تلگرام8/9/94:«
«گوهر عشقي» مادر شهيد «ستار بهشتي» کارگر جوان وبلاگ نويس ايراني که به دست پليس فتا کشته شد، طي نامهاي با بازداشت شدگان تجمعات اعتراضي در برابر زندان اوين ابراز همدردي کرد. خانم عشقي در بخشي از نامه خود آورده است: «با صدايي رسا اعلام ميکنم من نيز با شمايم و باکي از تهديدات خود ودخترم ندارم، چراکه اگر قرار بود سکوت پيشه کنم، سالها پيش ميبايست همچون مدعيان دينمداري مهر سکوت بر لبانم ميزدم وخفت بار ترس زيستن را ميپذيرفتم... متن نامه خانم گوهر عشقي خطاب به برادران و خواهران بازداشت شدهاش در برابر زندان اوين، به شرح زير است: ...
«اکرم
نقابي» عزيز؛ شنيدم با همسرت بد رفتارى کردند تا شايد لمس کند که چگونه با
فرزندتان رفتار نمودند و يا شايد ميخواستند اينگونه القا کنند که شما را نيز
مانند فرزندتان مفقود خواهيم کرد. عجب رسمياست، قرنهاست که در ايران پر از مهر
و صفا رسم بر اين بوده تا اگر کسي مصيبتي ميديد، همه براي سرسلامتي پيشقدم ميشدند،
اما اينان براي سر به باد دادن مصيبت ديدگان پيشگاماند. شايد اگر اندکي
باعقل سليم به ماجرا نگاه ميکردند، ميديدند آنچه راهمگان ميبينند کافياست سر
کبکگونه خويش را ازبرف آلوده بهخون فرزندانمان بيرون بياورند تاببينند سپيدي
برف آنان آغشته به رنگ پيروزي فرزندان ماست. من را درکنار خود بنگر و همدرد
خود. ....
مادراميدعلي
شناس؛ سيمين عيوض زاده، دوست خوبم وهمزبان روزهاي دلتنگي ، اين جماعت آلوده به
فساد و تباهي مهر مادري را نچشيدهاند تا بدانند تو فقط به دنبال فرزند مظلومت
راهي روزهاي اعتراضي ميشدي. وقتي انسانيت از ميان رفت در اين سالها ما شاهد
عريان شدن ادعاهاي واعظان هستيم، گويي خاک گورستان بر منابر حق خواهي پاشيدند و
سکوتي معنادار کشوررا فرا گرفته.... بادي که در زمانه بسي شمعها بکشت هم بر چراغدان شما نيز بگذرد
زين
کاروانسراي بسي کاروان گذشت ناچار
کاروان شما نيز بگذرد
خواهران
و برادران معنوي من.....بيشک نه تنها با اين رفتارها سکوتي برقرار نميگردد، بلکه
اين آتش زير خاکستر شعله ورتر ميشود، صبر کنيد و روشنايي روز هويدا ميشود و
فجرپيروزي مردم نزديک است.
بيش
از دو روز بود از آن دگرکسان بعد ازدو
روز از آن شما نيز بگذرد
حال با صدايي رسا اعلام ميکنم
من نيز با شمايم و باکي از تهديدات خود و دخترم ندارم، چرا که اگر قرار بود سکوت
پيشه کنم، سالها پيش ميبايست همچون مدعيان دينمداري مهر سکوت بر لبانم ميزدم
و خفت با ترس زيستن را ميپذيرفتم، اما با دل غمبار و قلبي مجروح اعلام
ميکنم خودم و دخترم در راه دفاع از کيان خانوادهام، آماده پذيرش هر نوع برخورد
هستيم و جان خويش را سالهاست در راه دفاع از خون پايمال شده فرزندم در دست
گرفتهايم