سیل پناهجویان یکی از بحرانهای پیچیده و گسترده امروز جامعه جهانی است. بسیاری از کشوهای اروپایی مرزهای خود را برروی گروههایی از پناهوجویان از جمله پناهجویانی که از ایران آخوند زده فرار کرده اند، بسته و اجازه عبور آنها به سمت اروپا را نمی دهند.
یکی از هموطنان سعید، دانشجویی که بدلیل فعالیتها و حمایتش از مقاومت، از دانشگاه اخراج شده، و اینک در مرز یونان و مقدونیه همراه با نزدیک به دوهزار ایرانی دیگر و سایر پناهجویان بسر می برد. در مصاحبه ای با سیمای آزادی پیرامون مشکلات پناهجویان گفت:
یک پناهجو: با سلام، ما پشت مرز مقدونیه هستیم، داخل خاک یونان یک کمپی ایجاد کردند که اونجا هستیم. مشخص نیست مرزها تا کی باز بشه. هوا خیلی سرده. امکانات خیلی محدوده. امکانات اکثراً کم می دن بهمون، روزها مجبوریم که خاموش نگه داریم بخاریها را تا شبها، شب هم نزدیک صبح قطع می شه، خیلیها با زن و بچه اینجا هستند، اکثراً سرما خوردند و مریض شدند. غذا هم که حالا صفهای خیلی طولانی داره، بعضی اوقات اصلاً تموم می شه، خیلی از افراد، مجبوریم خودمون تهیه کنیم. از روستاهای اطراف. امکاناتی باشه اینجا که مثلاً گاز بدن، آب اکثراً قطعه، آب نداریم. خیلی امکانات محدودی در اختیارمون گذاشتن. کمپ جای ثابتی نیست. چند تا چادر بزرگ زدند. یک سری چادرها هم چادرهای کوچیکه. توی همین جا ما رو اسکان دادن،سیل مثلاً وقتی که می آد آب وارد چادرها می شه. با خیلی وضعیت بدی مواجه می شیم. مجبوریم چادرها را با امکانات خیلی محدود، مثلاً پتو آبش رو خشک کنیم. دور چادرها را کلی خندق کندیم تا این که آب وارد نشه. ولی باز فایده یی نداره. سرما خیلی راحت نفوذ می کنه توش و وضعیت در هر صورت وضعیت سختیه.
سعید در مورد تعداد و ملیت پناهجویان گفت: والله آمار دقیقی کسی نداره. ولی حدوداً فکر می کنم یک چیزی حدود ۲۰۰۰ نفر باشن که اکثراً هم ایرانیها هستند. افغانی ها، سوریها و عراقیها به این خاطر که تو کشورشون جنگه مرز واسشون بازه می تونن عبور کنن. منتها یو ان اعتقاد داره که تو کشور ایران جنگی نیست در حالی که جنگی که تو ایرانه بین مردم و رژیم اشغالگر آخوندی خیلی شدیدتر از جنگیه که شاید تو افغانستان و اینجور جاها باشه. با خبر شدیم از اطلاعیه یی که شورا داد به هموطنانمون هم اطلاع دادیم خیلی خوشحال شدند بالاخره یک سازمان ایرانی هم هست که غمشون رو می خوره و به فکرشون هست. بیانیه می ده و واقعیتها رو واقعاً بیان می کنه. واقعیت پناهندگان ایرانی، پناهجویان ایرانی که اومدن اینجا، هر کدوم از مردم ایران واقعاً حق پناهندگی دارند، به خاطر این که در ایران اعدام می شود، حتی نوجوانها شکنجه می شن، روی صورت خواهرانمون روی صورت مادرانمون اسید می پاشه این رژیم.
یک پناهجو: با سلام، ما پشت مرز مقدونیه هستیم، داخل خاک یونان یک کمپی ایجاد کردند که اونجا هستیم. مشخص نیست مرزها تا کی باز بشه. هوا خیلی سرده. امکانات خیلی محدوده. امکانات اکثراً کم می دن بهمون، روزها مجبوریم که خاموش نگه داریم بخاریها را تا شبها، شب هم نزدیک صبح قطع می شه، خیلیها با زن و بچه اینجا هستند، اکثراً سرما خوردند و مریض شدند. غذا هم که حالا صفهای خیلی طولانی داره، بعضی اوقات اصلاً تموم می شه، خیلی از افراد، مجبوریم خودمون تهیه کنیم. از روستاهای اطراف. امکاناتی باشه اینجا که مثلاً گاز بدن، آب اکثراً قطعه، آب نداریم. خیلی امکانات محدودی در اختیارمون گذاشتن. کمپ جای ثابتی نیست. چند تا چادر بزرگ زدند. یک سری چادرها هم چادرهای کوچیکه. توی همین جا ما رو اسکان دادن،سیل مثلاً وقتی که می آد آب وارد چادرها می شه. با خیلی وضعیت بدی مواجه می شیم. مجبوریم چادرها را با امکانات خیلی محدود، مثلاً پتو آبش رو خشک کنیم. دور چادرها را کلی خندق کندیم تا این که آب وارد نشه. ولی باز فایده یی نداره. سرما خیلی راحت نفوذ می کنه توش و وضعیت در هر صورت وضعیت سختیه.
