۱۳۹۹ اسفند ۲۶, سه‌شنبه

آیین چهارشنبه سوری؛ «نه» ملی به اهریمن اشغالگر

 

                            مراسم چهارشنبه سوری

اشغالگران اعتقادی را در هر کجای تاریخ و جهان که سراغ بگیریم، یکی از نشانه‌هایشان، تطاول «زبان» و «فرهنگ» ملت یا کشور اشغال شده است؛ چرا که این دو، شناسنامهٔ هویت مشترک و ملی مردمان و دو نیروی قدرتمند، محرک و همبستگی‌ساز برای مقابله با اشغالگر هستند.

                             سنگرهای «زبان» و «فرهنگ» ایران

میهن ما هم ۴۲سال است که به‌دلیل خیانت خمینی به خواسته‌های مردم در قیام ۱۳۵۷، گرفتار قومی اشغالگر شده است. ویژگی ‌اشغالگری سیاسی و اعتقادی آخوندها این است که می‌خواهند تمام باورهای تاریخی و فرهنگی ما را نابود کنند و فرهنگ ارتجاعیِ حوزوی ـ آخوندی را جایگزین آنها نمایند. از این رو بیش از چهار دهه است که مردم ایران با پیشتازان سیاسی و فرهنگی‌شان در نبرد با اشغالگران هستند.

در ادوار تاریخ میهن‌مان، از پس چند تهاجم بزرگ و ویرانگری که اشغالگران ایران داشته‌اند، مردم ایران برای نگهداشت آیین‌ها و سننی که جوهر انسانی، همبستگی ملی و هویت ملی دارند، چه مبارزاتی که به‌پا داشته و چه خون‌هایی که نثار کرده‌اند. مبارزه و نثار خون برای سنت‌های نیکویی که عجین زندگی نسل اندر نسل ایرانیان بوده و هستند: عید نوروز، جشن مهرگان، جشن سده، شب یلدا و چهارشنبه سوری.

شایان یادآوری است که به یمن همین پایداریهای فرهنگی و اجتماعی طی قرن‌ها بوده است که در کاکل این سنن زیبای انسانی و اجتماعی و فرهنگی، مبارزه برای حفظ «زبان فارسی» به‌عنوان هویت ملی ما جریان داشته است.

تاریخ ۴۲ سالهٔ اشغال ایران توسط اصل ولایت فقیه و شخص ولی‌فقیه، تاریخ تعدی به سنن زیبای ایران‌زمین بوده است. تردید نباید داشت که آخوندها اگر می‌توانستند بر گرامی‌داشت این سنن توسط ایرانیان غلبه کنند، در قدم بعدی از محو نمودن زبان فارسی دریغ نمی‌کردند. کما این‌که در کتاب‌های درسی هم همهٔ تلاش‌شان این است که تاریخ ایران و زبان فارسی را تحریف و سانسور کرده و پیشینهٔ تاریخی و فرهنگی میهن ما را با باورهای ارتجاعی تحت پوشش اسلام حوزوی جایگزین کنند.

شکست از فرهنگ ایران

واقعیت اما مثل تمام ادوار گذشتهٔ ایران این شده است که رژیم آخوندی با تمام پشتیبانی‌ِ حوزوی، کودتای فرهنگی و تمهیدات در کتاب‌های درسی، در مقابل پایداری فرهنگی مردم ایران شکست‌خورده است. فراموش نکنیم که خمینی در تابستان ۱۳۵۸ فتوای قرون‌وسطایی حرام بودن موسیقی را داد؛ ولی مردم و هنرمندان ایران با ترویج موسیقی ـ ولو در خانه‌هایشان ـ تمام فتواها و تهدیدها و ترفندهای ماموت‌های باز آمده از اعصار کهن را به هیچ گرفته و آنها را به‌طور مطلق شکست دادند.

حالا رژیمی که از خمینی تا خامنه‌ای و دستگاه تبلیغاتی‌شان از بیان و به‌کار بردن «چهارشنبه سوری» پرهیز کرده و می‌کنند، یکی از عرصه‌های شکست‌شان همین آیین چهارشنبه سوری است. آیینی که چهار دهه است در هیچ سالی تعطیل نشده و شوق مردم برای برگزاری آن، هم برای به‌جا آوردنش و هم با هدف مبارزه با اشغالگران آخوندی بیشتر و بیشتر می‌شود.

اتحاد شعله‌ها؛ عبور ایران از اشغالگر ولایی

به‌جا آوردن مجموعه آیینهای ایرانی از نوروز تا چهارشنبه‌سوری بخشی از مبارزات همه‌جانبه با حاکمیت ولایت فقیه است. اکنون با توجه به غیظ و هراس اهریمنیِ کارگزاران نظامی و انتظامی رژیم آخوندی نسبت به چهارشنبه سوری، ضروری است که دامنهٔ این نبرد را گسترش داد و صحن شهرهای ایران را سرشار از سرخی آتش برای زدودن زردی نحس اشغالگران فقاهتی و ولایی نمود.

در حالی که کارگزاران نظامی و انتظامی و دستگاه تبلیغاتی رژیم آخوندی چهار دهه است که تلاش می‌کنند عنوان «چهارشنبه سوری» را قلب کرده و «چهارشنبه آخر سال» را جایگزین آن کنند،

در حالی که این کارگزاران خواسته‌اند و می‌خواهند که موضوع ایمنی و تهدید آتش‌سوزی را بهانهٔ سرکوب سنت چهارشنبه‌سوری کنند،

باید چهارشنبه‌سوری را شعاعی و پرتوی از قیامهای مردم ایران طی یک دههٔ اخیر دانست. باید با این رویکرد به جنگ اهریمنان دستاربند و قاتلان فرهنگ ایران رفت.

با برافروختن آتش در هر محله، پیام اعتراض سراسری ایران‌زمین را علیه سلطه‌گران اشغالگر آخوندی، همه‌گیر کنیم. بگذاریم با به‌هم پیوستن و اتحاد شعله‌ها، پیام چهارشنبه‌سوری و سنن فرهنگ ملی‌مان از کرباس قیرین اشغالگران شب‌پرست بگذرند تا اهریمن ولایی بار دیگر شاهد عبور مردم ایران از تمامیت نظامش باشد.