۱۴۰۲ اردیبهشت ۱۰, یکشنبه

«اژدهای هفت‌سر فساد» و دود استتار!


مردم ایران در قیام‌ها شعار میدهند «فقر، فساد، گرونی، میریم تا سرنگونی». شعاری که نشان می‌دهد جامعهٔ انفجاری ایران تا کجا از فساد و غارت حکومت دزدسالار خامنه‌ای به‌تنگ آمده است.

فسادی بی‌سابقه که جامعهٔ ایران را به‌دوقطبی اکثریتی فقیر و گرسنه و اقلیتی حکومتی با سرمایه‌های نجومی تبدیل کرده است.در این شرایط خامنه‌ای ۹اردیبهشت در گفتگو با جمعی که آنها را کارگر می‌نامید با های‌وهوی از «پول‌های بادآورده و ثروتهای بادآورده» و «واسطه‌گریها، سوداگریها، دلال‌بازی‌ها، رشوه دادن‌ها، ویژه‌خواریها» و رواج پارتی‌بازی‌هایی که «ارتباط با فلان کس موجب می‌شود درآمد بی‌دردسر گیر» عوامل حکومتی بیاید، گفت. سپس خودش را در جایگاهی نشاند که گویا مخالف همهٔ این ابعاد بی‌سابقهٔ فساد است و مدعی شد «۲۰سال قبل دربارهٔ ضرورت مبارزه همه‌جانبه با اژدهای هفت‌سر فساد» صحبت کردم و «اگر از آن زمان، دولتها و مسئولان اقدام می‌کردند، امروز وضع بهتری داشتیم!».

خامنه‌ای از اذعان به‌فساد نهادینه در نظام زیر حاکمیتش دو هدف دارد:

۱-تلاش برای انحراف شعارهای قیام که اساساً شخص خودش را نشانه می‌رود. تا جایی که شعارهای «مرگ بر خامنه‌ای» و «خامنه‌ای ضحاک می‌کشیمت زیر خاک» تبدیل به شعارهای سراسری و فراگیر شده است.

ولی‌فقیه ارتجاع با قرار دادن خود در جایگاه مخالف فساد و غارت و انداختن آن به‌گردن «دولتها و مسئولان» نظام، می‌خواهد بخشی از فلش نفرت عظیم اجتماعی را به‌سمت دیگر منحرف کند؛ ولو به‌قیمت قربانی کردن عناصر نظامش.

۲-می‌خواهد در حاکمیتی که استثمار و غارت کارگران در آن به‌عنوان یک اصل اساسی است، با ادعای مخالفت با فساد و غارتگری، دود استتار بزند تا عواملش بیشتر و پیوسته بتوانند چپاول کنند.

اما تمرکز قاطع شعارهای مردم در سراسر ایران روی «خامنه‌ای ضحاک» به‌عنوان ویژگی قیامهای نیمه دوم سال۱۴۰۱ چنان برجسته و فراگیر بود که از رسانه‌ها و کارشناسان و حتی سردمداران حکومتی تا ناظران خارجی همگان روی آن انگشت می‌گذارند.

بنابراین، دود استتار خامنه‌ای هرگز نمی‌تواند این واقعیت را که اژده‌های هفت سر فساد شخص خلیفه ارتجاع است، بپوشاند. آن هم برای کارگرانی که دولت گماشتهٔ خامنه‌ای، افزایش حقوق ۱۴۰۲ آنها را تا ساعتهای پایانی سال۱۴۰۱ کش داد و بعد هم تنها ۲۷درصد به حقوق ناچیز ۶میلیون و ۴۰۰هزار تومانی آنها افزود، در حالی که تورم ۵۰ تا ۷۵درصد است و به‌گفتهٔ کارشناسان نظام سبد معیشت کارگری دست کم ۱۸میلیون تومان و خط فقر بین ۱۶ تا ۳۲میلیون تومان است. جامعهٔ ۱۰میلیونی کارگران که نه‌ امنیت شغلی دارند، نه ایمنی و نه بیمه. کارگرانی که «شیرینی سال» خامنه‌ای، یعنی دولت رئیسی با بازی با قیمت ارز حقوق ناچیز ۲۳۲ دلاری آنها در فروردین ‍۱۴۰۱ را به ۱۱۹دلار در اسفند همان سال تنزل داد و این‌گونه هر ماه ۱۱۳دلار از دسترنج هر کارگر محروم ایرانی را به‌بیت خامنه‌ای گسیل داشت.

اذعان خامنه‌ای به این فساد نهادینه، ولو با دود استتار و با ژست خنده‌دار مخالفت با فساد، در شرایطی که جامعهٔ ایران در وضعیت انقلابی و انفجاری و اوج نفرت از شخص خامنه‌ای قرار داد، نه‌تنها صورت مسألهٔ قیام و سرنگونی را از روی میز آشفتهٔ ولی‌فقیه بر نمی‌دارد، بلکه نشان می‌دهد تا کجا از «تلاش‌های گروهکها برای زمین‌گیر کردن نظام» و هموار کردن بستر انفجار بعدی جامعه وحشت دارد و آن را در تقدیر نزدیک می‌بیند. آن هم در شرایطی که کارشناسانش به‌او هشدار می‌دهند «تیغهٔ قیچی از درون و بیرون بر روی حکومت در حال بسته شدن است و یک حادثه کافیست تا دو تیغه این قیچی را به‌هم برساند!» (رنانی-نامهٔ سرگشاده به خامنه‌ای-بهمن۱۴۰۱)