی باید تجارت با رژیم را تضمین کنند.
اما دیدیم که تقریباً هیچکدام از این شروط عملی نشد و خامنهای باز هم در برجام ماند!
اما آخرین رهنمود خامنهای به سردمداران رژیم این بود که بروید با اروپا مذاکره کنید اما اقتصاد را به رابطه با اروپا گره نزنید.
عقبنشینی بعدی این بود که آخوندها از معامله و قرارداد با شرکتهای بزرگ به معامله با شرکتهای کوچک که میتوانند قراردادهای زیر ۲۵میلیون دلار ببندند، عقبنشینی کردند.
و از آنجا که مراودات بانکی هم بهخاطر تحریمها امکانپذیر نیست، به معاملات پایاپای رضایت دادند که معنی آن، همان نفت در برابر غذاست.
و عقبنشینی آخری هم در مورد تصویب لوایح FATF بود که خامنهای در ۳۰خرداد ماه گذشته در دیدار با اعضای مجلس در یک صحبت دوپهلو، از یک طرف طوری صحبت کرد که ظاهر آن رد FATF بود اما در عینحال گفت که مجلس شورای اسلامی که رشید و بالغ و عاقل است باید مستقلا در موضوعاتی مثل مبارزه با تروریسم یا مبارزه با پولشویی قانونگذاری کند. و در ادامهٔ همان صحبت گفت که سران سهقوه برای حل مشکلات موجود راه باز کنند. کما اینکه بهرغم تمام تبلیغات و مخالفخوانیهای بیمحتوا، هفته گذشته مجلس یک ماده از قانون پالرمو از لوایح ۴گانه FATF را تصویب کرد!
چرا رژیم از برجام خارج نمیشود؟
با اینهمه اوصاف، اولین سؤالی که به ذهن هر کسی میزند این است که پس چرا آخوندها از برجام خارج نمیشوند؟
جواب البته ساده و روشن است: بهخاطر اینکه خارج شدن از برجام برای آخوندها بسیار خطرناک است و رژیم را در معرض عملکرد مکانیسم ماشه و مورد تنبیه شورای امنیت قرار میدهد!
امری که برای رژیم در حکم مرگ است.
این همان نکته باریکتر از مو است که رژیم به آن آویزان است و صدایش را هم درنمیآورد. تمامی شلوغبازیهایی هم که درمیآورد برای پوشاندن همین «مو» است!
ظریف، وزیر خارجه رژیم، ۱۰روز پیش یعنی روز ۲۷تیر در مصاحبهیی با یک رسانه خارجی(یورو نیوز) شکایت کرد که اروپا هنوز راهکار عملی در مورد مبادلات بانکی و سرمایهگذاری و غیره ارائه نکرده، اما در خبرها آمده که لاریجانی روز پنجشنبه از بستهٔ پیشنهادی اروپا ابراز رضایت کرد و آن را معقول توصیف کرد. سؤال این است که در فاصله این یک هفته ۱۰روز آیا تغییری در بسته اروپا ایجاد شده که نارضایتی ظریف به ابراز رضایت لاریجانی تبدیل شده است؟
بسته اروپا تغییری نکرده است
اگر چه هنوز محتوای این بسته انتشار بیرونی پیدا نکرده، اما طی همین دوره و حتی قبل از آن هم خبری منشتر نشده بود که حاکی از تغییری در بسته اروپایی بهخصوص در جهت برآورده شدن انتظارات رژیم باشد. چرا که اگر چنین تغییری صورت گرفته بود، حتماً رژیم روی آن بهعنوان موفقیت و دستاورد خودش تبلیغات بسیاری میکرد. بر عکس آنچه طی این مدت شاهد آن بودیم، عقبنشینیهای پیدرپی رژیم بوده و نه عقبنشینی اروپاییها.
سلسله عقبنشینیهای آخوندها
عقبنشینی اصلی رژیم البته در مورد اصل قضیه برجام است!
همه ناظران به یاد دارند که خامنهای در اسفند ۹۵ با یک ژست ویژه گفت:
«اگر آنها برجام را پاره کنند، ما آن را آتش میزنیم»! او این را در پاسخ به تبلیغات انتخاباتی ترامپ گفت که گفته بود من اگر انتخاب شوم برجام را پاره میکنم و خامنهای آن موقع که این حرف را زد، مطلقاً احتمال پیروزی او را نمیداد و باز هم ناظران به یاد دارند که رژیم چقدر درباره این جمله خامنهای تبلیغات راه انداخت!
