طی ماه دسامبرسال 2015،ازجانب آژانس بین المللی انرژی اتمی شاهد انتشاریک گزارش تعیین کننده و صدور یک قطعنامه مهم درباره فعالیتهای هسته ای رژیم ایران بودیم. گزارش را مدیرکل این آژانس روز2 دسامبر2015 به نمایندگی ازجانب ارگان کارشناسی وتخصصی آژانس، که مرجع تشخیص ماهیت فعالیتهای هسته ای کشورهای عضوپیمان منع تکثیرسلاح هسته ای است،
منتشرکرد. و قطعنامه را«شورای حکام آژانس»، که یک ارگان سیاسی ومصلحتی است و در آن نمایندگان سیاسی 35 کشور، از جمله قدرتهای صاحب حق وتو، عضویت دارند، صادرکرد. نظربه خطر امنیتی بین المللی و عوارض مخرب،فاجعه باری که فعالیتهای هسته ای رژیم ایران برای جامعه ما وجامعه بین المللی به بارآورده وادامه آن به بارخواهد آورد، اززاویه منافع ملی ایران به بررسی معنا ی دو سند فوق الذکرمی پردازیم:
الف – قضاوت کارشناسانه آژانس
آژانس بین المللی انرژی اتمی دریک گزارش 88 بندی به قضاوت کارشناسی درمورد مسایل مربوط به آنچه سال ها «بعد نظامی احتمالی»فعالیتهای هسته ای رژیم ایران نامیده می شد، پرداخته ودرنهایت «ارزیابی کلی» خود ازبعد نظامی این فعالیتها را در بند های 85 و87 گزارش به این صورت اعلام کرده است:
1 - «قبل از پایان سال 2003 طیفی از فعالیتهای مرتبط با ساخت ابزار انفجاری در ایران به صورت تلاشهای هماهنگ انجام شده است، و برخی از فعالیتها قبل از سال 2003 انجام گرفته است»
2 - «همچنین اقدامات دیگری نیز بعد از سال 2003 انجام شده است» ( تاسال 2009 )
3 - «آژانس هیچ مدرک معتبری درباره فعالیت در ارتباط با ساخت بمب انفجاری هستهای بعد از سال 2009 در اختیار ندارد»
یاد آوری چند نکته:
- یکم - به طوری که می بینیم مرجع کارشناسی آژانس پس ازسیزده سال بررسی شواهد مربوط به بعد نظامی فعالیتهای هسته ای رژیم ایران (ازسال 2002 که مقاومت سازمانیافته مردم ایران فعالیتهای مخقی رژیم درپایگاه زیرزمینی نظنز واراک را افشا کرد تا دسامبر2015 ) به این تشخیص وقضاوت رسیده که به طورقاطع این رژیم تا سال 2009 به دنبال کسب الزامات و توانایی های لازم برای تولید بمب اتمی بوده است. ضمن انکه تأیید نمی کند که ازسال2009 به بعد رژیم ایران تلاش خود دراین راستا را متوقف کرده بلکه می گوید از2009 به بعد «مدرک معتبری درارتباط با ساخت بمب هسته ای[توسط رژیم ایران ] دراختیارندارد». این عدم دسترسی آژانس به مدرک عینی ومعتبر می تواند یا ناشی ازعدم همکاری، عدم شفافیت ومانعتراشی رژیم ایران باشد، یا می تواند مبین این باشد که تا این تاریخ رژیم به جز خرج بمب اتمی به سایر الزامات تولید آن رسیده و نیازی به ادامه تلاش خود دراین زمینه نداشته است.
