با نزدیک شدن برگزاری نمایش انتخاباتی پیش رو، جنگ دو جناح در درون رژیم نیز شدیدتر میشود. در روزنامههای باند خامنهای طی روزهای گذشته، تهدیدها و خط و نشان کشیدنهایی برای باند رقیب، جهت حذف و تصفیه آنها دیده میشود.
متقابلاً باند رفسنجانی روحانی هم تلاش میکنند حربههایی را علیه باند مقابل بهکار بگیرند. در رژیم ولایتفقیه، معمولاً هر نمایش انتخاباتی با بحران و تلاطم شدیدی همراه است. اما اینبار، هر چه به زمان برگزاری نمایش انتخابات نزدیکتر میشویم، بیشتر روشن میشود که این انتخابات، نه تنها یک انتخابات مثل سایر کشورها نیست بلکه کیفاً خطرناکتر از انتخاباتهای قبلی برای رژیم است. چرا که در این انتخابات، مسأله بسا فراتر از مثلاً تعیینتکلیف چند کرسی مجلس ارتجاع یا خبرگان ارتجاع است؛ اینبار صورت مسأله، بر سر تعیینتکلیف هژمونی کل رژیم است و اینکه چه جریانی سکان این کشتی توفانزده را برعهده خواهد داشت. بهعبارت دیگر، این جنگ، جنگ هژمونی است. اگرچه که عبارت هژمونی و جنگ هژمونی را ابتدا فقط مقاومت ایران بهکار میبرد، اما الآن هر دو باند رژیم علاوه بر اینکه این مضمون را با بیانها و عبارات مختلف مطرح میکنند، عیناً همین لفظ هژمونی را هم بهکار میبرند.
به همین دلیل هم هست که این جنگ، یک جنگ واقعی و جدی و خطرناک برای کل رژیم است. سرمقاله 3آذر روزنامه ”وطن امروز“ متعلق به باند خامنهای، تحت عنوان «امنیت، مسأله این است» در این مورد کاملاً گویاست. این مقاله تصریح میکندکه ”اگر چه خود انتخابات مهم است، اما مهمتر از آن این است که این انتخابات، مسیر تحولات سیاسی تا خرداد 96 را که انتخابات ریاستجمهوری است، ریل گذاری خواهد کرد“. این روزنامه اضافه میکند که ”باند ر قیب، برد در انتخابات آینده را، مقدمه اشغال تمام حاکمیت در سالهای آینده تلقی میکند“ و نتیجه میگیرد که ”از آنجا که باند رقیب دچار این توهم است که میتواند در نتیجه این انتخابات موقعیت هژمونیک به دست بیاورد، استعداد این را دارد که اگر به این خواسته نرسید، مثل سال88 یک فتنه دیگر را تدارک ببیند“. این مقاله با این جمله و این نتیجهگیری به پایان میرسد که ”نظام را نباید با توهمات سیاسی هیچ جریانی - بهویژه آنها که سابقه فتنهگری نیز در کارنامه دارند- سودا کرد. این نقطه آغاز یک طرحریزی انتخاباتی عاقلانه است». معنی روشن این حرف این است که علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد، یعنی برای اینکه اصلاً زمینه چنین چیزی بسوزد، باید با قلع و قمع تمام عیار، دست رقیب را بهطور کامل از نمایش انتخابات کوتاه کرد.
آنچه که در این روزنامه آمده، فراتر از مقاله یک روزنامه و بیانگر یک خط است که رد آن را میشود در سایر روزنامهها و اظهارات باند ولیفقیه هم دید. کمااینکه هشدار اخیر رفسنجانی مبنی بر اینکه باند خامنهای قصد مصادره کلیت نظام از طریق طرح کودتاگونه سپاه را دارد، همین معنا را تأیید میکند. رفسنجانی تأکید کرد که «این تفکر کشور را به پرتگاه میبرد».
در مورد اینکه آیا واقعاً باند خامنهای دست به چنین کاری خواهد زد یا نه؟ جای حرف بسیار است، ولی چیزی که در آن نمیشود تردید کرد این است که این جنگ هژمونی باز هم مسیر تشدید را طی خواهد کرد و حاصل آن شقه عمیقتر در رژیم و یک گام بلند به سمت سرنگونی تمامیت رژیم است.
