اجلاس شوراي ملي مقاومت ايران در روزهاي 28 و 29 آذر 1394 با حضور رئيس جمهور برگزيدة شورا برگزارشد.
خانم رجوي اجلاس مياندوره يي را با گراميداشت خاطرة زنده ياد منصور قدرخواه، هنرمند ارجمند عضو شوراي ملي مقاومت،
و حسين ابريشمچي، عضو ديگر شورا و از فرماندهان شهيد ارتش آزاديبخش ملي ايران در حمله موشكي به ليبرتي، افتتاح كرد و گفت: اين اجلاس را در شرايطي برگزار مي كنيم كه تنشها و وقايع بزرگ كنوني در ايران و در منطقه و جهان، از آغاز دوران و مرحله نويني در مقابله بين المللي با تروريسم و بنيادگرايي تحت نام اسلام – و كانون آن كه رژيم ولايت فقيه است - خبر مي دهد.
خانم رجوي با اشاره به بحرانهاي گريبانگير رژيم پس از تن دادن خامنه اي به جام زهر اتمي و تحمل شكستهاي سنگين در استراتژي صدور بنيادگرايي وتروريسم و مداخلات منطقهيي و رشد فزايندة انزجار مردم به جان آمده از ستم و سركوب و چپاول و فساد حاكميت، نتيجه گيري كرد كه اكنون رژيم ولايت فقيه از نظر سياسي، اخلاقي، ايدئولوژيكي و استراتژيكي به قطع و يقين يك رژيم شكست خورده است. جبران اين شكست، نه با افزايش و تشديد سركوب عمومي، به ويژه اعدام و شكنجه جوانان ايران ميسر است، و نه با شيادي جناحهاي دروني آن، كه همة دستشان به خون ملت ايران آلوده است. پاسخ جامعه به اين نوع تشبثات، مقاومت ملت ايران است كه با پرداخت بهايي سنگين، پرچم سرنگوني اين رژيم ضدبشري را در اهتزاز نگه داشته و آيندهيي بر اساس آزادي و دمكراسي و برابري را نويد مي دهد.
در بحثهاي پيش از دستوراجلاس مياندوره يي، اعضاي شورا ضمن تجديد تسليتها و گراميداشت خاطره دو عضو فقيد شورا و نيز مجاهد خلق نيره ربيعي و 22 يار پاكباز و فداكار آنها، به بحث و بررسي دربارة استيصال و درماندگي رژيم ناشي از شكستهايش به مثابه نقطه آغاز حملة موشكي7 آبان به ليبرتي و پيامدهاي آن و هم چنين فعاليتهاي فشرده مقاومت در فاصله دو اجلاس پرداختند كه كنفرانس «متحد عليه بنيادگرايي اسلامي- نقش مقاومت ايران»، در 17 آذر94 با شركت رئيس جمهور برگزيده شورا تازه ترين نمونه آن بود.
اين كنفرانس، از يك سو با توجه به حضور سناتور جوزف ليبرمن از شناخته شده ترين چهره هاي سياست خارجي ايالات متحده آمريكا و دكتر آلخو ويدال كوادراس سياستمدار برجسته اروپايي، و ازسوي ديگر با توجه به حضور نمايندگان 100 انجمن از جوامع ايراني و طيف متنوعي از متخصصان، اصناف، معلمان، پرستاران، دانشجويان، نمادي بود ازموقعيت مقاومت ايران، نه فقط به عنوان هماورد استبداد ديني حاكم بر ايران ، بلكه به عنوان «راه حل كارساز» دربرابر تهديد جهاني بنيادگرايي و تروريسم كه چالش اصلي جهان دراين دوران است.