اما به هر حال همه دیدند که آمریکا برجام را پاره کرد اما رژیم جز لفاظی و هیاهوی بیمحتوا، واکنشی نشان نداد و کماکان در برجام ماند و این بار آن را به «دم» اروپا گره زد، بهرغم اینکه حتی خود روحانی هم همان زمان گفته بود:
«مسأله برجام تنها از طریق رابطه و مذاکره با آمریکا قابل حل است» یعنی اروپا هیچکاره است اما باز هم با همان «هیچکاره» وارد گفتگو برای نجات برجام بدون آمریکا شدند!
عقبنشینی بعدی این بود که گفتند اگر اروپا رضایت ما را جلب نکند و اگر در بسته خود تضمین مکفی به ما ندهد، ما از برجام خارج میشویم، اما باز هم خبری از خروج آخوندها از برجام نشد.
در سومین عقبنشینی، خود خامنهای برای ادامهٔ مذاکره با اروپا ۶شرط تعیین کرد به این صورت که رسانههای حکومتی نوشتند:
شروط آیتالله خامنهای از این قرار هستند:
− ۳کشور اروپایی(بریتانیا، فرانسه و آلمان) در ۱۳-۱۴سال قبل یک بدعهدی بزرگی کردند در مذاکرات هستهیی سال ۸۳-۸۴، قول دادند و عمل نکردند، باید ثابت کنند امروز آن بیصداقتی و بدعهدی آن روز را نخواهند داشت. در ۲سال گذشته آمریکا بارها برجام را نقض کرده است و اروپاییها ساکت ماندهاند. اروپا باید آن سکوت را جبران کند.
− آمریکا قطعنامه ۲۲۳۱ را نقض کرده است؛ اروپا باید یک قطعنامه علیه نقض آمریکا، صادر کند.
− اروپا باید متعهد شود که بحث موشکی و منطقهیی را مطرح نخواهد کرد.
− اروپا باید با هر گونه تحریم آمریکا مقابله کند و مقابل آن بایستد.
− اروپا باید فروش کامل نفت ایران را تضمین کند و نفت ایران را خریداری کنند.
− بانکهای اروپایی باید تجارت با رژیم را تضمین کنند.
اما دیدیم که تقریباً هیچکدام از این شروط عملی نشد و خامنهای باز هم در برجام ماند!
اما آخرین رهنمود خامنهای به سردمداران رژیم این بود که بروید با اروپا مذاکره کنید اما اقتصاد را به رابطه با اروپا گره نزنید.
عقبنشینی بعدی این بود که آخوندها از معامله و قرارداد با شرکتهای بزرگ به معامله با شرکتهای کوچک که میتوانند قراردادهای زیر ۲۵میلیون دلار ببندند، عقبنشینی کردند.
و از آنجا که مراودات بانکی هم بهخاطر تحریمها امکانپذیر نیست، به معاملات پایاپای رضایت دادند که معنی آن، همان نفت در برابر غذاست.
و عقبنشینی آخری هم در مورد تصویب لوایح FATF بود که خامنهای در ۳۰خرداد ماه گذشته در دیدار با اعضای مجلس در یک صحبت دوپهلو، از یک طرف طوری صحبت کرد که ظاهر آن رد FATF بود اما در عینحال گفت که مجلس شورای اسلامی که رشید و بالغ و عاقل است باید مستقلا در موضوعاتی مثل مبارزه با تروریسم یا مبارزه با پولشویی قانونگذاری کند. و در ادامهٔ همان صحبت گفت که سران سهقوه برای حل مشکلات موجود راه باز کنند. کما اینکه بهرغم تمام تبلیغات و مخالفخوانیهای بیمحتوا، هفته گذشته مجلس یک ماده از قانون پالرمو از لوایح ۴گانه FATF را تصویب کرد!
چرا رژیم از برجام خارج نمیشود؟
با اینهمه اوصاف، اولین سؤالی که به ذهن هر کسی میزند این است که پس چرا آخوندها از برجام خارج نمیشوند؟
جواب البته ساده و روشن است: بهخاطر اینکه خارج شدن از برجام برای آخوندها بسیار خطرناک است و رژیم را در معرض عملکرد مکانیسم ماشه و مورد تنبیه شورای امنیت قرار میدهد!
امری که برای رژیم در حکم مرگ است.
این همان نکته باریکتر از مو است که رژیم به آن آویزان است و صدایش را هم درنمیآورد. تمامی شلوغبازیهایی هم که درمیآورد برای پوشاندن همین «مو» است!