فقر و محرومیت در خیابانهای شهر
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس ارتجاع طی ۱۰سال گذشته رشد منفی اقتصادی و رشد مثبت تورم، منجر به سقوط ارزش پول ملی و کاهش شدید قدرت خرید مردم شده است.
بهنوشته روزنامه حکومتی مردمسالاری ۲۰دی۹۹ آمارهای مربوط به وضعیت تورم، کاهش قدرت خرید، کاهش ارزش پول ملی و... که این نهاد مجلس ارتجاع در گزارش خود به آنها اشاره کرده است «نگران کننده و مایوس کنند و نشان از وخامت اوضاع اقتصادی معیشتی مردم دارد».
بر اساس این گزارش «شاخص قیمت خوراکیها در هشت ماه اول سال۹۸ حدود ۲۲.۵ درصد رشد داشته است. این در حالی است که در همین بازه زمانی، شاخص بهای خوراکی در سال جاری ۴۷درصد رشد داشته است... افزایش در شاخص خوراکی و اجازه بها در سال۹۹ باعث شده تا خط فقر افزایش یافته و یقینا به میزان فقر در جامعه نیز افزوده شود. همچنین دادهها نشان میدهد که میزان کالری دریافتی هر ایرانی از سال۹۰ به این سمت بهطور مستمر کاهش یافته است» (مردمسالاری ـ ۲۰دی۹۹)
واقعیت این است سقوط ارزش پول، گرسنگی و شدت فقر در میان مردم بسیار گستردهتر از آن است که آمارهای حکومتی به آن اشاره دارند، بهطور مثال در استان خراسان شمالی «تنها ۴درصد جمعیت استان یارانه نمیگیرند» (خبرگزاری ایسنا ۱۷دی۹۹).
نیاز ۹۶درصد مردم این بهمبلغ ناچیز ۴۵هزار تومان که تنها میتوان چند قرص نان با آن تهیه کرد بیانگر شدت فقر در میان مردم این استان است.
روحانی در جلسه هیات دولت مدعی شد «ما از آبان سال۹۸ بسته حمایتی معیشتی ماهیانه برای ۶۰میلیون نفر مقرر کردیم و همینطور هم ادامه دادیم» (تلویزیون شبکه خبر۱۷ دی۹۹).
این گفته شیخ شیاد بهمعنای این است ۶۰میلیون نفری که نیازمند یارانهٔ دولت هستند مردم فقیر و نیازمندی هستند که نه برای زندگی؛ که برای زنده ماندن میجنگند و در چند مدار زیر خط فقر، اغلب به نان شب محتاج هستند.
در سال ۹۶پاسدار محمد باقر قالیباف بهعنوان کاندید ریاستجمهوری اعتراف کرد ۹۶درصد مردم فقیر و تنها یک اقلیت۴درصدی است که از رفاه برخوردار است.
این است سرنوشت کشوری که با داشتن یک درصد از جمعیت جهان، صاحب نخستین ذخایر گاز و دومین ذخایر نفتی جهان است. کشوری که بهخاطر فساد سیستماتیک و حکومتی، بهرغم حاصلخیزترین زمین و غنیترین منابع در منطقه، بهلحاظ بهرهوری شغلی و درآمد مردم در شمار پایینترین و فقیرترین کشورهای جهان است.
این همان کشوری است که با ۶۸نوع مادهٔ معدنی ـ غیرنفتی ـ، ۳۷بیلیون تن ذخایر کشف شده و ۵۷بیلیون تن ذخایر بالقوه در میان ۱۵قدرت معدنی جهان جای دارد اما ۷۵درصد از جمعیتش به حمایت کمتر از دو دلار یارانه در ماه نیازمندند.
به اعتراف رسانههای حکومتی شاخص فلاکت سال به سال در حال افزایش است، طوری که از ابتدای سال۹۰ این شاخص افزایش سرسام آوری داشته است.
نرخ تورم خوراکیها و آشامیدنیها هم ماه به ماه و روز به روز در حال افزایش است. تورم و جنایتی که منجر به کوچکتر شدن و محو سفرههای مردم شده است.
در زمینه رشد نرخ تورم و شاخص فلاکت در سال۹۹ روزنامه شرق ۲۴مهر۹۹ نوشت: «سال ۱۳۹۸ که قبل از رؤیت آثار همهگیری ویروس کرونا بر اقتصاد بهشمار میرود، نرخ تورم ۴۱.۲درصدی به همراه نرخ بیکاری ۱۰.۷درصدی، شاخص فلاکت را به حدود ۵۲درصد رسانده است. در نیمسال ۱۳۹۹ نیز میانگین تورم ۲۸درصدی در شش ماه و همچنین نرخ بیکاری بهطور میانگین ۹.۲۵درصدی، شاخص فلاکت ۳۷.۶۵درصدی را نشان میدهد که از شاخص فلاکت در سال۱۳۹۶ (سال قبل از تحریمهای دوباره ایران) حدوداً ۱۶درصد بیشتر است».
این محاسبه متکی بر آمار دستساز و ارقام رسمی حکومتی است.
به گفته فرشاد مومنی از کارشناسان اقتصادی حکومتی شاخص فلاکت در ایران به آستانه ۷۰درصد رسیده است (سایت خبر فوری ۲۱آذر ۹۹).
در بهار سال۹۹ مرکز آمار نرخ بیکاری را ۹.۸ درصد اعلام کرد در صورتی که در همان زمان از نظر مرکز پژوهشهای مجلس نرخ واقعی بیکاری ۲.۵ برابر آن و ۲۴درصد بود.
این در حالی است که بیتردید نرخ واقعی بیکاری از نرخی که مرکز پژوهشهای مجلس هم اعلام کرده بسیار بیشتر است.
صرفنظر از بحرانهای اقتصادی که رژیم آخوندی گریبانگیر مردم کرده، مهمترین دلیل گسترش فقر در میان مردم، تبعیض در توزیع درآمدها به نفع اقلیت محدود وابسته به حاکمیت و به ضرر اکثریت مردم فقیر است.
تغییرات شاخص ضریب جینی نشاندهنده افزایش نابرابری در ایران خصوصاً در سالهای اخیر است و بهمعنای توزیع نابرابر درآمدها است.
در چنین شرایطی سهم اقلیت از درآمدها بهطور مستمر در حال افزایش و سهم اکثریت محروم جامعه در حال کاهش است، امری که منجر به تشدید تبعیض در میان اکثریت فقیر و احساس خشم آنها نسبت به نظام شده است.
خشمی که شعله آن در قیامهای سال۹۶و ۹۸ از میان اقشار فرودست و حاشیهنشین برافروخته شد و ارکان رژیم را به لرزه درآورد.
خشم حاشیهنشینان تهران، حاشیهنشینان اهواز، حاشیهنشینان ماهشهر، و سایر کلانشهرها و شهرهای بزرگ ایران که بر نظام فساد و تبعیض و غارت شوریدند.
در آینده نیز شعله سرکش قیام از میان همین مردم محروم زبانه میکشد، قیام ارتش گرسنگان که سران و ایادی رژیم از آن هراسانند.
قیامی که یک کارشناس حکومتی از آن با عنوان «آتشفشان گرسنگان که هیچ ترمی را نمیپیذیرند» نام برد و سردمداران حاکمیت و دولت روحانی هشدار داد که از وقوع آن باید بترسند و در این رابطه چارهای بیندیشند.