در آستانهٔ جشن ملی چهارشنبهسوری هستیم. جشن آتش که هر چند دیکتاتوری حاکم تلاش دارد محتوای سرخ و شورشی آن را بپوشاند، اما هیچگاه نتوانسته روح زدودن «زردی» رخوت و نشستن و تندادن به ظلم و «سرخی» بهپاخاستن و شوریدن و عصیان علیه ستم در چهارشنبهسوری را منحرف کند.
در نتیجه «چهارشنبهسوری» برای نظام «عنوان ترسناکی (است) که از یک مراسم نمادین دورهمی تبدیل به یک جنگ تمامعیار شده است» (روزنامهٔ حکومتی وطن امروز-۲۵ اسفند۹۹).همین خطر «جنگ تمام عیار» است که روز ۲۴اسفند پاسدار اشتری، سرکردهٔ نیروی سرکوبگر انتظامی را بهصحنه کشاند که بسیار روشنتر از سالهای قبل خط و نشان بکشد: «هیچ تجمعی در چهارشنبهٔ آخر سال نباید صورت گیرد و بههیچوجه اجازهٴ تجمع نخواهیم داد!».
اکنون هم در آستانهٔ چهارشنبهسوری، سران رژیم و نیروهای سرکوبگر هراسانند که این جامعه عاصی و جوانان خشمگین از این فرصت استفاده خواهند کرد؛ از این رو از اوایل اسفند هر روز لرزان و هراسان تهدید میکنند و هشدار میدهند:
سرکرده پلیس تهران بزرگ، پاسدار سرتیپ رحیمی روز ۵اسفند به صحنه آمد و از اجرای طرح سرکوبگرانه جدید موسوم به «اقتدار پلیس امنیت عمومی و طرح صاعقه» برای مقابله با «حوادث احتمالی» خبر داد که یک هدف عمده آن مقابله با تحرکات جوانان در چهارشنبهسوری است (خبرگزاری صدا و سیمای رژیم، ۵اسفند ۱۳۹۹).
از آنجا که این خط و نشانها مؤثر واقع نشده و اقبال جوانان از چهارشنبهسوری از روزها قبل، آرامش مورد نظر آخوندها و پاسداران حاکم را به هم زده بود، این پاسدار جنایتکار بار دیگر در صحنه ظاهر شد و با اعلان اینکه تمام نیروهای پلیس در شب چهارشنبه آخر سال آمادهباش هستند گفت: «با کسانی که در چهارشنبه آخر سال انفجارهای مهیج ایجاد کنند به شدیدترین روش برخورد میشود... برای برخورد با این متخلفان و مخلان آرامش و امنیت با دستگاه قضایی هماهنگ، و مجوز ها گرفته شده است» (ایرنا، ۲۴اسفند ۹۹).
همزمان با این تهدیدها از سوی سرکردگان نیروی سرکوبگر رژیم، کارشناسان و رسانههای رژیم ابراز ناامیدی میکنند که چهارشنبهسوری از یک جشن سنتی و بیآزار به فرصتی بهطور غیرقابل برگشتی برای ابراز خشم و نفرت مردم و جوانان و اعلان جنگ آنان با حاکمیت تبدیل شده است:
منتظری نایبرئیس کمیسیون فرهنگی مجلس ارتجاع اعتراف کرد: «امروز چهارشنبهسوری در سایه کم توجهی تبدیل به یک تهدید شده است... چهارشنبهسوری در گذر زمان تبدیل به چهارشنبه سوزی شد» (سایت مجلس ارتجاع، ۲۴اسفند ۹۹).
و دیگری ابراز وحشت میکند چهارشنبهسوری «مراسم نمادین دورهمی که اکنون تبدیل به یک جنگ تمامعیار شده است... در حالی که این سنت دیرینه با قاشقزنی و خوردن آجیل همراه بود» (وطن امروز-۲۵ اسفند). .
رژیم امسال به چه دل خوش کرده؟
به نظر میرسد که این تهدیدها و این ابراز وحشتها و ارعاب نتوانسته مانع خیزش جوانان شود. آنها که تجربه کردهاند با نیروی سرکوبگر، تبلیغات گسترده دربارهٔ «حوادث ایمنی چهارشنبهسوری» و ارعاب نتوانستند مانع تجمع گسترده جوانان، شعارهای ضدحکومتی و به آتش کشیدن خودروها و موتورهای نیروهای سرکوبگر شوند، بهخودشان وعده میدادند که امسال مردم و جوانان بهخاطر «کرونا» - این متحد رژیم - و محدودیتهای کرونایی از خانهها بیرون نخواهند آمد و خیزشی نخواهد بود.
این دلخوشی بهویژه برای روحیه دادن به بسیجیها و نیروهای نظام هم هست که بهخاطر وضعیت بحرانی رژیم، بهویژه در وحشت از جامعهیی بهشدت خشمگین و پر نفرت، چنان در معرض وارفتگی و ریزش هستند که شخص خامنهای برای چندمینبار و این بار در آستانهٔ چهارشنبهسوری مجبور شد با اشاره سربسته به وضعیت نیروهای رژیم، از کم شدن «امیدها و جرأتها و ارادههای ضعیف» شده و «نترسیدن، ناامید نشدن، تنبلی نکردن، ندانسته در نقشهٴ دشمن وارد نشدن» سخن بگوید و به بسیجیها هشدار دهد «به دشمن کمک نکنیم، بیکاری را کنار بگذاریم!» (۲۱ اسفند).
آب در هاون میکوبند
واکنشهای رژیم روشن میسازد اولاً رژیم بهشدت از خیزش جوانان در چهارشنبهسوری نگران و وحشتزده است، ثانیاً تاریخ مصرف کرونا بهعنوان سپر قیام رو بهپایان است؛ و هر چند سران نظام «به تداوم کرونا علاقهمندند (و) اعمال محدودیتهای لازم برای پیشگیری از گسترش بیشتر پاندمی، امکان اعمال آمریت بیشتر حکومت بر زندگی خصوصی شهروندان را فراهم میآورد» (روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت-۲۵ اسفند)، اما در عینحال بیمناکند که عملکرد جنایتکارانهشان طی یک سال گذشته در زمینهٔ کرونا، خشم و نفرت بیشازپیش برایشان ذخیره کرده است؛ از این رو «گرچه بحران ویروس کرونا منازعه» مردم و جوانان با رژیم «را به تأخیر» انداخته «ولی به قیمت تلنبار شدن مسائل چالشی است که در جامعه وجود دارد» که باعث میشود وقتی آتشفشان خشم مردم فوران کند «گسلهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی با قدرت تخریبی بیشتری شروع به حرکت» کنند (همان منبع).
به این ترتیب بهرغم تلاشهای خامنهای و رژیمش برای خاموش کردن جامعه بهوسیلهٔ سرکوب و کرونا، اما جامعه ایران بیش از هر زمانی آمادهٔ رزم و نبرد و قیام برای سرنگونی است. همچنان که در فراخوان سازمان مجاهدین خلق ایران، برای کارزار ملی چهارشنبهسوری نیز آمده است: «... خلیفهٔ ارتجاع میخواهد مردم ما سکون و سکوت اختیار کنند و در خود فرو روند. ما باید با شعلههای سرکش آتش پاسخ او را بدهیم... ولیفقیه ارتجاع گمان میکند با کلان تلفات کرونا در ابعاد چند صد هزار، سپری در برابر قیام خلق ایجاد میکند و پشت آن پنهان میشود. ما باید در هر کوی و برزن، آتش برافروختهتری بر قبای ولایت فرتوت آخوندی بیاندازیم. »...