سناتور ليبرمن درسخنانش دربارة مقاومت گفت: «شما عليه سياستها و ارزشهاي افراطي رژيم در تهران جنگيدهايد. آمريكا و متحدين ما در اروپا بايد از شوراي ملي مقاومت ايران حمايت و آن را تقويت كنند، بسيار بيشتر از آنچه كه برخي دولتها كرده اند. نه تنها بدليل اينكه شما دشمن دشمن ما هستيد، خير، بسيار بيشتر از آن. بدليل اينكه شما در مبارزه براي آزادي دوستان ما هستيد. متحد ما در جنگ عليه بنيادگرايي، افراط گرايي و تروريسم، و خواهران و برادران ما در تلاش براي صلح».
دربارة رخدادهاي داخل ميهن، بحثهاي پيش از دستور شورا عمدتا برتأثيرات و پيامدهاي اجتماعي و سياسي ناشي از حمله موشكي به ليبرتي متمركز بود كه محكوميت گسترده اين جنايت ضد بشري و موجي از همبستگي با مجاهدان اشرفي به ويژه از سوي زندانيان سياسي مقاوم ميهنمان و مادران قهرمان و خانواده هاي شهيدان را در پي داشت. اعضاي شورا به ويژه خطابه شجاعانه دكتر محمد ملكي نخستين رئيس دانشگاه تهران پس از انقلاب ضد سلطنتي در مراسم خاكسپاري مادر مجاهد مهري جنت پور (مادر داعي) در بهشت زهراي تهران را به مثابه اداي يك شهادت تاريخي در باره مقاومت و مظلوميت رشيدترين فرزندان مردم ايران درليبرتي ستودند.
دكتر محمد علي شيخي مسئول كميسيون دانشگاهها و نمايندة استادان متعهد، به سابقة مبارزات دكتر ملكي در برابر دو ديكتاتوري شاه و شيخ اشاره داشت و گفت: «در كوران انقلاب، وقتي كه در پايان هفتة همبستگي اعلام شده از سوي دانشگاهيان، يورش وحشيانه مزدوران مسلح رژيم در 13 آبان 57 اتفاق افتاد و در پي اذعان ناگزير شاه به شنيدن پيام انقلاب، دانشگاه تعطيل شد، دكتر ملكي براي اعتراض نزد شيباني رئيس انتصابي دانشگاه مي رود و وقتي مجادله بالا ميگيرد شيباني يك سيلي به دكتر ملكي ميزند. همين اهانت تحصن دانشگاهيان در دانشگاه تهران و تحصن در وزارت علوم را در پي داشت كه به شهادت استاد كامران نجات اللهي و بالا گرفتن قيام در دانشگاهها راه برد تا اين كه در فرداي انقلاب، يعني در23 بهمن مهندس بازرگان، هيأت رئيسة دانشگاه را تحت مسئوليت دكتر ملكي تعيين كرد. دوران رياست دكتر ملكي در دانشگاه تهران آزادترين دوران فعاليتهاي دانشجويي و دانشگاهي در عمر 81 ساله دانشگاه تهران است. دكتر ملكي كه به مشكلات دانشجويي اشراف داشت. خودش مسئوليت امور دانشجويي را به عهده گرفت. او معتقد به شورايي حركت كردن دانشگاه بود و در تمام دانشكده ها شوراي دانشكده را تشكيل داد. سخنراني سردار موسي خياباني تحت عنوان عاشورا فلسفه آزادي در مسجد دانشگاه تهران و دادن امكان فعاليت به كانديداهاي نيروهاي انقلابي و ترقيخواه از جمله مجاهدين از كارهاي دكتر ملكي بود. هم چنين برگزاري جلسه يي در دانشگاه تهران با حضور 400 استاد دانشگاه براي حمايت از كانديداتوري مسعود رجوي. تشكيل شوراها در دانشگاهها باعث شد كه خميني بگويد هر چه ميخوريم از دانشگاهها ميخوريم. بعد از سي خرداد سال 60 رژيم خميني دكتر ملكي را چند سال زنداني كرد و بعد از آن هم وي چند بار ديگر دستگير شد، ولي تا امروز با 82 سال سن و درحالي كه از انواع بيماريها رنج مي برد از فعاليتهايش بازنمانده است. او در مطلبي در دي ماه 91 نوشت، من هم مانند دكتر مصدق كه همواره الگوي آزاديخواهي بوده، يقين دارم كه اين آتش خاموش نخواهد شد و زنان و مردان مبارزة ملي آن قدر آن را دنبال مي كنند تا به نتيجه برسد. دكتر ملكي در مراسم خاكسپاري «مادر داعي» هم با اشاره به مجاهدان مستقر در ليبرتي گفت كساني كه آن طرف مرز هستند فرزندان اين مادر هستند. او از زينب و حسين هاي زمان ياد كرد و سرود «تير زدي، تبر زدي...»، را بازخواني كرد. او با فرياد هيهات مناالذله و آنچه كه درمورد زدن80 موشك به ليبرتي گفت، نشان داد كه باعث افتخار دانشگاهيان و اساتيد ايران است».
