سخن روز
یکسال است کرونا تبدیل به یک بحران جهانی شده وتمامی کشورهای دنیا رادرگیر خود کرده است.ازاین روساخت وتهیهٔ واکسن،واکسیناسیون عمومی ورایگان به مشغلهٔ اصلی دولتها تبدیل شده که هزینههای کلان صرف آن میکنند.
در این میان شرکتهای معتبر داروسازی مانند فایزر و مدرنا و آسترازنکا که واکسنشان تأیید سازمان بهداشت جهانی را دریافت کرده، با توجه به اینکه سفارش واکسن از سوی کشورهای مختلف از این شرکتها هر روز بالاتر میرود، با شتاب در پی سازوکارهایی برای امکان تولید بیشتر واکسن هستند.اما در ایران آخوندزده وضعیت بهکلی متفاوت است. چرا که نه تنها برخلاف سایر کشورها هیچ برنامهٔ مشخصی برای واکسیناسیون اعلام نشده، بلکه خامنهای بهروشنی تأکید کرده: «ورود واکسنهای کرونا از آمریکا و انگلیس به کشور ممنوع است» (۱۹دی)؛ و بهاین صورت مردم ایران را از واکسنهای آماده و تأیید شده محروم کرده است؛ آن هم در شرایطی که «مهار کرونا و قطع زنجیره بیماری دشوار است» (زالی-سرکردهٔ ستاد کرونای تهران-۸بهمن) و «پیشبینی هم میشود که پیک چهارم بسیار شدیدتر از قبلیها باشد» (مختاری-عضو کمیتهٴ کشوری کرونا-۴بهمن)؛ و تنها راه مقابله با کشتار کرونا «همین واکسیناسیون (عمومی) هست» (تلویزیون رژیم-۸بهمن).
اما پس از مدتها سر دواندن و بازی مرگبار واکسن میخریم- واکسن نمیخریم و انبوهی وعدههای مختلف دربارهٔ واکسن هندی و کوبایی و در حالی که «مسوولان کشور همچنان با سخندرمانی اندر خم کوچه تهیه واکسن» میباشند، (تلگرام سایت حکومتی بهار-۸بهمن) آن هم «در حالیکه در همه کشورهای دیگر، دولتها در حال واکسیناسیون مردم خود هستند» (همان منبع)، در نهایت ظریف وزیر خارجهٔ آخوندها در مسکو گفت: «واکسن روسی اسپوتنیک در ایران ثبت و از سوی مقامات بهداشتی تأیید شد!» (۷بهمن)؛ و رئیس دفتر آخوند روحانی هم خبر داد: «نخستین محمولههای واکسن روسی کرونا تا پیش از ۲۲بهمن وارد کشور میشود» (واعظی-۸بهمن)؛ و در نهایت هم رئیس مرکز روابط عمومی وزارت بهداشت رژیم توئیت کرد: «مجوز مصرف اضطراری واکسن اسپوتنیک روسیه در ایران صادر گردید» (جهانپور-۹بهمن).
واکس روسی، درمان یا... ؟
هزینه کردن سرمایههای مردم ایران در روسیه برای واکسنی است که «محققان از ابتدای امر نگران بودند که دانشمندان روسی تحت فشار مقامات سیاسی بهسرعت فازهای آزمایشی» آن «را پشت سر گذاشته تا این واکسن را تحویل دهند» (روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت-۹بهمن)؛ و بهرغم اینکه «سازمان جهانی بهداشت نیز از روسیه خواسته دستورالعملهای تعیینشده برای تولید واکسن را در تمامی مراحل رعایت کنند» اما با این وجود «بعد از گذشت ماهها روسیه اطلاعات تکمیلی این واکسن را برای تاییدیه به سازمان بهداشت جهانی نفرستاد و در نتیجه واکسن کرونای روسی هنوز مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی قرار نگرفته است» (همان منبع).
کارایی و ابهام نسبت به خطرات و عوارض جانبی واکسن روسی تا آنجاست که حتی عضو ستاد کرونای رژیم هم رسماً وارد کردن این واکسن را «از شانس بد مردم ایران» عنوان کرده و میگوید: «بهعنوان یکی از اعضای کادر درمان این واکسن را تزریق نمیکنم!» (مینو محرز-۹بهمن).
علت روشن است. واکسیناسیون عمومی و سالم کار سادهای نیست. بنابراین چنین پروژهیی تنها از حاکمیتی بر میآید که واقعاً مسألهاش سلامت و جان مردم باشد. نه رژیمی با ماهیتی ضدمردمی و ضدانسانی که بیش از ۴۰سال است در حال کشتار مردم ایران است و اصل پایهاش «حفظ نظام اوجب واجبات» است. نه رژیمی که بالاترین نفر آن، رسماً ورود واکسنهای معتبر و تأیید شدهٔ سازمان بهداشت جهانی را ممنوع اعلام میکند. نه رژیمی که ولی فقیهش کرونا را «نعمت» توصیف کرده که «میتواند یک دستاورد باشد» و «تبدیل به فرصت» شود (خامنهای-۱۳فروردین۹۹) تا با این نعمت و فرصت جلوی تجمع و قیام مردم را بگیرد.
اما در ورای این جنایت یک واقعیت دیگر هم نهفته است. هر چند کرونا و سیاستهای رژیم برای حفظ آن شاید چندی برای رژیم «نعمت» و «فرصت» باشد، اما واقعیت بزرگتر این است که «استمرار کرونا امواج جدیدی از تغییرات اجتماعی و سیاسی را رقم» خواهد زد (زالی-سرکردهٔ ستاد کرونای تهران-۸بهمن)؛ و این تغییرات اجتماعی-سیاسی ناشی از همان خشم و نفرت انفجاریست که هر روز در جامعه بیشتر میشود و احتمال فوران این آتشفشان مهیب در هر لحظه، سردمداران حاکمیت را هراسان و پریشان کرده است.