- دوم – به هرحال این قضاوت کارشناسی وتخصصی عالیترین مرجع بین المللی
- تشخیص ماهیت فعالیتهای هسته ای کشورها، به رغم آنکه کامل نیست، قضاوتی است بین ادعای راستین مقاومت سازمانیافته مردم وادعای دروغین رژیم ولایت فقیهی ایران درمورد ماهیت فعالیت های هسته ای این رژیم. به طور مشخص یاد آورمی شود که مقاومت سازمانیافته مردم ایران با مایه گذاری بی وقفه به خصوص ازسال 2002 که جهان را از مخفی کاری هسته ای رژیم درنطنز و اراک آگاه کرد، ضمن ادامه افشاگری سایرمخفی کاری های رژیم ایران، بارها وبارها به هموطنان وجامعه جهانی هشدارداده واستدلال کرده که ادعای رژیم درمورد دستیابی به «انرژی هسته ای» بهانه وپوشی بیش نیست واین رژیم به دنبال دستیابی به «بمب هسته ای» است.
- سوم – طی این مدت مقامات این رژیم از رهبر تا رییس جمهورش بی وقفه قسم دروغ می خوردند که بمب اتمی درمذهب ما حرام است و یکریز می گفتند، اتهاماتی که دراین مورد به رژیم ولایت فقیه وارد می شود نا روا وبی پایه است و این رژیم مظلوم واقع شده و تحریم ها علیه این رژیم «ظالمانه» است.
- چهارم – با انتشارگزارش مورخ 2 دسامبر2015 که درآن به تلاش رژیم ایران برای تدارک الزامات ساخت بمب اتمی اشاره شده، این مرجع بین المللی درعمل مهر تأیید بر دریافت های راستین مقاومت آگاه و مسول مردم ایران زده و بر دروغگویی رژیم ولایت فقیه درمورد صلح آمیزبودن فعالیتهای هسته ای اش گواهی داده است.
- پنجم - در این سند کارشناسی، ارگان تخصصی آژانس برادامه تلاش رژیم ایران برای دستیابی به الزامات تولید بمب اتمی دست کم تا سال 2009 گواهی داده، ازاین نظر از ارزیابی مشترک 16 ارگان اطلاعاتی آمریکا که پیش ازاین اعلام کرده بودند تلاش های رژیم ایران تا سال 2003 ادامه یافته، فرا تررفته وبه ارزیابی مقاومت سازمانیافته مردم ایران که برآنست که این فعالیتها هنوزادامه دارد نزدیک شده است .
ب – قطعنامه مصلحتی «شورای حکّام آژانس»
ارگان سیاسی آژانس که در آن 35 کشورعضو هستند روز 15 دسامبر2015 با تصویب قطعنامه ای که پیش نویس آن توسط قدرتهای عضو گروه 1+5 تهیه شده بود ضمن اشاره تأیید آمیزبه گزارش نهایی و ارگان کارشناسی آژانس ( بند ج مقدمه قطعنامه )، درمورد بعد نظامی فعالیتهای هسته ای گذشته رژیم ایران مصلحت سیاسی خود را دراین دید که تحقیقات آژانس درمورد فعالیتهای بعد نظامی گذشته رژیم ایران «ازدستورکارخارج» ومتوقف گردد ( بند 9 قطعنامه ) وکاربازرسی وتحقیقاتی آژانس روی اجرای توافقنامه گروه 1+5 با رژیم ایران که آنرا «برجام »می نامند متمرکزشود. البته دراین قطعنامه قید شده درصورتی که مدیرکل آژانس نسبت به فعالیتهای گذشته رژیم ایران به مورد نگران کننده جدیدی برخورد کند می تواند آنرا به شورای حکام وشورای امنیت