عباس داوری مسئول کمیسیون کار شورای ملی مقاومت ایران
در آستانهٔ روز جهانی کارگر شاهد باز هم کوچکتر شدن سفره کارگران و غارت آخرین رمق حیات زحمتکشان زیر چرخدندههای نظام ضدکارگری هستیم. به همین مناسبت گفتگویی داریم با آقای عباس داوری مسئول کمیسیون کار شورای ملی مقاومت ایران
سؤال اول: همچنان که میدانید، از اول اردیبهشت، اعتصاب کارگران پروژهٔ صنایع نفت و گاز، پتروشیمی، فولاد، نیروگاهها و معادن مس شروع شده و شاهد هستیم که هر روز دامنهٔ آن گسترده شده و مراکز تولیدی و شهرهای بسیاری را در بر میگیرد، سؤال این است اعتصابات امسال با اعتصابات سالهای قبل، چه تفاوتهایی دارد؟
عباس داوری: قبل از هر چیز وظیفهٔ خود میدانم که روز جهانی کارگر را به کارگران میهنمان تبریک بگویم و در برابر شهدای کارگر در طول یک قرن مبارزه با دو دیکتاتوری ستمگر شاه و شیخ ادای احترام کنم و به کارگران اعتصابی درود بفرستم.
این اعتصابات که از اول اردیبهشت شروع شده، تفاوتهای زیادی با اعتصابات سالهای گذشته دارد:
یکم-این اعتصابات همچنانکه گفتید، هر روز گسترده میشود و الآن در نهمین روز این اعتصابات، ۱۱۰ مرکز و شرکت صنعتی در ۳۸شهر در ۱۳استان وجود داشت.
دوم- نکتهٔ بسیار قابل توجه این است بهرغم اینکه رژیم ضدکارگری آخوندی سندیکاها و تشکلات کارگری را از بین برده و اجازه تشکل به کارگران را نمیدهد، اما کارگران توانستند با استفاده از فضای مجازی، گستردهترین ارتباط را بین مراکز مختلف و واحدهای تولیدی یعنی بین کارگران مراکز و واحدهای تولیدی، برقرار کنند.
سوم- در رابطه با تفاوتهای اعتصاب امسال با سالهای گذشته، مدیرعامل یکی از شرکتهای موجود در عسلویه میگوید قبلاً مواقعی بود که چند ماه به کارگران حقوق نمیدادیم، هیچ اتفاقی نمیافتاد اما الآن حتی ۵روز تعویق در پرداخت حقوق را، کارگران قبول نمیکنند. کارگران در یک جو خاصی قرار گرفتهاند.
چهارم-خواستههای کارگران که البته خواستههای بسیار حداقلی است، خیلی مشروع و حتی مطابق قوانین خود رژیم ضدکارگری، تمامی این خواستهها قانونی است. همهٔ اقشار مردم ایران با پوست و گوشت خود، فشارهای دردناک افسارگسیختهترین تورم و گرانی را حس میکنند. حتی روزنامهٔ مردمسالاری در ۱۰اسفند ۱۴۰۱ نوشت «در هیچ دوره تاریخی این ابر تورم غذا تجربه نشده، حتی در زمان اشغال کشور در جنگ جهانی دوم». یا روزنامههای رژیم مینویسند: «کسی تصور نمیکرد که تورم نقطه به نقطه اسفندماه به بالای ۶۴درصد برسد» (آرمان ملی ۶اردیبهشت ۱۴۰۲) و یا «یک کارگر برای اجاره یک آپارتمان ۷۰متری در تهران ناچار است ماهانه بیشتر از هشتمیلیون و ۸۸۳هزار تومان بپردازد» (روزنامه شرق ۱۱اسفند ۱۴۰۱).
در چنین شرایط گرانی و معیشتی سهمگین، کارگران جز ایستادگی و مقاومت در برابر ستمگر راه دیگری ندارند. چون ظرفیت کارگران، از استثمارهای وحشیانه از یکطرف و از دروغدرمانیهای خامنهای ـ رئیسی از طرف دیگر پر شده است و میدانند هیچ راهی جز سرنگونی این رژیم وجود ندارد.
روز ۸اردیبهشت، کارگزار مزدور خامنهای بهنام اسدی تحت عنوان «مدیرعامل سازمان منطقه ویژه پارس» تهدید کرد که «۴ هزار نفر از آنها [کارگران اعتصابی] با کارگران جدید جایگزین میشوند»، به این عامل استثمار وحشیانه باید گفت: کارگران امروز دیگر کارگران قبل از قیام شهریور ۱۴۰۱ نیستند. حتی به جای ۴هزار کارگر۴۰هزار کارگر جدید هم جایگزین کنید، چیزی تغییر نخواهد کرد چون کارگران مصمم هستند که به هر ترتیبی حق خود را بگیرند.