شورا تحولات بين المللي را دوران جديدي از رويارويي جهاني با تروريسم برخاسته از بنيادگرايي دانست كه ضروري است با تضادها و زمينه هاي تاريخي و اجتماعي و جبهه بنديهاي سياسي خاص آن، به ويژه در ارتباط با اوضاع ايران و منطقه خاورميانه و مداخلات و ترفندهاي سركوبگرانه و تروريستي رژيم، مورد بررسي قرار گيرد؛ هرچند كه تجربة دو دهة گذشته و نقش رژيم ولايت فقيه به مثابه كانون صدور تروريسم و بنيادگرايي و پدرخواندة داعش، در پرتو روشنگريهاي مقاومت ايران، براي جهانيان تا حدود زيادي شناخته شده است و به نظر مي رسد كه برخلاف دوران پس از يازده سپتامبر، جهان بيش از پيش در مي يابد كه تهديد بنيادگرايي اسلامي و تروريسم برخاسته از آن بدون سمت گيري سياسي و قاطعيت عليه كانون آن يعني رژيم ولايت فقيه ، نمي تواند ريشه كن شود. هم از اين روست كه اين رژيم در قبال ائتلافهاي بين المللي و منطقه يي ضد تروريستي رويكردي ترسان وخصمانه دارد و انها را عليه موجوديت خود ارزيابي مي كند. مقاومت ايران چهار دهه است كه در باره فاشيسم ديني و صدور ارتجاع و تروريسم به نام اسلام، هشدار داده و از سال 1990 به بعد آن را تهديد جديد جهاني اعلام كرده است.
اجلاس شورا همسويي و هم جبهگي رژيم آخوندي با جنايات تروريستي داعش در پاريس و همدستي خامنه اي با بشار اسد در كشتار بيش از300 هزارتن از مردم سوريه و آوارگي ميليونها سوري را از جانب مردم ايران به شدت محكوم كرد و آن را زمينه ساز اصلي پيدايش و گسترش داعش دانست.
شورا ضمن قدرداني از سلسله روشنگريهاي مستندكميسيون امنيت وضد تروريسم دراين خصوص، تاكيد كرد كه سياست مداخله جويانه خامنه اي درسوريه كه نمايندگانش با وقاحت آن را استاني از استانهاي ولايت او توصيف مي كنند، از سياهترين اوراق خيانت اين رژيم به مردم ايران و به خلقهاي منطقه است و مردم ايران در قيامهاي خود بارها انزجار خود را با مداخلات منطقه يي رژيم كه با صرف صدها ميليارد دلار هزينه از منابع ثروت مردم ايران استمرار داشته ، ابراز كرده اند.
شورا تاكيد كرد: خلع يد از رژيم آخوندي و اخراج كامل تمامي پاسداران و شبه نظاميان خامنه اي از سوريه، يك شرط ضروي براي حل بحران سوريه به مثابه بحراني است كه اكنون درقلب تحولات منطقه يي و بين المللي و ائتلافهاي ضد تروريستي قرار دارد.
