.آلترناتیو دستسازی که حول بچه دیکتاتور مخلوع سابق، شاهخائن دردستٍ پخت است، ازجمله این طرح و توطئه هاست، دیکتاتوری که یکبار برای همیشه، دریک انقلاب شکوهمند مردمی به زباله دان تاریخ افکنده شد.
دراین میان برخی از رسانه های معلوم الحال فارسی زبان وابسته به اجنبی نیز با هجوم تبلیغاتی و تبلیغ نظرات اتاق فکر های رژیم سعی درلانسه کردن این آلترناتیو قلابی به منظور انحراف قیام و سردرگمی مردم دارند.
هدف بچهشاه و شرکاء این است که قیام داخل ایران را که نزدیک به ۷ ماه است ادامه دارد خاموش کرده و به انحراف بکشانند.
بچه شاه رسما و علنا اعلام میکند که دیگر به خیابان نیایید ، لازم نیست که گلوله بخورید و هزینه بدهید درخانه هایتان بمانید ما از طریق بند و بست از بالا و به کمک مماشاتگران ـ بقیمت خون فرزندان شما ـ برایتان آزادی میآوریم.
یاسمین پهلوی بعنوان زبان گویای بچه شاه با وقاحتی بیمثال میگوید: دادخواهی قتل عام شدگان سال ۶۷ را پیگیری نکنید و وقت برای آن نگذارید.
این وضعیت من را ناخودآگاه به یاد کنفرانس معروف « وانزی Wannsee » انداخت «کنفرانس وانزی» جلسهای بود که میان مقامات دولت آلمان نازی و رهبران اس اس در ۲۰ ژانویه ۱۹۴۲ در ویلایی در وانزی درحومه برلین برگزار شد. این جلسه، که به دعوت راینهارد هایدریش رئیس اداره امنیت رایش برگزار شده بود، برای اطمینان از وجود یک همکاری مشترک میان رهبران بخشهای مختلف دولت با رسیدن به هدف راه حل نهایی که نابودی یک نسل بود، انجام شد و بر طبق آن قرار بر آن شد که اکثریت یهودیان اروپای تحت اشغال آلمان نازی به لهستان فرستاده شده و در آنجا کشته شوند.
همانند کنفرانسهایی که امروزه شرکتکنندگان در آن بعد از بحث درباره برنامه قتل دهها هزار انسان با هم صبحانه خوردند و به صحبتهای خود ادامه دادند؛ حقیقتی که میبایست در تاریخ بشریت از آن آموخت این است که ماشین قتل عام سیستماتیک درزندانهای مخوف شاه و شیخ سقوط فرهنگ انسانی بود. با این تفاوت که برگزارکنندگان کنفرانس وانزی حاکمان قدرتمند فاشیسم هیتلری بودند و برگزارکنندگان کنفرانس های حاضر، عروسکهای بیاختیار و مترسکهای دستسازی بیش نیستند که تلاش می کنند نمایشنامه های سیاسی بازی کنند.
آنچه در زندانهای رژیم های شاه و شیخ در ایران ما اتفاق افتاد نباید تکرار شود. ناگزیر بایستی اعتراف کرد که جنایات علیه جوانان در ایران ادامه دارد و این آلترناتیوهای قلابی با ترویج خشونت پرهیزی مشغول عادی سازی این کشتار و سرکوب هستند.
رژیم جنایتکار آخوندی مرتکب نسلکشی شده است، کسانی که سعی بر پوشاندن و کم رنگ کردن این جنایت علیه بشریت دارند هم همانقدر در این جنایت سهیم هستند.
جریان فاشیستی سلطنت که در حال حاضر به کمک فاشیسم دینی آمده همانند غدهیی سرطانی است که مردم ایران با تلاش وکوششی سخت و بهایی بسیار سنگین، از آن رهایی یافته بودند؛ اما متأسفانه این سرطان بار دیگر پدیدار شده و با تاکید بر عادی سازی سرکوب و شکنجه و اعدام، جلوه نموده است. این غده سرطانی بدخیم باید هر چه زودتر زدوده شود.
مردم شریف و ستم دیده ایران نگاهی آگاهانه و باخرد به این پدیده و اتاقفکرها و سیستم های استبدادی در منطقه و جهان دارند و یا وجود مهیبترین سانسور قرن، هرگز میدان مبارزه را ترک نکرده اند، وظیفه ما آگاهی دادن به تودههای مردم و افشای طرحها و توطئه های ارتجاع و استعمار است.
البته این طرح های ارتجاعی و استعماری با وجود یک سازمان و تشکیلات قدرتمند مانند مجاهدین قطعا با شکست مواجه خواهد شد. زیرا شرایط حاضر از نظر تاریخی با دوران مشروطیت و همچنین انقلاب ضدسلطنتی ۵۷ کاملا متفاوت است. سازمانی متشکل با رهبری پاکباز و ارتشی از نیروهای مجرب قدیمی و جوانان پرشور در سراسر میهن، تضمین تکرار نشدن تاریخند. ولی باید قیمت این مبارزه را بپردازیم. ما نه تنها نباید قدمی به عقب برداریم، بلکه با قدمهای محکمتر در هر صحنه و در هرلحظه با قیام و قیام آفرینان و کانونهای شورشی که در کف خیابانهای میهن جان بر کف در جنگ با دشمن هستند، باشیم و نه تنها از آنها حمایت حداکثر کنیم، بلکه هم قدم آن ها بشویم و با تاکید بر اصل نه شاه نه شیخ ،سرنگونی را سرعت بخشیده و میسر کنیم.
مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر
سرخم قدغن
بر این اصول استوار و پایدار و متعهد باشیم
پاینده ایران
درود بر کانونهای شورشی و قیام آفرینان در ایران اسیر
ویدا نیک طالعان ۹ آوریل ۲۰۲۳