سعید در مورد تعداد و ملیت پناهجویان گفت: والله آمار دقیقی کسی نداره. ولی حدوداً فکر می کنم یک چیزی حدود ۲۰۰۰ نفر باشن که اکثراً هم ایرانیها هستند. افغانی ها، سوریها و عراقیها به این خاطر که تو کشورشون جنگه مرز واسشون بازه می تونن عبور کنن. منتها یو ان اعتقاد داره که تو کشور ایران جنگی نیست در حالی که جنگی که تو ایرانه بین مردم و رژیم اشغالگر آخوندی خیلی شدیدتر از جنگیه که شاید تو افغانستان و اینجور جاها باشه. با خبر شدیم از اطلاعیه یی که شورا داد به هموطنانمون هم اطلاع دادیم خیلی خوشحال شدند بالاخره یک سازمان ایرانی هم هست که غمشون رو می خوره و به فکرشون هست. بیانیه می ده و واقعیتها رو واقعاً بیان می کنه. واقعیت پناهندگان ایرانی، پناهجویان ایرانی که اومدن اینجا، هر کدوم از مردم ایران واقعاً حق پناهندگی دارند، به خاطر این که در ایران اعدام می شود، حتی نوجوانها شکنجه می شن، روی صورت خواهرانمون روی صورت مادرانمون اسید می پاشه این رژیم.
این هموطن پناهجو در مورد اعتراض پناهجویان و خواست و پیام آنها گفت: والله اعتصاب الان خیلی از کسانی که اومدن اینجا از همون روز اول دست به اعتراض زدند بعد دیدند که نتیجه نمیده اعتصاب کردند. خیلیها دهانشون رو با چسب بستن. خیلیها لباشونو دوختن. خواسته شون هم در درجة اول اینه که مرزها باز بشه و بتونیم بریم. ما که با هر کس که صحبت کردیم گفتن که توی ایران در معرض خطر بوده اند یا به هر حال بازداشت شدن به دلیل فعالیت سیاسی، چه به دلیل اعتقادات مذهبی خودشون، اکثراً مورد شکنجه قرار گرفتن. بعد اگه ما اومدیم اینجا واسه اینه که بریم توی یک کشور آزاد بتونیم به فعالیتهامون علیه بنیادگرایی و تروریسم ادامه بدیم. ماها کسانی هستیم توی ایران به هر حال شناسایی شدیم. امکان فعالیت سیاسی اونجا نداشتیم. خواسته مون اینه که رد بشیم از اینجا وارد یک کشور آزاد بشیم تا این که بتونیم به فعالیتهای سیاسیمون ادامه بدیم. اعلام می کنم همین جا از طرف هموطنانمون که ما تا آخرش وایسادیم. با این فشارها کوتاه نمی آییم. راه برگشتی نداریم و خودمون هم نمی خواهیم که به اون جهنم آخوند ساخته برگردیم. ما فقط در انتظار این هستیم که مرزها باز بشه. به مقاومتمون ادامه می دیم. بچه ها اعتصاب غذا کردند. به اعتصاب غذاشون ادامه می دهند. خیلی ها زیر سرم رفتن. با این حال کوتاه نیومدن، هر روز تو این سرما می ریم اعتراض می کنیم شعار می دیم که بالاخره یک اتفاقی بیفته و بتونیم راهمون رو ادامه بدیم.
پیام ما که تو این کمپ هستیم، مثل پیام همة مردم ایران، مثل پیام زندانیانی که همین الان زیر شکنجه هستند داخل سیاه چالهای رژیم اینه که مماشات فایده یی نداره. ولی ما درک می کنیم، شاید خوب دولتهای غربی هم با بحران پناهجویی مواجهند، ولی راه حلش این نیستش که مرزها رو ببندن. راه حل اینه که به مماشات خاتمه بدهند. در کنار ما مردم ایران وایسن تا این که ما بتونیم این رژیم رو سرنگون بکنیم، این رژیم که سرنگون بشه، بحران پناهجویی هم به پایان می رسه. ما همه مون از خدامونه، آرزومونه که به وطنمون برگردیم. منتها وقتی که این رژیم سرنگون بشه. وقتی که این رژیم سرنگون بشه مشکل سوریه حل میشه، مشکل عراق حل می شه. از جای دیگه مشکل حل بشه ریشة بنیادگرایی و تروریسم همین رژیمه. ما خواسته مون از دولتهای غربی همینه که به مماشات خاتمه بدن. اگر که مشکل تروریسم حل بشه، مشکل بحران پناهجوها حل بشه، این تنها راهیه که براشون مونده. برای این که امنیت خودشون حفظ بشه، تنها راهشون اینه که به مماشات خاتمه بدن. یه مقدار بیشتر به امنیت مردم خودشون به وضعیت مردم منطقه، به وضعیت پناهجوها توجه کنن. ما هم می گم از خدامونه، آرزومونه که به کشور خودمون برگردیم. منتها به شرط این که ایران اشغال شده آزاد بشه.