اجلاس مياندوره يي شوراي ملي مقاومت، در بررسي توافق اتمي كشورهاي 1+5 با رژيم آخوندي نتيجه گيري كرد كه روند تحولات و مراحل اجرايي برجام، از يك سو نقش تعيين كننده مقاومت ايران را در افشاي برنامه مخفي اتمي اين رژيم و تحميل جام زهر اتمي به خامنه اي ثابت مي كند و از سوي ديگر نشاندهنده حقانيت هشدارهاي اين مقاومت درمورد غير قابل اعتماد بودن اين رژيم است. گزارش مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي و تصريحات آن به اين كه رژيم حاكم برايران طي سالهاي متوالي دست اندركار طيفي از برنامه هاي هماهنگ براي دستيابي به سلاح اتمي بوده است، حرف آخر و شهادت و قضاوت مرجع رسمي ملل متحد درمورد پنهانكاري اتمي رژيم است، كه مقاومت ايران افشاگر و پرچمدار مبارزه با آن به خاطر ملت ايران و بشريت معاصر بوده است.
خانم رجوي اجلاس مياندوره يي را با گراميداشت خاطرة زنده ياد منصور قدرخواه، هنرمند ارجمند عضو شوراي ملي مقاومت،
و حسين ابريشمچي، عضو ديگر شورا و از فرماندهان شهيد ارتش آزاديبخش ملي ايران در حمله موشكي به ليبرتي، افتتاح كرد و گفت: اين اجلاس را در شرايطي برگزار مي كنيم كه تنشها و وقايع بزرگ كنوني در ايران و در منطقه و جهان، از آغاز دوران و مرحله نويني در مقابله بين المللي با تروريسم و بنيادگرايي تحت نام اسلام – و كانون آن كه رژيم ولايت فقيه است - خبر مي دهد.
خانم رجوي با اشاره به بحرانهاي گريبانگير رژيم پس از تن دادن خامنه اي به جام زهر اتمي و تحمل شكستهاي سنگين در استراتژي صدور بنيادگرايي وتروريسم و مداخلات منطقهيي و رشد فزايندة انزجار مردم به جان آمده از ستم و سركوب و چپاول و فساد حاكميت، نتيجه گيري كرد كه اكنون رژيم ولايت فقيه از نظر سياسي، اخلاقي، ايدئولوژيكي و استراتژيكي به قطع و يقين يك رژيم شكست خورده است. جبران اين شكست، نه با افزايش و تشديد سركوب عمومي، به ويژه اعدام و شكنجه جوانان ايران ميسر است، و نه با شيادي جناحهاي دروني آن، كه همة دستشان به خون ملت ايران آلوده است. پاسخ جامعه به اين نوع تشبثات، مقاومت ملت ايران است كه با پرداخت بهايي سنگين، پرچم سرنگوني اين رژيم ضدبشري را در اهتزاز نگه داشته و آيندهيي بر اساس آزادي و دمكراسي و برابري را نويد مي دهد.
در بحثهاي پيش از دستوراجلاس مياندوره يي، اعضاي شورا ضمن تجديد تسليتها و گراميداشت خاطره دو عضو فقيد شورا و نيز مجاهد خلق نيره ربيعي و 22 يار پاكباز و فداكار آنها، به بحث و بررسي دربارة استيصال و درماندگي رژيم ناشي از شكستهايش به مثابه نقطه آغاز حملة موشكي7 آبان به ليبرتي و پيامدهاي آن و هم چنين فعاليتهاي فشرده مقاومت در فاصله دو اجلاس پرداختند كه كنفرانس «متحد عليه بنيادگرايي اسلامي- نقش مقاومت ايران»، در 17 آذر94 با شركت رئيس جمهور برگزيده شورا تازه ترين نمونه آن بود.
اين كنفرانس، از يك سو با توجه به حضور سناتور جوزف ليبرمن از شناخته شده ترين چهره هاي سياست خارجي ايالات متحده آمريكا و دكتر آلخو ويدال كوادراس سياستمدار برجسته اروپايي، و ازسوي ديگر با توجه به حضور نمايندگان 100 انجمن از جوامع ايراني و طيف متنوعي از متخصصان، اصناف، معلمان، پرستاران، دانشجويان، نمادي بود ازموقعيت مقاومت ايران، نه فقط به عنوان هماورد استبداد ديني حاكم بر ايران ، بلكه به عنوان «راه حل كارساز» دربرابر تهديد جهاني بنيادگرايي و تروريسم كه چالش اصلي جهان دراين دوران است.
