آخوند روحانی صبح یکشنبه پنجم بهمن در ستاد هماهنگی اقتصاد حاضر شد و بدون نام بردن از قالیباف، با به صدا درآوردن زنگهای خطر و اینکه «نظام در شرایط کنونی نیازمند ثبات و آرامش است»، حرفهای روز ۴بهمن رئیس مجلس ارتجاع را «نسنجیده، غیرمنطقی، شتابزده و بدون پشتوانهٔ علمی» نامید که «صرفا با اهداف کوتاهمدت سیاسی، موجبات صدمه به اعتماد مردم را فراهم» میکند. آخوند روحانی ادامه داد: «هدف کارگردانان جنگ اقتصادی، برهم زدن آرامش اقتصادی نظام است و تلاش میکنند پیروزی! نظام در جنگ اقتصادی را بیثمر و به کام مردم تلخ کنند».
این حرفها واکنش به حملات شدید قالیباف به روحانی در روز ۴بهمن بود. حملاتی در جنگ گرگها بر سر بودجه که رئیس مجلس ارتجاع با اشک تمساح برای مردم، گوشههایی از چپاول باند روحانی را روی دایره ریخت و معنای بالاتر بردن هزینهها در بودجهٔ ۱۴۰۰ را «دست در جیب مردم» کردن و «بودجهٔ دولت را از جیب مردم» برداشتن نامید که با این رویه «تورم را بالا میبریم «و یک قلم «مرغ که باید ۹هزار تومان باشد را» به مردم تا قیمت «۲۵هزار تومان» میدهیم. آنگاه با اشاره به دزدیهای کلان باند روحانی، دربارهٔ همین اختلاف قیمت پرسید: «این مابهالتفاوت کجاست؟!».
گرانیهای لجام گسیخته، در ورای جنگ بر سر غارت و ثروت
در شرایطی که در رأس نظام ولایت، دعوا و کشاکش شدید بر سر سهمخواهی هر چه بیشتر از درآمد ناشی از غارت مردم ادامه دارد و «ضایعهٔ فسادخیز شرکتهای خصولتی دامن سلامت اداری و مالی کشور را گرفته» (روزنامهٔ حکومتی اسکناس-۴بهمن)، آن واقعیتی که در کف جامعه موج میزند «خط فقر ۱۰میلیونی با حقوق ۲میلیونی» و «کارگرانی است» که «۹۵درصد» آنها «زیر خط فقر هستند» (روزنامهٔ حکومتی صدای اصلاحات-۲بهمن)؛ آنچه هر روز مردم با آن دست به گریبان هستند «نرخ تورم» است که «در دیماه ۱۳۹۹» نسبت سال گذشته، «۴۶ و ۲دهم درصد» افزایش داشته و این «یعنی خانوارهای کشور بهطور میانگین ۴۶ و۲دهم درصد بیشتر از دی ١٣٩٨ برای خرید «مجموعه کالاها و خدمات یکسان» هزینه کردهاند» (روزنامهٔ حکومتی حمایت-۵بهمن)؛ آنچه گریبان مردم را گرفته این است که آنها حتی برای دارو و سلامتی باید کمرشان زیر گرانیهای روزافزون بشکند، چرا که برای نمونه «یک بسته ۲۸ تایی قرص پلاویکس در تابستان، ۵۸هزار تومان بود و الآن به ۳۵۰هزار تومان» رسیده؛ «یعنی ۶۰۰درصد افزایش قیمت!» تنها در ۴ماه (روزنامهٔ حکومتی رسالت-۵بهمن)؛ آنچه هر روز بر تعداد انبوه گرسنگان میافزاید این است که یک قلم «تنها طی یک سال قیمت هر کیلو برنج خارجی از ۷هزار به ۳۰هزار تومان؛ برنج ایرانی از ۱۲هزار به ۴۰هزار تومان؛ تن ماهی از ۸هزار به ۴۰هزار تومان؛ هر کیلو آهنآلات از ۴هزار به ۱۶هزار تومان افزایش یافته است» (حمایت-۵بهمن)؛ واقعیتی که هر روز چشمان نگران مردم آن را میبیند «قیمت تخممرغ» است که «به ۵۰هزار تومان رسیده» و «قیمت بسیاری از کالاهای اساسی از جمله شیر، روغن، گوشت، مرغ و ماهی که به قدری در ماههای اخیر رشد کرده که برخی از خانوادهها در یکسال اخیر حتی یکبار هم سراغ این کالاها نرفتهاند» (روزنامهٔ حکومتی همدلی-۶بهمن).
آن روی سکهٔ گرانی و فقر
اما در ورای این واقعیتهای تلخ در ایران آخوندزده، ایرانی که از نظر ذخایر منابع طبیعی رتبهٔ پنجم در جهان را دارد (گزارش وال استریت ژورنال-سال ۱۳۹۲)، ایرانی که مردمش «سالهاست با رویا و سودای ثروتمندی کشورشان گذران امور میکنند، بدون اینکه طعم ثروتمندی را بچشند» (سایت حکومتی دیپلماسی ایرانی-تیر ۱۳۹۷)، غارت و چپاول افسارگیسختهای است که «مثل خوره در حال پوک کردن» اقتصاد کشور «از درون است» (عباس عبدی-۵بهمن)؛ تا جایی که دیگر واژهٔ «فساد سیستماتیک» پاسخگوی این حجم از غارت نیست و کارشناسان نظام از لفظ معنادار «فساد اتوماتیک!» استفاده میکنند. یعنی ساز و کاری که در چارچوب اژدهای هفتسر فساد در نظام، با شتاب همه چیز را تاراج میکند، میبلعد و نابود میکند. تا جایی که اختلاف طبقاتی به جایی میرسد که «۹۰درصد سپردههای بانکی برای ۴درصد»یهایی است که در حاکمیت هستند؛ و این فساد و غارت، تبعیض را به آنجا رسانده که «میانگین مصرف گوشت برای هر نفر در خانوادههای فقیر یک کیلو در سال و برای خانوادههای ثروتمند» حکومتی «تا ۹۶کیلو است» (زاکانی-عضو مجلس ارتجاع-۲بهمن۹۹).
آری، در ورای جنگ گرگها و تک و پاتکهای روحانی و قالیباف و سایر سران رژیم بهیکدیگر، آن هم بر سر سهم بیشتر از خوان یغمای ثروتهای ایران، این انبار دینامیت نفرت اجتماعی از نظام حاکم است که هر روز انباشتهتر میشود تا در لحظه موعود، بهصورت قیام گرسنگان و محرومان به خیابانها سرازیر شود و دودمان غارت و فساد آخوندی را از بن، برکند.