۱۴۰۳ مرداد ۱۱, پنجشنبه

کهکشان مقاومت ایران ۱۴۰۳ - سخنرانی شخصیتهای سیاسی - قسمت دوم -

کهکشان مقاومت ایران ۱۴۰۳ - سخنرانی سولماز ابو‌علی، ژنرال جیمز کانوی، لیندا چاوز، سفیر مارک گینزبرگ و آناهیتا سامی

                            دکتر سولماز ابو علی ـ قهرمان کاراته جهان

عصر بخیر. بسیار خوشحالم که امروز در کنار شما ایستاده‌ام و چند کلمه‌ای با مهمانان محترم، از جمله کسانی که در اشرف در آلبانی هستند، صحبت کنم. نام من دکتر سولماز ابو علی است و من یک محقق، ورزشکار و پناهجوی سابق هستم. دکترای خود را در ایالات متحده در رشته «حل منازعات» دریافت کردم و سه بار قهرمان جهان و پانزده بار قهرمان ملی ایالات متحده در کاراته سنتی شده‌ام. راه رسیدن به اینجا برای من هرگز ساده نبود. در سن سه سالگی، از یک کودک در کنار خانواده‌اش به یک پناهجوی تبعیدی تبدیل شدم. رژیم ایران والدینم را به‌دلیل ارتباطشان با سازمان مجاهدین خلق ایران و مخالفت با رژیم هدف قرار داده بود. ما برای زنده ماندن از کشور خارج شدیم و به پاکستان، بنگلادش و سپس کانادا رفتیم، جایی که توسط کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد به ما پناهندگی سیاسی داده شد. در نهایت، در ایالات متحده مستقر شدیم و شاید اینجا بود که قسمت دوم داستان من آغاز شد.

در طول این زمان، والدینم اغلب درباره فداکاریها، صداقت، ارزشها و اهداف سازمان مجاهدین خلق با من صحبت می‌کردند. صحبت‌هایشان به درس‌های آموزشی تبدیل شد و به نیروی محرکی تبدیل شد که مرا به سوی موفقیت سوق داد. شروع به شرکت در برنامه‌های سازمان مجاهدین خلق کردم و با اعضای آن ارتباط برقرار کردم و از نزدیک یاد گرفتم که آنها چه اهدافی دارند. آنچه یافتم قدرتی آهنین، عشقی بی‌قید و شرط به مردم ایران و تعهدی بی‌وقفه به آوردن آزادی به ایران بود. آنچه یافتم زنی به نام خانم مریم رجوی بود.

خانم مریم رجوی برنامه ده ماده‌ای صریحی را ارائه کرده است که ارزش‌های دموکراتیکی مانند آزادی بیان، برابری کامل زن و مرد، قوه قضاییه مستقل و نظام حقوقی، اقتصاد بازار آزاد، جدایی دین از دولت و یک ایران غیراتمی را بیان می‌کند. ما هیچ جنبش دیگری نمی‌بینیم که مانند این جنبش خون داده باشد، فداکاری کرده، ماندگار شده و الهام‌بخش و اقتدار بخش به نسل‌های مردان و زنان، پسران و دختران به سوی تحقق یک ایران آزاد باشد. این بنیاد را خانم رجوی پایه‌ریزی کرده است و به نظر من، او قهرمان واقعی است.

متشکرم. و به همین دلیل است که من مدال‌های طلای خود را به او اهدا کرده‌ام.

ما، ایرانیان و جامعه بین‌المللی، خوش شانس هستیم که شما را در کنار خود داریم، زیرا تنها یک رهبر قوی و توانمند مانند خانم رجوی، با سابقه موفقیتهای اثبات شده، می‌تواند یک ایران آزاد و یک جامعه بین‌المللی را که در آن شما، من و فرزندانمان بتوانیم در صلح زندگی کنیم، را تضمین کند. بسیار متشکرم.

 آناهیتا سامی

خانم‌ها و آقایان، بسیار مفتخرم که در میان چنین افراد برجسته‌یی که به مبارزه برای آزادی در ایران متعهد هستند، ایستاده‌ام. به‌عنوان یک حقوقدان در ایالات متحده، باید به مسأله‌ای عاجل بپردازم که مرزهای ملی را در می‌نوردد. دستکاری بی‌مهار نظام قضایی توسط رژیم ایران، آن‌را قادر ساخته تا از سیستم حقوقی به‌عنوان ابزاری برای سرکوب، هم در داخل و هم در خارج استفاده کند. این تحریف عدالت، نه تنها یک بحران داخلی است، بلکه یک تهدید جهانی نیز محسوب می‌شود که یکپارچگی سیستم‌های حقوقی در سراسر جهان را به خطر می‌اندازد. امروز اینجا ایستاده‌ام در حالی‌که از الگویم، دکتر کاظم رجوی، که زمانی گفت: «حقوقبشر  مفهوم جامع است،

آنها قابل تقسیم نیستند. نقض هر حق، نقض همه حقوق است. " الهام گرفته‌ام. این بیان عمیق، ارتباط جهانی ما را تأکید می‌کند و لزوم جهانی حمایت از عدالت را برجسته می‌کند.