سناتور ليبرمن درسخنانش دربارة مقاومت گفت: «شما عليه سياستها و ارزشهاي افراطي رژيم در تهران جنگيدهايد. آمريكا و متحدين ما در اروپا بايد از شوراي ملي مقاومت ايران حمايت و آن را تقويت كنند، بسيار بيشتر از آنچه كه برخي دولتها كرده اند. نه تنها بدليل اينكه شما دشمن دشمن ما هستيد، خير، بسيار بيشتر از آن. بدليل اينكه شما در مبارزه براي آزادي دوستان ما هستيد. متحد ما در جنگ عليه بنيادگرايي، افراط گرايي و تروريسم، و خواهران و برادران ما در تلاش براي صلح».
دربارة رخدادهاي داخل ميهن، بحثهاي پيش از دستور شورا عمدتا برتأثيرات و پيامدهاي اجتماعي و سياسي ناشي از حمله موشكي به ليبرتي متمركز بود كه محكوميت گسترده اين جنايت ضد بشري و موجي از همبستگي با مجاهدان اشرفي به ويژه از سوي زندانيان سياسي مقاوم ميهنمان و مادران قهرمان و خانواده هاي شهيدان را در پي داشت. اعضاي شورا به ويژه خطابه شجاعانه دكتر محمد ملكي نخستين رئيس دانشگاه تهران پس از انقلاب ضد سلطنتي در مراسم خاكسپاري مادر مجاهد مهري جنت پور (مادر داعي) در بهشت زهراي تهران را به مثابه اداي يك شهادت تاريخي در باره مقاومت و مظلوميت رشيدترين فرزندان مردم ايران درليبرتي ستودند.
دكتر محمد علي شيخي مسئول كميسيون دانشگاهها و نمايندة استادان متعهد، به سابقة مبارزات دكتر ملكي در برابر دو ديكتاتوري شاه و شيخ اشاره داشت و گفت: «در كوران انقلاب، وقتي كه در پايان هفتة همبستگي اعلام شده از سوي دانشگاهيان، يورش وحشيانه مزدوران مسلح رژيم در 13 آبان 57 اتفاق افتاد و در پي اذعان ناگزير شاه به شنيدن پيام انقلاب، دانشگاه تعطيل شد، دكتر ملكي براي اعتراض نزد شيباني رئيس انتصابي دانشگاه مي رود و وقتي مجادله بالا ميگيرد شيباني يك سيلي به دكتر ملكي ميزند. همين اهانت تحصن دانشگاهيان در دانشگاه تهران و تحصن در وزارت علوم را در پي داشت كه به شهادت استاد كامران نجات اللهي و بالا گرفتن قيام در دانشگاهها راه برد تا اين كه در فرداي انقلاب، يعني در23 بهمن مهندس بازرگان، هيأت رئيسة دانشگاه را تحت مسئوليت دكتر ملكي تعيين كرد. دوران رياست دكتر ملكي در دانشگاه تهران آزادترين دوران فعاليتهاي دانشجويي و دانشگاهي در عمر 81 ساله دانشگاه تهران است. دكتر ملكي كه به مشكلات دانشجويي اشراف داشت. خودش مسئوليت امور دانشجويي را به عهده گرفت. او معتقد به شورايي حركت كردن دانشگاه بود و در تمام دانشكده ها شوراي دانشكده را تشكيل داد. سخنراني سردار موسي خياباني تحت عنوان عاشورا فلسفه آزادي در مسجد دانشگاه تهران و دادن امكان فعاليت به كانديداهاي نيروهاي انقلابي و ترقيخواه از جمله مجاهدين از كارهاي دكتر ملكي بود. هم چنين برگزاري جلسه يي در دانشگاه تهران با حضور 400 استاد دانشگاه براي حمايت از كانديداتوري مسعود رجوي. تشكيل شوراها در دانشگاهها باعث شد كه خميني بگويد هر چه ميخوريم از دانشگاهها ميخوريم. بعد از