سازمان ملل گزارش نماید ( بند ب ماده 4 قطعنامه ). حال آنکه آقای آمانو مدیرکل آژانس بلافاصله بعد ازتصمیم گیری وصدورقطعنامه 15 دسامبرشورای حکام درکنفرانس مطبوعاتی خود اعلام کرد که ازنظرآژانس هنوز درمورد فعالیتهای گذشته رژیم ایران نکات مبهم وخاکستری رنگ باقی مانده است. اوبه طورمشخص دراین مورد اعلام کرد «ما هنوز از مسایل موشکی ایران، پارچین و آزمایشهای ایران خبری نداریم. عکسهای هوایی نشان می دهد که ساختارهایی وجود دارد» ( رویتر 15 دسامبر 2015 )
بررسی یک سؤال اساسی؟
سوال مقدری که درمورد قطعنامه 15 دسامبرشورای حکام آژانس مطرح است اینست: باتوجه به اینکه درماده 14 این قطعنامه قید شده که تا 10 سال آینده فعالیتهای هسته ای رژیم ایران تحت نظارت ومراقبت ویژه بوده وبه حالت عادی (مثل کشورهایی نظیرژاپن) بر نخواهد گشت، چرا شورای حکام پیگیری تحقیقات درمورد گذشته اقدامات نظامی – هسته ای رژیم ایران را ازدستورخارج کرده وصرفا به نظارت براجرای برجام اکتفا کرده است؟ با اشرافی که بر درماندگی اقتصادی رژیم ایران دارد چرا ضمن اجرای برجام نمی خواهد تحقیقات مربوط به فعالیتهای گذشته مربوط به بعد نظامی این فعالیتها را به رژیم ایران تحمیل و این تحقیقات را تکمیل کند؟ مگر نه آنستکه با ناقص ماندن این تحقیقات بخشی ازاسرارنظامی کردن فعالیتهای هسته ای رژیم ایران مکتوم وسربسته خواهد ماند وبخش تخصصی آژانس با ابهام داشتن نسبت آن ها نمی تواند با اشراف وچشم باز فعالیت های هسته ای آینده رژیم ایران را تحت مراقبت دقیق وبایسته قراردهد؟. درپاسخ به این سؤال اساسی،سوای چشمداشت قدرتهای آسیایی واروپایی عضو شورای حکام به بازارتجاری ایران بعد از اجرایی شدن برجام ورفع تحریم ها، بایستی به اضطرار سیاسی و ناچاری این قدرتها اشاره کرد. واقعیت آنستکه قدرتهای سیاسی جهان براثر ادامه سیاست سازش ومماشات با رژیم ایران، که ازچشم پوشی به خواسته هایی که خود در6 قطعنامه شورای امنیت قید کرده اند آغازشده، به جایی رسیده اند که برای آنکه این رژیم ازقفس برجام فرارنکند ودراین قفس صرفا یک الزام نظامی بمب سازی که همانا تدارک خرج بمب اتمی اورانیومی (اورانیوم 90 درصد غنی شده) است، تحت کنترل قرارگیرد، پیگیری سایرالزامات بمب سازی توسط رژیم ایران را مورد چشم پوشی قرارداده اند. (دراین مورد یاد آورمی شود که درتوافقنامه برجام میزان محدودسازی امکانات و فعالیتها ی هسته ای رژیم ایران نظیرکاهش ذخیره اورانیوم غنی شده و تعداد سانتریفوژهای فعال براین مبنا تنظیم شده که اگر روزی رژیم ایران زیر تعهداتش زد وبه سمت تهیه خرج بمب اتمی یعنی اورانیوم 90 درصد رفت به جای 3 ماه فعلی 12 ماه وقت لازم داشته باشد که به میزان لازم ازاین نوع اورانیوم برای تهیه خرج یک بمب برسد).
