روز جهانی منع خشونت علیه زنان
جهان در ۲۵نوامبر ۱۹۹۹ از یک خواب طولانی، اسفانگیز و دهشتناک بیدار شد. قانونگذاران جهانی در سازمان ملل پس از سدهها، روزی را برای منع خشونت علیه زنان اعلام کردند. این روز جهانی، یادبود سهخواهر را در پیشانی خود دارد: «پاتریا»، «مینروا» و «ماریا ترزا» اهل جمهوری دومینیکن بودند.
مینروا در بین این سهنفر نخستین کسی که با الهام از عمویش به فعالیت سیاسی آزادیخواهانه پیوست. این خواهران مبارز، با یکدیگر گروهی را بهنام «جنبش چهاردهم ژوئن» تشکیل داده و به فعالیت برای برافکندن دیکتاتوری «رافائل لئونیداس تروخیو مولینا» پرداختند. این زنان مبارز خود را «لاماری پوساس» یا پروانهها مینامیدند. این همان اسم مستعار مینروا بود.
آنها بارها از جانب حکومت خشن تروخیو بازداشت و زندانی شده و مورد ضرب و شتم قرار گرفتند؛ اما هرگز از مبارزه خود برای برقراری آزادی و دمکراسی در دومینیکن کوتاه نیامدند. در ۲۵نوامبر ۱۹۶۰ اعضای پلیس مخفی تروخیو این سهخواهر را در مسیر بازگشت از ملاقات همسران زندانی خود بازداشت و پس از ضربههای متوالی باتوم، خفه نموده و سپس ماشین حامل اجسادشان از یک سرازیری کوهستانی به پایین رها کردند تا مرگشان یک تصادف به نظر بیاید.
تراژدی مرگ دلخراش خواهران میرابال، مردم دومینیکن را بهشدت متأثر کرد. این تراژدی راه را برای ترور تروخیو هموار نمود و به دیکتاتوری او پایان داد. این زنان قهرمان، شهیدان ملی دومینیکن و «پروانههای فراموشنشدنی» نام گرفتند. سرگذشت آنان در رمانی به نام «به زمان پروانهها» اثر «خولیا الوارز» انعکاس یافت و بر این اساس فیلمی نیز ساخته شد.
نام خواهران میرابال با «روز جهانی منع خشونت علیه زنان» پیوند خورده است.
داستان زندگی و مرگ شکوهمند آنان یادآور زندگی زنان و دخترانی است که در ایران ما با هیولای ارتجاع و بنیادگرایی درافتادهاند. دستگیری مهسا امینی از سوی مأموران گشت ارشاد و شکنجه و مرگ تراژیک او در بازداشتگاه وزرا، یکی از هزاران مورد خشونت علیه زنان بود که با درز کردن به افکار عمومی، فتیلهٔ قیام سراسری و خاموشیناپذیر علیه حکومت قرونوسطایی خامنهای را روشن کرد.
خشونت در ایران برخلاف سایر کشورها سیستماتیک و دولتی است. در قوانین حکومتی نهادینه شده و جنبهٔ شرعی به خود گرفته است. پایههای این حکومت بر مبنای درجهٔ دوم تلقی کردن و محروم نمودن زنان از حقوق اجتماعی و سیاسی خود بنا نهاده شده است. آزادی پوشش، حق طلاق، حق مسافرت، حق اشتغال و دیگر حقوق مدنی در این رژیم بهگونهیی جریانوار نقض میشود. عمامهداران طی ۴دهه استیلا در ایران با اتکا به تبعیض، نادیدهانگاری، سرکوفت زدن و تحقیر کردن و نیز شکنجه و اعدام دهها هزار تن از زنان و دختران مجاهد و مبارز حکمرانی کردهاند. فتوای رذیلانهٔ تجاوز به زنان زندانی از برگهای ننگین این حکومت است.
خشونت در ایران علیه زنان اعم از خشونت فیزیکی، جنسی، روانی، کلامی و اقتصادی بخشی از خشونت سیستماتیک و نهادینه شده در قوانین زنستیزانهٔ حکومتی است. بر اساس قوانین واپسگرایانهٔ موجود مرد مالک زن است و بهعنوان نصف مرد ارزشگذاری میشود.
در نقطهٔ مقابل این خشونت نهادینه شده و سیستماتیک اینک انقلابی در جریان است که سوختبار اصلی خود را از خشم انفجاری زنان و دختران ایرانی میگیرد. رژیم حاکم بر ایران کتمان نمیکند که اینک زنان ایرانی پرچمدار و پیشران یک تغییر بزرگ در ایران هستند. از اینرو بر میزان خشونتهای دولتی خود علیه آنان افزوده است تا با سرکوب و کینکشی وحشیانه آنان را به تمکین و سکوت بکشاند.
از آغاز قیام سراسری در ۲۴شهریور ۱۴۰۱ تا سومین سالگرد قیام آبان۹۸ استبداد زنستیز دینی، خون زنان و دختران شجاع ایرانی را از همهٔ ملیتها و استانهای ایران به جرم دگراندیشی و آزادیخواهی به زمین ریخته است. با جستجویی ساده در رسانههای مقاومت ایران میتوان نامها و تصاویر خندان، معصوم و پرصلابت آنان را به چشم دید؛ نامهایی مانند «اسراء پناهی، نسیم صدقی، غزاله چلاوی، مهدیس حسینی، پارمیس همنوا، مرضیه دشمن زیاری، روشنا احمدی، هلن احمدی، دیانا محمودی، نیکا شاهکرمی، ستاره تاجیک، آرنیکا قائممقامی، نگین صالحی، صدف موحدی، بهناز افشاری، پریسا بهمنی، نسرین قادری، یلدا آقا فضلی، مونا نقیب، الهه سعیدی، سارینا ساعدی، پگاه غواصیه، ماریا غواصیه، سمانه نیکنام، شیرین علیزاده، مائده جوانفر، هستی نارویی، مهسا موگویی، فرزانه کاظمی، حدیث نجفی، سارینا اسماعیلزاده، دریا (مرضیه) نظمده، سمیه محمودینژاد، مینو مجیدی، آیناز جواهری، سارینا شیری، مریم غواصی، کبری شیخسقا، فرشته احمدی، حنانه کیا، هدیه نعیمانی، نگین عبدالملکی، ناهید مصطفیپور، هانیه مرادی» و دهها نام دیگر. بسیار از آنان در عنفوان جوانی هستند. برخی کودک و برخی مادر. مرگی خشونتبار آنان را به کام کشیده است.
این شمایی اندک از خشونتی عظیم علیه زنان و دختران ایرانی فقط طی ۷۰روز است. اگر در جمهوری دومینیکن مرگ فجیع سه خواهر جهان را به تفکر و تصمیم در مورد توقف خشونت علیه زنان واداشت، در ایران اسیر، هر روز خواهران میرابال قربانی خشونت میشوند. لیست زنان و دختران بهشهادت رسیده در زندانها و نیز در میدان مبارزه با این رژیم دهها هزار نام را شامل میشود. اگر بخواهیم قربانیان خشونتهای سیستماتیک این رژیم را لیست کنیم دچار سرگیجه خواهیم شد.
...
آیا چشمان بیدار، ابعاد غیرقابل تصور خشونت علیه زنان را در این قسمت از اطلس جهانی میبینند؟