سي خرداد سال 60 رژيم خميني دكتر ملكي را چند سال زنداني كرد و بعد از آن هم وي چند بار ديگر دستگير شد، ولي تا امروز با 82 سال سن و درحالي كه از انواع بيماريها رنج مي برد از فعاليتهايش بازنمانده است. او در مطلبي در دي ماه 91 نوشت، من هم مانند دكتر مصدق كه همواره الگوي آزاديخواهي بوده، يقين دارم كه اين آتش خاموش نخواهد شد و زنان و مردان مبارزة ملي آن قدر آن را دنبال مي كنند تا به نتيجه برسد. دكتر ملكي در مراسم خاكسپاري «مادر داعي» هم با اشاره به مجاهدان مستقر در ليبرتي گفت كساني كه آن طرف مرز هستند فرزندان اين مادر هستند. او از زينب و حسين هاي زمان ياد كرد و سرود «تير زدي، تبر زدي...»، را بازخواني كرد. او با فرياد هيهات مناالذله و آنچه كه درمورد زدن80 موشك به ليبرتي گفت، نشان داد كه باعث افتخار دانشگاهيان و اساتيد ايران است».
شورا تحولات بين المللي را دوران جديدي از رويارويي جهاني با تروريسم برخاسته از بنيادگرايي دانست كه ضروري است با تضادها و زمينه هاي تاريخي و اجتماعي و جبهه بنديهاي سياسي خاص آن، به ويژه در ارتباط با اوضاع ايران و منطقه خاورميانه و مداخلات و ترفندهاي سركوبگرانه و تروريستي رژيم، مورد بررسي قرار گيرد؛ هرچند كه تجربة دو دهة گذشته و نقش رژيم ولايت فقيه به مثابه كانون صدور تروريسم و بنيادگرايي و پدرخواندة داعش، در پرتو روشنگريهاي مقاومت ايران، براي جهانيان تا حدود زيادي شناخته شده است و به نظر مي رسد كه برخلاف دوران پس از يازده سپتامبر، جهان بيش از پيش در مي يابد كه تهديد بنيادگرايي اسلامي و تروريسم برخاسته از آن بدون سمت گيري سياسي و قاطعيت عليه كانون آن يعني رژيم ولايت فقيه ، نمي تواند ريشه كن شود. هم از اين روست كه اين رژيم در قبال ائتلافهاي بين المللي و منطقه يي ضد تروريستي رويكردي ترسان وخصمانه دارد و انها را عليه موجوديت خود ارزيابي مي كند. مقاومت ايران چهار دهه است كه در باره فاشيسم ديني و صدور ارتجاع و تروريسم به نام اسلام، هشدار داده و از سال 1990 به بعد آن را تهديد جديد جهاني اعلام كرده است.
اجلاس شورا همسويي و هم جبهگي رژيم آخوندي با جنايات تروريستي داعش در پاريس و همدستي خامنه اي با بشار اسد در كشتار بيش از300 هزارتن از مردم سوريه و آوارگي ميليونها سوري را از جانب مردم ايران به شدت محكوم كرد و آن را زمينه ساز اصلي پيدايش و گسترش داعش دانست.
شورا ضمن قدرداني از سلسله روشنگريهاي مستندكميسيون امنيت وضد تروريسم دراين خصوص، تاكيد كرد كه سياست مداخله جويانه خامنه اي درسوريه كه نمايندگانش با وقاحت آن را استاني از استانهاي ولايت او توصيف مي كنند، از سياهترين اوراق خيانت اين رژيم به مردم ايران و به خلقهاي منطقه است و مردم ايران در قيامهاي خود بارها انزجار خود را با مداخلات منطقه يي رژيم كه با صرف صدها ميليارد دلار هزينه از منابع ثروت مردم ايران استمرار داشته ، ابراز كرده اند.