چشم انداز
درحالی وارد سال 2016 میلادی، یعنی سال اجرای احتمالی برجام می شویم، که چشم وگوش هسته ای جامعه جهانی، مهرفنی بمب سازی را برپیشانی رژیم ولایت فقیه زده است. این لکه فنی - حقوقی را، آنطورکه وزیرخارجه روحانی تبلیغ می کند، با آب سیاسی قطعنامه شورای حکام آژانس نمی توان پا ک کرد و با انتشار گزارش ارزیابی تخصصی آژانس درمورد فعالیتهای هسته ای رژیم ولایت فقهی ایران دروغگویی این رژیم مبنی برصلح آمیزبودن فعالیتهای هسته ای اش، ثبت درتاریخ شده است. طرف حساب اصلی دعوای هسته ای این رژیم یعنی مقاومت سازمانیافته مردم ایران ازاین دعوا سربلند وپیروزبیرون آمده است و با اعتباربین المللی بیش ازپیش می تواند به مقابله با فعالیتهای هسته ای فاجعه بار ضد ملی وضد انسانی رژیم ولایت فقیه ادامه دهد.
آژانس بین المللی انرژی اتمی دریک گزارش 88 بندی به قضاوت کارشناسی درمورد مسایل مربوط به آنچه سال ها «بعد نظامی احتمالی»فعالیتهای هسته ای رژیم ایران نامیده می شد، پرداخته ودرنهایت «ارزیابی کلی» خود ازبعد نظامی این فعالیتها را در بند های 85 و87 گزارش به این صورت اعلام کرده است:
1 - «قبل از پایان سال 2003 طیفی از فعالیتهای مرتبط با ساخت ابزار انفجاری در ایران به صورت تلاشهای هماهنگ انجام شده است، و برخی از فعالیتها قبل از سال 2003 انجام گرفته است»
2 - «همچنین اقدامات دیگری نیز بعد از سال 2003 انجام شده است» ( تاسال 2009 )
3 - «آژانس هیچ مدرک معتبری درباره فعالیت در ارتباط با ساخت بمب انفجاری هستهای بعد از سال 2009 در اختیار ندارد»
یاد آوری چند نکته:
- یکم - به طوری که می بینیم مرجع کارشناسی آژانس پس ازسیزده سال بررسی شواهد مربوط به بعد نظامی فعالیتهای هسته ای رژیم ایران (ازسال 2002 که مقاومت سازمانیافته مردم ایران فعالیتهای مخقی رژیم درپایگاه زیرزمینی نظنز واراک را افشا کرد تا دسامبر2015 ) به این تشخیص وقضاوت رسیده که به طورقاطع این رژیم تا سال 2009 به دنبال کسب الزامات و توانایی های لازم برای تولید بمب اتمی بوده است. ضمن انکه تأیید نمی کند که ازسال2009 به بعد رژیم ایران تلاش خود دراین راستا را متوقف کرده بلکه می گوید از2009 به بعد «مدرک معتبری درارتباط با ساخت بمب هسته ای[توسط رژیم ایران ] دراختیارندارد». این عدم دسترسی آژانس به مدرک عینی ومعتبر می تواند یا ناشی ازعدم همکاری، عدم شفافیت ومانعتراشی رژیم ایران باشد، یا می تواند مبین این باشد که تا این تاریخ رژیم به جز خرج بمب اتمی به سایر الزامات تولید آن رسیده و نیازی به ادامه تلاش خود دراین زمینه نداشته است.
- دوم – به هرحال این قضاوت کارشناسی وتخصصی عالیترین مرجع بین المللی
- تشخیص ماهیت فعالیتهای هسته ای کشورها، به رغم آنکه کامل نیست، قضاوتی است بین ادعای راستین مقاومت سازمانیافته مردم وادعای دروغین رژیم ولایت فقیهی ایران درمورد ماهیت فعالیت های هسته ای این رژیم. به طور مشخص یاد آورمی شود که مقاومت سازمانیافته مردم ایران با مایه گذاری بی وقفه به خصوص ازسال 2002 که جهان را از مخفی کاری هسته ای رژیم درنطنز و اراک آگاه کرد، ضمن ادامه افشاگری سایرمخفی کاری های رژیم ایران، بارها وبارها به هموطنان وجامعه جهانی هشدارداده واستدلال کرده که ادعای رژیم درمورد دستیابی به «انرژی هسته ای» بهانه وپوشی بیش نیست واین رژیم به دنبال دستیابی به «بمب هسته ای» است.