سؤال دوم: همانطور که میدانید دیروز یعنی نهم اردیبهشت خامنهای بهمناسبت «هفتهٔ کار و کارگر» با جمعی بهعنوان کارگران کشور دیدار داشت. به نظر شما خامنهای از این دیدار چه هدفی را دنبال میکند؟
عباس داوری: هدف خامنهای از این نمایشات تهوع آور، مطابق روال چهار دههٔ این رژیم، دجالیت و دروغدرمانی است. خمینی از ابتدا مدعی شد این حکومت «کوخنشینان» است. اما دیدیم که در تاریخ ایران هیچ حکومتی به اندازه این حکومت فاشیست دینی، علیه رنجبران و زحمتکشان بهویژه علیه کارگران، ستم روا نداشته است.
بنا بگفتهٔ محمد چکشیان معاون وزیر کار «در حال حاضر ۱۴میلیون نفر کارگر داریم که با احتساب خانوادههایشان حدود ۴۵میلیون نفر میشوند» (خبرگزاری ایسنا ۴اردیبهشت ۱۴۰۲).
بهرغم اینکه کارگران بهاصطلاح شاغل هستند، این خانوادهها زیر خط فقر زندگی میکنند. هادی حق شناس، نمایندهٔ اسبق مجلس رژیم گفت: «زندگی ۹۰درصد کارگران و زحمتکشان به زیر خط فقر سقوط کرده است» (روزنامهٔ تعادل ۱۸فروردین ۱۴۰۲)
در حالی که خامنهای خودش در رأس وحشیترین استثمارگران تاریخ قرار دارد، اما با عوامفریبی و فرومایگی، بهمناسبت «هفتهٔ کار و گارگر»، با تعدادی از افراد، تحت نام «کارگران»، دیدار میکند. در حالی که از روز اول اردیبهشت اعتصاب بزرگ کارگران پروژهیی نفت و گاز در جریان است، ببینید معاون وزیر کار برای برای این «دیدار» چه زمینهسازیهای ستمگرانهای دارد. او میگوید:
«یکی از اهدافی که در هفته کارگر دنبال میکنیم، این است که عنصر خلاقیت و ابتکار در جامعه کار و تولید را ضریب بدهیم و نقش کارگر خلاق و مبتکر را در پیشرفت و رشد تولید بیان کنیم» میبینید با چه شفاوتی در حالی که دهها میلیون خانوادهٔ کارگران زیر فقر دست و پا میزنند، صحبت از ضریب زدن به تولید کارگران، یعنی استثمار هر چه بیشتر کارگران میکند.
حال ببینید خامنهای را! که با چه وقاحت و بیشرمی در این دیدار میگوید: «باید فرهنگ ثروتهای بادآورده در کشور متوقف شود/ درآمد باید با کار ارتباط مستقیم داشته باشد» علاوه بر آن، بلافاصله در سایت وی هم نوشتند «خامنهای با اشاره به فرمان بیست سال قبل خود درباره ضرورت مبارزه همهجانبه با اژدهای هفت سر فساد گفت: اگر از آن زمان، دولتها و مسئولان اقدام میکردند، امروز وضع بهتری داشتیم».
آیا این حرفها جز توهین به شعور هر انسانی که خامنهای را بشناسد نیست؟ کارگران بهتر از همه با پوست و گوشت خودشان لمس میکنند که هیچ اژدهایی درندهتر از خود خامنهای نیست. مگر تو همان نیستی که در قیام ۱۴۰۱ دهها هزار نفر را دستگیر کردی و صرفنظر از تعداد مجروحان، حداقل ۷۵۰نقر را بهشهادت رساندی؟ مگر تو همان نیستی که سعید امامی معاون وزیر اطلاعات خودت را خودکشی کردی؟ مگر تو همان نیستی که دژخیم و جلادی مانند رئیسی را از صندوق رأی بیرون کشیدی و رئیسجمهور کردی؟ مگر تو همان نیستی که «۱۰۰۰میلیارد دلار ثروت» داری؟ (روزنامهٔ مستقل ۱۲خرداد ۹۹) که قطعاً امروزه بسا بیشتر شده است. اگر ۲۰سال پیش، اژدهای ۷سر فساد و چپاول را دیدی، اگر خودت همان اژدها نبودی، چرا کنار نرفتی؟
خامنهای در اوج وقاحت و دجالیت در همین دیدار «تأکید بر لزوم انجام شدن یک حرکت محسوس برای ارتقاء سطح زندگی کارگران» میکند (سایت خامنهای ۹اردیبهشت ۱۴۰۲)
این جنایتکار باید بداند که دوران فریبهای توهینآمیز و مشمئز کننده این چنینی دیگر گذشته است. همه میدانند بزرگترین انحصارات تولیدی و مالی، از جمله نفت و گاز و پتروشیمی و نیروگاه و دارو و... در انحصار توست که صدها هزار کارگر در آنها به وحشیانهترین شکل استثمار میشوند و زیر خط فقر هستند.
دیگر از دجالیت کاری ساخته نیست اکنون زمان حساب پس دادن است.
کارگران قهرمان میهنما، روز کارگر را گرامی خواهند داشت و با شورش و قیام پوزهٔ خامنهای و پاسداران را بخاک خواهند مالید.