شورا تاكيد كرد: خلع يد از رژيم آخوندي و اخراج كامل تمامي پاسداران و شبه نظاميان خامنه اي از سوريه، يك شرط ضروي براي حل بحران سوريه به مثابه بحراني است كه اكنون درقلب تحولات منطقه يي و بين المللي و ائتلافهاي ضد تروريستي قرار دارد.
اجلاس مياندوره يي شوراي ملي مقاومت، در بررسي توافق اتمي كشورهاي 1+5 با رژيم آخوندي نتيجه گيري كرد كه روند تحولات و مراحل اجرايي برجام، از يك سو نقش تعيين كننده مقاومت ايران را در افشاي برنامه مخفي اتمي اين رژيم و تحميل جام زهر اتمي به خامنه اي ثابت مي كند و از سوي ديگر نشاندهنده حقانيت هشدارهاي اين مقاومت درمورد غير قابل اعتماد بودن اين رژيم است. گزارش مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي و تصريحات آن به اين كه رژيم حاكم برايران طي سالهاي متوالي دست اندركار طيفي از برنامه هاي هماهنگ براي دستيابي به سلاح اتمي بوده است، حرف آخر و شهادت و قضاوت مرجع رسمي ملل متحد درمورد پنهانكاري اتمي رژيم است، كه مقاومت ايران افشاگر و پرچمدار مبارزه با آن به خاطر ملت ايران و بشريت معاصر بوده است.
اجلاس شورا تأكيد كرد كه حق مطلب اين است كه ايران و منطقه و جهان تنها با سرنگوني اين رژيم مي توانند از تهديدات خطرناك برنامه اتمي آن خلاصي پيدا كنند.
حقيقت بارز ديگري كه در بررسي پروندة اتمي رژيم در اجلاس شورا مورد تاكيد قرار گرفت، عمق و دامنه بحران لاعلاج اقتصادي رژيم است كه حكومت آخوندي را ناگزير كرد به توافق اتمي تن بدهد . اما واقعيات پس از توافق، به اذعان كارشناسان حكومتي نشان مي دهد كه اين رژيم چنان در تبهكاري وفساد فرو رفته كه هيچ چشم انداز قابل محاسبه يي- حتي درصورت رفع تحريمها - براي خروج از گرداب تورم و ركود و بيكاري و بحرانهاي ساختاري اقتصادي در پيش رو ندارد. وضعيتي كه با سقوط قيمت نفت هرچه بيشتر تيره و تار مي شود و اعتراض و خشم اجتماعي و بحران و شقه دروني رژيم را هم بيش از پيش تشديد مي كند.
درچنين شرايطي است كه نمايش انتخابات مجلس و خبرگان نظام آخوندي در اسفندماه -كه مثل ديگر انتخابات اين رژيم پس از 30 خرداد 1360 كشاكشي بين سرسپردگان و عمله ولايت فقيه بر ضد مردم ايران است- ازسوي مردم و همه نيروهاي آزاديخواه ايران تحريم و طرد مي شود. اين نمايش از هم اكنون به صحنة جنگ و جدال باندهاي متخاصم حاكميت تبديل شده است. چراكه اكنون، موضوع اصلي مخاصمات دروني رژيم چاره جويي براي نجات نظام از مهلكه بحرانها يي ست كه موجوديت آن را تهديد مي كند. كشاكشهاي نمايش انتخابات و هشدارهاي روزمرة سران جناحهاي رقيب، ازيك سو موقعيت ضربه خوردة ولي فقيه و ازسوي ديگر هراس كل رژيم از قيام و خيزش مردم دراثر شقه و شكاف دربالاي حاكميت را بازتاب مي كند. واقعيتي كه سركردگان رژيم آن را «فتنه خطرناك تر از فتنه سال 88» توصيف مي كنند.