محاکمه‌های نمایشی اخیر ۱۰۴ عضو سازمان مجاهدین خلق، از جمله رهبری مقاومت ایران که به‌صورت غیابی با صدور اعلامیه‌های قرمز جعلی اینترپل توسط حکومت تهران انجام شد، نمونه بارزی از به‌سخره گرفتن (عدالت) است. این احکام اعدام غیابی علیه مقاومت و رهبران (مقاومت) در اشرف۳ با هدف هموار کردن راه برای تروریسم مهارناپذیر صادر شده‌اند. این افراد، بسیاری از آنها که دهه‌ها پیش در خارج پناهنده شدند، اکنون هدف تلاش‌های حکومت تهران برای ساکت کردن مخالفان و گسترش سرکوب به فراتر از مرزهای خود هستند. دستکاری حکومت تهران در مکانیزم‌های بین‌المللی مانند اینترپل به‌دنبال مشروعیت بخشیدن به تعقیب مخالفان سیاسی تحت پوشش قانونی است.

واقعیت، همان‌طور که گزارشگر ویژه (سابق) سازمان ملل در امور ایران، پروفسور جاوید رحمان، اشاره کرده است، بسیار تیره و تار است. دست‌های حکومت تهران به خون هزاران ایرانی، به‌ویژه زندانیان سیاسی، آغشته است. همان‌طور که گزارش اخیرش اذعان کرد، قتل‌عام حدود ۳۰۰۰۰ زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷ به‌عنوان جنایت نسل‌کشی شناخته شده است. در گزارش خود که بر اساس تحلیل‌های کارشناسی بود، پروفسور (جاوید) رحمان قتل‌عام ۱۳۶۷، جایی که تقریباً ۳۰۰۰۰ زندانی سیاسی اعدام شدند، را جنایت نسل‌کشی نامید و از جامعه بین‌المللی خواست که اقدامات ملموسی برای ایجاد یک مکانیزم تحقیقاتی و پاسخگویی انجام دهد که تمام شواهد و البته شهادتها را حفظ کند.

وارونه کردن عدالت توسط حکومت تهران پیامدهای جدی دارد. اگر جامعه بین‌المللی به سیاست‌های مماشات ادامه دهد، همان‌طور که امروز بارها اشاره شد، پیامی خطرناک ارسال می‌کند. در همین چهارچوب بود که رژیم موفق شد با دیپلماسی گروگان‌گیری اسدالله اسدی و حمید نوری را به تهران بازگرداند. . تهران نباید اجازه یابد با مصونیت از عدالت سوء‌استفاده کند. این اقدامات پایه‌های اساسی حقوق بین‌الملل و حقوق‌بشر را تضعیف می‌کند. عدالت به مرزهای بین‌المللی محدود نیست و برای صلح و امنیت جهانی اساسی است. کشورهای دموکراتیک باید سوء استفاده‌های حکومت تهران از قضاییه و تاکتیک‌های سرکوبگرانه آن را محکوم کنند. آنها باید حفاظت از مخالفان ایرانی به‌ویژه اعضای سازمان مجاهدین خلق در تبعید را تحت قوانین بین‌المللی تضمین کنند و حقوق آنها برای آزادی بیان و تجمع را حفاظت کنند. علاوه بر این، حسابرسی از سران رژیم ایران که در جنایات علیه بشریت، مانند قتل‌عام ۱۳۶۷، دست داشته‌اند، غیرقابل مذاکره است. حسابرسی از این جنایتکاران نه تنها برای عدالت، بلکه برای حفظ یکپارچگی قانون حیاتی است.

اکنون که مردم ایران بار دیگر این انتخابات نمایشی را تحریم کرده‌اند، که ۸۸٪ شرکت نکردند و تقلب و دسیسه‌گری خامنه‌ای را بی‌ثمر کرد. همان‌طور که خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران، اعلام کرد، «این یک نه بزرگ به دیکتاتوری بود». رأی قاطع مردم ایران برای سرنگونی این رژیم پیام پیروزی برای یک ایران آزاد با یک جمهوری دموکراتیک است.

در مبارزه بی‌وقفه در خیابانهای ایران، در میان سرکوب و فداکاری، افراد شجاعی که برای آزادی مبارزه می‌کنند تجسم جوهر عدالت و حقوق‌بشر هستند. شجاعت آنها در به چالش کشیدن استبداد، راهی به سوی آینده‌ای می‌سازد که در آن این حقوق اساسی برای ایران و برای بشریت حاکم خواهد شد. بسیار متشکرم.

خبر