متقابلاً باند رفسنجانی روحانی هم تلاش میکنند حربههایی را علیه باند مقابل بهکار بگیرند. در رژیم ولایتفقیه، معمولاً هر نمایش انتخاباتی با بحران و تلاطم شدیدی همراه است. اما اینبار، هر چه به زمان برگزاری نمایش انتخابات نزدیکتر میشویم، بیشتر روشن میشود که این انتخابات، نه تنها یک انتخابات مثل سایر کشورها نیست بلکه کیفاً خطرناکتر از انتخاباتهای قبلی برای رژیم است. چرا که در این انتخابات، مسأله بسا فراتر از مثلاً تعیینتکلیف چند کرسی مجلس ارتجاع یا خبرگان ارتجاع است؛ اینبار صورت مسأله، بر سر تعیینتکلیف هژمونی کل رژیم است و اینکه چه جریانی سکان این کشتی توفانزده را برعهده خواهد داشت. بهعبارت دیگر، این جنگ، جنگ هژمونی است. اگرچه که عبارت هژمونی و جنگ هژمونی را ابتدا فقط مقاومت ایران بهکار میبرد، اما الآن هر دو باند رژیم علاوه بر اینکه این مضمون را با بیانها و عبارات مختلف مطرح میکنند، عیناً همین لفظ هژمونی را هم بهکار میبرند.
به همین دلیل هم هست که این جنگ، یک جنگ واقعی و جدی و خطرناک برای کل رژیم است. سرمقاله 3آذر روزنامه ”وطن امروز“ متعلق به باند خامنهای، تحت عنوان «امنیت، مسأله این است» در این مورد کاملاً گویاست. این مقاله تصریح میکندکه ”اگر چه خود انتخابات مهم است، اما مهمتر از آن این است که این انتخابات، مسیر تحولات سیاسی تا خرداد 96 را که انتخابات ریاستجمهوری است، ریل گذاری خواهد کرد“. این روزنامه اضافه میکند که ”باند ر قیب، برد در انتخابات آینده را، مقدمه اشغال تمام حاکمیت در سالهای آینده تلقی میکند“ و نتیجه میگیرد که ”از آنجا که باند رقیب دچار این توهم است که میتواند در نتیجه این انتخابات موقعیت هژمونیک به دست بیاورد، استعداد این را دارد که اگر به این خواسته نرسید، مثل سال88 یک فتنه دیگر را تدارک ببیند“. این مقاله با این جمله و این نتیجهگیری به پایان میرسد که ”نظام را نباید با توهمات سیاسی هیچ جریانی - بهویژه آنها که سابقه فتنهگری نیز در کارنامه دارند- سودا کرد. این نقطه آغاز یک طرحریزی انتخاباتی عاقلانه است». معنی روشن این حرف این است که علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد، یعنی برای اینکه اصلاً زمینه چنین چیزی بسوزد، باید با قلع و قمع تمام عیار، دست رقیب را بهطور کامل از نمایش انتخابات کوتاه کرد.
آنچه که در این روزنامه آمده، فراتر از مقاله یک روزنامه و بیانگر یک خط است که رد آن را میشود در سایر روزنامهها و اظهارات باند ولیفقیه هم دید. کمااینکه هشدار اخیر رفسنجانی مبنی بر اینکه باند خامنهای قصد مصادره کلیت نظام از طریق طرح کودتاگونه سپاه را دارد، همین معنا را تأیید میکند. رفسنجانی تأکید کرد که «این تفکر کشور را به پرتگاه میبرد».
در مورد اینکه آیا واقعاً باند خامنهای دست به چنین کاری خواهد زد یا نه؟ جای حرف بسیار است، ولی چیزی که در آن نمیشود تردید کرد این است که این جنگ هژمونی باز هم مسیر تشدید را طی خواهد کرد و حاصل آن شقه عمیقتر در رژیم و یک گام بلند به سمت سرنگونی تمامیت رژیم است.