شورا هم چنين گسترش اعتراضات اجتماعي، صنفي و سنديكايي و به ويژه مبارزات خانواده هاي زندانيان سياسي عليه شكنجه و بدرفتاريهاي دژخيمان و احكام اعدام و نيز مقاومتهاي شجاعانه در دل زندانها به رغم فشارهاي ضد انساني را ستود و برنقش مقاومت سازمانيافته و جوشش خون شهيداني تأكيد كرد كه پيام مقاومت به هرقيمت و تا به آخر را در تار و پود جامعه ما جاري كرده است. اعضاي شورا اين روحيه رزمنده را پاد زهر سركوب و خفقان مطلق و تنها پاسخ به توحش رژيم توصيف كردند.
حقيقت بارز ديگري كه در بررسي پروندة اتمي رژيم در اجلاس شورا مورد تاكيد قرار گرفت، عمق و دامنه بحران لاعلاج اقتصادي رژيم است كه حكومت آخوندي را ناگزير كرد به توافق اتمي تن بدهد . اما واقعيات پس از توافق، به اذعان كارشناسان حكومتي نشان مي دهد كه اين رژيم چنان در تبهكاري وفساد فرو رفته كه هيچ چشم انداز قابل محاسبه يي- حتي درصورت رفع تحريمها - براي خروج از گرداب تورم و ركود و بيكاري و بحرانهاي ساختاري اقتصادي در پيش رو ندارد. وضعيتي كه با سقوط قيمت نفت هرچه بيشتر تيره و تار مي شود و اعتراض و خشم اجتماعي و بحران و شقه دروني رژيم را هم بيش از پيش تشديد مي كند.
درچنين شرايطي است كه نمايش انتخابات مجلس و خبرگان نظام آخوندي در اسفندماه -كه مثل ديگر انتخابات اين رژيم پس از 30 خرداد 1360 كشاكشي بين سرسپردگان و عمله ولايت فقيه بر ضد مردم ايران است- ازسوي مردم و همه نيروهاي آزاديخواه ايران تحريم و طرد مي شود. اين نمايش از هم اكنون به صحنة جنگ و جدال باندهاي متخاصم حاكميت تبديل شده است. چراكه اكنون، موضوع اصلي مخاصمات دروني رژيم چاره جويي براي نجات نظام از مهلكه بحرانها يي ست كه موجوديت آن را تهديد مي كند. كشاكشهاي نمايش انتخابات و هشدارهاي روزمرة سران جناحهاي رقيب، ازيك سو موقعيت ضربه خوردة ولي فقيه و ازسوي ديگر هراس كل رژيم از قيام و خيزش مردم دراثر شقه و شكاف دربالاي حاكميت را بازتاب مي كند. واقعيتي كه سركردگان رژيم آن را «فتنه خطرناك تر از فتنه سال 88» توصيف مي كنند.
شورا هم چنين گسترش اعتراضات اجتماعي، صنفي و سنديكايي و به ويژه مبارزات خانواده هاي زندانيان سياسي عليه شكنجه و بدرفتاريهاي دژخيمان و احكام اعدام و نيز مقاومتهاي شجاعانه در دل زندانها به رغم فشارهاي ضد انساني را ستود و برنقش مقاومت سازمانيافته و جوشش خون شهيداني تأكيد كرد كه پيام مقاومت به هرقيمت و تا به آخر را در تار و پود جامعه ما جاري كرده است. اعضاي شورا اين روحيه رزمنده را پاد زهر سركوب و خفقان مطلق و تنها پاسخ به توحش رژيم توصيف كردند.
شوراي ملي مقاومت حماسه پايداري اشرفيها درليبرتي دربرابر محاصره ضد انساني و جنايت عليه بشريت درحملات موشكي را به عنوان الگويي براي ايستادگي و بر افراشتن پرچم آزاديخواهي در سخت ترين شرايط ستود و هموطنان و جوانان قيام آفرين ميهن را به برهم زدن بساط اعدامها و تعرضات نيروهاي سركوبگر و پاسداران و لباس شخصيهاي جنايتكار خامنه اي و به اعتراض و قيام در هر فرصت و هر زمان وهرمكان، فراخواند.