۱۳۹۷ مرداد ۵, جمعه

دو راهی خودکشی یا مرگ

    خطر براندازی نظام --  اختلافات سیاسی در ایران --    ترس رژیم ایران از قیام-  بحران سیاسی


  توئیت رئیس‌جمهور آمریکا و سخنرانی وزیر خارجه پمپئو و توئیت بعدی او و رجزخوانی‌ها و دودودم قبلی روحانی، تلاطمی در  رژیم ایجاد کرده که در نتیجه آن به‌نظر می‌رسد دسته‌بندی‌های جدیدی در رژیم شکل گرفته است.
حداقل به ظاهر چنین می‌نماید که در حال حاضر دلواپسان با روحانی در یک جبهه قرار گرفته‌اند و از سوی دیگر این مهره‌های باند خود روحانی هستند که به او انتقاد و اعتراض می‌کنند!

آیا چنین جبهه‌بندی واقعی است؟
روحانی تاکنون به این روشنی در این مورد حرفی نزده و حتی به‌طور مقطعی بدش هم نمی‌آمد که حمایت دلواپسان را هم داشته باشد. ولی آنچه مهم است این‌ است که واقعیت‌ها چه حکم می‌کنند و تعادل‌قوا نهایتاً این‌ها را به کجا هدایت می‌کند؟
طبعاً چه روحانی و چه خامنه‌ای از قوانین تعادل‌قوا پیروی می‌کنند و تابع آن هستند.
روحانی در صحبت‌هایش در روز چهارشنبه ۳مرداد گفت:
«حرفها زیاد زده می‌شه، حرفهایی که بی‌پایه‌‌ است، بی‌اساسه، تهدیدات پوچ از طرف برخی از حاکمان آمریکا، نیازی نداره ما هر سخن پوچی را پاسخ بدیم به اونها، دهن‌به‌‌دهن بشیم با آنها. ما در عمل باید به اونها پاسخ بدیم، ایستادگی ملت ما، وحدت ملت ما، انسجام ملت ما، بی‌اعتنایی ملت ما به طرح اونها و راه اونها و انتخاب کردن مسیر ایستادگی و خنثی کردن طرحهای اونها خود محکم‌ترین پاسخ به سخنان سخیف آنها خواهد بود».
در این حرف‌ها به‌نظر می‌رسد روحانی یک گام عقب‌نشینی کرده. او در واقع ۲حرف زده است:
    از سویی گفته: نمی‌خواهم جواب بدهم! که این خود، نوعی عقب‌نشینی است
    از سوی دیگر به دلواپسان می‌گوید: بیایید با هم! یعنی با من، وحدت داشته باشیم.
ولی هیج راه‌حلی ارائه نمی‌دهد.

راه‌حل روحانی
از سوی دیگر روحانی در نشست هیأت دولت روی لزوم واردات و صادرات صحبت کرده و راه‌حل عملی ارائه داده و گفته است:
« هر چه ما در داخل ایران برای تولید و صادرات تلاش کنیم به‌معنای پاسخ قاطع به توطئه‌های آمریکاست و همان اندازه که مردم با دولت برای ثبات بازار همکاری کنند، پاسخ قاطع ما به سردمداران کاخ سفید هست».
اینجا باید از روحانی سؤال کرد: کدام راه‌حل؟ اگر منظور از راه‌حل، افزایش تولید است که دیگر در این مملکت تولیدی باقی نمانده است! صادرات هم که یعنی نفت که اینک صدورش به بحران خورده است!‌
در مورد همکاری مردم هم باید سؤال کرد: کدام همکاری مردم؟ مردم که پیوسته در خیابانها تظاهرات کرده و می‌گویند تمامی رژیم دزد هستند! و میانه‌ای جز سرنگونی با شما ندارند!
آن هم در شرایطی که روحانی با وقاحت تمام از سیف هم قدردانی می‌کند! در حالی که مردم شعار مرگ بر سیف می‌دهند!
به هر حال و در مجموع به‌نظر می‌رسد که دو باند رژیم راه‌حل‌هایی برای خودشان دارند. باند خامنه‌ای می‌گوید:
به داخل خودمان و عناصر قدرت خودمان باید تکیه کنیم.
آن باند هم می‌گوید باید راه تعامل و به‌خصوص گفتگو با اروپا را ادامه دهیم.
سؤالی که مطرح می‌شود این است که: آیا اینها راه‌حل است؟
جواب البته مطلقاً منفی است!
آخوندها تمامی آنچه را که می‌توانست عناصر قدرت باشد از بین برده یا خنثی کرده‌اند.
اروپا هم که پیشاپیش، حرفش را زده و بیشتر از همه خود آخوندها هستند که از آنها ابراز دلسردی می‌کنند!
حقیقتاً که هیچ راه‌حل واقعی وجود ندارد! به جز آن که آخوندها خودشان گفته‌اند: یا خودکشی یا مرگ.
پست شده 4 hours ago توسط مهدي همداني