- سوم – طی این مدت مقامات این رژیم از رهبر تا رییس جمهورش بی وقفه قسم دروغ می خوردند که بمب اتمی درمذهب ما حرام است و یکریز می گفتند، اتهاماتی که دراین مورد به رژیم ولایت فقیه وارد می شود نا روا وبی پایه است و این رژیم مظلوم واقع شده و تحریم ها علیه این رژیم «ظالمانه» است.
- چهارم – با انتشارگزارش مورخ 2 دسامبر2015 که درآن به تلاش رژیم ایران برای تدارک الزامات ساخت بمب اتمی اشاره شده، این مرجع بین المللی درعمل مهر تأیید بر دریافت های راستین مقاومت آگاه و مسول مردم ایران زده و بر دروغگویی رژیم ولایت فقیه درمورد صلح آمیزبودن فعالیتهای هسته ای اش گواهی داده است.
- پنجم - در این سند کارشناسی، ارگان تخصصی آژانس برادامه تلاش رژیم ایران برای دستیابی به الزامات تولید بمب اتمی دست کم تا سال 2009 گواهی داده، ازاین نظر از ارزیابی مشترک 16 ارگان اطلاعاتی آمریکا که پیش ازاین اعلام کرده بودند تلاش های رژیم ایران تا سال 2003 ادامه یافته، فرا تررفته وبه ارزیابی مقاومت سازمانیافته مردم ایران که برآنست که این فعالیتها هنوزادامه دارد نزدیک شده است .
ب – قطعنامه مصلحتی «شورای حکّام آژانس»
ارگان سیاسی آژانس که در آن 35 کشورعضو هستند روز 15 دسامبر2015 با تصویب قطعنامه ای که پیش نویس آن توسط قدرتهای عضو گروه 1+5 تهیه شده بود ضمن اشاره تأیید آمیزبه گزارش نهایی و ارگان کارشناسی آژانس ( بند ج مقدمه قطعنامه )، درمورد بعد نظامی فعالیتهای هسته ای گذشته رژیم ایران مصلحت سیاسی خود را دراین دید که تحقیقات آژانس درمورد فعالیتهای بعد نظامی گذشته رژیم ایران «ازدستورکارخارج» ومتوقف گردد ( بند 9 قطعنامه ) وکاربازرسی وتحقیقاتی آژانس روی اجرای توافقنامه گروه 1+5 با رژیم ایران که آنرا «برجام »می نامند متمرکزشود. البته دراین قطعنامه قید شده درصورتی که مدیرکل آژانس نسبت به فعالیتهای گذشته رژیم ایران به مورد نگران کننده جدیدی برخورد کند می تواند آنرا به شورای حکام وشورای امنیت سازمان ملل گزارش نماید ( بند ب ماده 4 قطعنامه ). حال آنکه آقای آمانو مدیرکل آژانس بلافاصله بعد ازتصمیم گیری وصدورقطعنامه 15 دسامبرشورای حکام درکنفرانس مطبوعاتی خود اعلام کرد که ازنظرآژانس هنوز درمورد فعالیتهای گذشته رژیم ایران نکات مبهم وخاکستری رنگ باقی مانده است. اوبه طورمشخص دراین مورد اعلام کرد «ما هنوز از مسایل موشکی ایران، پارچین و آزمایشهای ایران خبری نداریم. عکسهای هوایی نشان می دهد که ساختارهایی وجود دارد» ( رویتر 15 دسامبر 2015 )
بررسی یک سؤال اساسی؟
