۱۴۰۱ آبان ۲۵, چهارشنبه

فراز ماندگار قیام سراسری در سومین سالگرد قیام آبان ۹۸


                                   سخن روز

روز سه‌شنبه سومین ماه قیام سراسری با فراز ماندگاری در سومین سالگرد قیام آبان ۹۸ رقم خورد. امواج خشم و خروش و آتش، بیش از ۶۰شهر کشور، ۶۰بازار و ۴۰ دانشگاه را درنوردید و شعله‌های قیام سراسر کشور را روشن کرد. اعتصابهای سراسری و پیوستن گستردهٔ بازاریان و اصناف تهران و دهها شهر کشور بار دیگر این واقعیت را به‌اثبات رساند که قیام نه بازگشت‌پذیر است و نه مهارپذیر.

مهار ناپذیری قیام و عزم همگانی برای ادامهٔ نبرد تا سرنگونی و طنین شعارهایی چون «فقر، فساد گرونی، می‌ریم تا سرنگونی»، چنان چشمگیر است که بازتاب آن را نه فقط در زوزه‌های وحشت سرکردگان باند غالب و دولت رئیسی جلاد، بلکه باند مغلوب ولایت ارتجاع هم به‌وضوح می‌توان دید.

عباس عبدی، دادستان ضد انقلاب دیروز و اصلاح‌طلب به‌حاشیه رانده شدهٔ امروز در همین روز سه‌شنبه در روزنامهٔ حکومتی اعتماد (۲۴آبان) با نگرانی می‌نویسد: «شرایط جامعه ایران مطلقاً به‌پیش از آغاز اعتراضات برنخواهد گشت». اما برای این‌که قیام بازگشت‌ناپذیر، مهار شود و تا پایان کار نظام پیشروی نکند، خلیفهٔ درمانده را نصیحت می‌کند که «باید یک گام به‌پیش برداشت. [چون] این احتمال جدی وجود دارد که از طرف مردم و به‌عنوان راهی برای عبور از بن‌بست موجود پذیرفته شود و این پذیرش به‌عنوان راه برون‌رفت پیش پای حکومت نیز قرار گیرد». آن راه چیست؟ روی آوردن به «مجموعه‌یی... از اصول‌گرایان مستقل و محترم گرفته تا بخش بزرگی از نیروهای مستقل در اقتصاد، فرهنگ، دانشگاه، سیاست، ورزش، هنر و...»!

شاید عباس عبدی رویش نشده که مقامات جلادان اصلاح‌طلب شدهٔ دوران قتل‌عام ۶۷ و دههٔ ۶۰ (مثل خودش) را هم به این لیست اضافه کند، اما در یک نکته هیچ تردیدی ندارد و آن را بی‌رودربایستی به خلیفه ارتجاع گوشزد و با لحنی هشدار گونه اضافه می‌کند: «این، تنها راهی است که می‌تواند پیش روی جامعه ایران قرار گیرد» (روزنامهٔ حکومتی اعتماد ـ ۲۴آبان).

تأکید عباس عبدی بر کلمه «تنها راه» برای خامنه‌ای معنایی جز این ندارد که یکدستی و انقباض با رئیسی کارآیی ندارد و جز روی آوردن به «اصول‌گرایان مستقل! و محترم!» [لابد منظورش امثال پاسدار علی و آخوند صادق لاریجانی است] راهی وجود ندارد. اما خلیفهٔ هفت خط ارتجاع بن‌بست آن راه را زمانی که تصمیم گرفت لاریجانیها را رد صلاحیت کند و به حاشیه براند در خشت خام دیده بود. خامنه‌ای جلاد ۶۷ را به‌عنوان آخرین کارت خود بازی کرد تا با او راه قیام و کانون‌های شورشی را سد کند و مجاهدین و مقاومت سازمانیافته را هم از سر راه بردارد.

دو سال رویارویی همه‌جانبه مقاومت سازمان‌یافته با رژیم و تهاجمهای فزاینده کانون‌های شورشی و سونامی قیامی که دو ماه است مسیر رادیکالیسم و شورش بی‌سازش و قهر و قاطعیت تا سرنگونی را طی می‌کند، دفتر حساب‌های خلیفه درمانده را در هم پیچیده است. بن‌بستی که عباس عبدی به خلیفه درمانده پیشنهاد می‌کند، روایتی به زبان دشمن از واقعیتی است که فراز ماندگار قیام در روز سه‌شنبه آن را ثابت می‌کند: «قسم به خون یاران ایستاده‌ایم تا پایان»