سوال مقدری که درمورد قطعنامه 15 دسامبرشورای حکام آژانس مطرح است اینست: باتوجه به اینکه درماده 14 این قطعنامه قید شده که تا 10 سال آینده فعالیتهای هسته ای رژیم ایران تحت نظارت ومراقبت ویژه بوده وبه حالت عادی (مثل کشورهایی نظیرژاپن) بر نخواهد گشت، چرا شورای حکام پیگیری تحقیقات درمورد گذشته اقدامات نظامی – هسته ای رژیم ایران را ازدستورخارج کرده وصرفا به نظارت براجرای برجام اکتفا کرده است؟ با اشرافی که بر درماندگی اقتصادی رژیم ایران دارد چرا ضمن اجرای برجام نمی خواهد تحقیقات مربوط به فعالیتهای گذشته مربوط به بعد نظامی این فعالیتها را به رژیم ایران تحمیل و این تحقیقات را تکمیل کند؟ مگر نه آنستکه با ناقص ماندن این تحقیقات بخشی ازاسرارنظامی کردن فعالیتهای هسته ای رژیم ایران مکتوم وسربسته خواهد ماند وبخش تخصصی آژانس با ابهام داشتن نسبت آن ها نمی تواند با اشراف وچشم باز فعالیت های هسته ای آینده رژیم ایران را تحت مراقبت دقیق وبایسته قراردهد؟. درپاسخ به این سؤال اساسی،سوای چشمداشت قدرتهای آسیایی واروپایی عضو شورای حکام به بازارتجاری ایران بعد از اجرایی شدن برجام ورفع تحریم ها، بایستی به اضطرار سیاسی و ناچاری این قدرتها اشاره کرد. واقعیت آنستکه قدرتهای سیاسی جهان براثر ادامه سیاست سازش ومماشات با رژیم ایران، که ازچشم پوشی به خواسته هایی که خود در6 قطعنامه شورای امنیت قید کرده اند آغازشده، به جایی رسیده اند که برای آنکه این رژیم ازقفس برجام فرارنکند ودراین قفس صرفا یک الزام نظامی بمب سازی که همانا تدارک خرج بمب اتمی اورانیومی (اورانیوم 90 درصد غنی شده) است، تحت کنترل قرارگیرد، پیگیری سایرالزامات بمب سازی توسط رژیم ایران را مورد چشم پوشی قرارداده اند. (دراین مورد یاد آورمی شود که درتوافقنامه برجام میزان محدودسازی امکانات و فعالیتها ی هسته ای رژیم ایران نظیرکاهش ذخیره اورانیوم غنی شده و تعداد سانتریفوژهای فعال براین مبنا تنظیم شده که اگر روزی رژیم ایران زیر تعهداتش زد وبه سمت تهیه خرج بمب اتمی یعنی اورانیوم 90 درصد رفت به جای 3 ماه فعلی 12 ماه وقت لازم داشته باشد که به میزان لازم ازاین نوع اورانیوم برای تهیه خرج یک بمب برسد).
چشم انداز
درحالی وارد سال 2016 میلادی، یعنی سال اجرای احتمالی برجام می شویم، که چشم وگوش هسته ای جامعه جهانی، مهرفنی بمب سازی را برپیشانی رژیم ولایت فقیه زده است. این لکه فنی - حقوقی را، آنطورکه وزیرخارجه روحانی تبلیغ می کند، با آب سیاسی قطعنامه شورای حکام آژانس نمی توان پا ک کرد و با انتشار گزارش ارزیابی تخصصی آژانس درمورد فعالیتهای هسته ای رژیم ولایت فقهی ایران دروغگویی این رژیم مبنی برصلح آمیزبودن فعالیتهای هسته ای اش، ثبت درتاریخ شده است. طرف حساب اصلی دعوای هسته ای این رژیم یعنی مقاومت سازمانیافته مردم ایران ازاین دعوا سربلند وپیروزبیرون آمده است و با اعتباربین المللی بیش ازپیش می تواند به مقابله با فعالیتهای هسته ای فاجعه بار ضد ملی وضد انسانی رژیم ولایت فقیه ادامه دهد.