۱۳۹۹ بهمن ۶, دوشنبه

«یخبندان انتخابات» و وحشت از سرنوشت کشتی نظام

                                رآی من سرنگونی

اسفند ۹۸ آینهٔ یک نمایش کساد

برگزاری سرد و یخ نمایش انتخابات در اسفند۹۸ برای چیدمان مهره‌های کاریکاتوری مجلس ولایی بر روی صندلی‌های سبز بهارستان، علامت گویایی از طی شدن یک دوران و آغاز دوران دیگری از افول دیکتاتوری آخوندی بود. نکتهٔ قابل توجه در این نمایش آن بود که طیف وسیعی از نان‌خورهای نظام نیز در نمایش شرکت نکردند و برودت چشمگیر آن حتی با مهندسی ارقام و تبلیغات حکومتی نیز قابل کتمان نبود.

دورخیز خامنه‌ای برای انقباض نظام و برچیدن بازی کثیف اصلاحات، بیش‌از‌پیش باعث تضعیف و ریزش بدنهٔ نظام شد. این ریزش و تضعیف طی سالی که گذشت بنیهٔ نظام را در مقابله با بحرانهای سرنگونی به‌شدت کاهش داد. افزون بر آن باعث افول موقعیت خامنه‌ای در کلیت نظام گردید.

تأثیر قیام آبان۹۸ در شکست نمایش انتخابات

بی‌گمان قیام آبان ۹۸ و خون بر کف آسفالت ریخته شهیدان آن قیام، دلیل اصلی به حضیض و افول کشانده شدن کل نظام و ولی‌فقیه ارتجاع بود. مردم به‌وضوح دریافتند که اختلاف دو باند نظام، بر سر سهم‌خواهی بیشتر از خوان یغمای قدرت است. وقتی پای حفظ کل نظام در میان است، بین باندهای مافیایی در سرکوب خونین به‌ستوه آمدگان فرقی نیست. این واقعیت در جریان قیام دی ۹۶ آشکار شده بود ولی در قیام آبان به مدار دیگری از بلوغ رسید.

خامنه‌ای ۴ماه پس از به خون کشیدن قیام آبان و در حالی که هنوز بوق‌های رسمی حکومتش آماری از جان‌باختگان منتشر نکرده بودند ـ می‌خواست به نمایش انتخابات رونق ببخشد ولی از طرف مردم خشمگین سیلی محکمی دریافت کرد.

او که می‌دانست دیگر نمی‌توان بازی کثیف اصول‌گرا ـ اصلاح‌طلب را در سپهر سیاسی ایران ادامه داد، به آخرین تیر ترکش خود یعنی جراحی و انقباض بیشتر نظامش متوسل شد تا بتواند به این وسیله اصل نظام را از توفان سرکش قیام به‌در ببرد.

نگرانی از تکرار کسادی اکنون و در حالی که انتخابات ریاست‌جمهوری در پیش است، نگرانی دم‌افزونی از کسادی این نمایش مهره‌های رژیم را در برگرفته است. علاوه بر آن ناکامی حاکمیت در اعلام نامزدهای انتخاباتی از دیگر علائم شکست و کسادی این سیرک است. به‌این ترتیب از هم‌اینک پیش‌لرزه‌های آن سراپای حاکمیت را در برگرفته است.

روزنامهٔ حکومتی آرمان (۵بهمن۹۹) با اذعان به «یخبندان انتخابات»! دلایل آن را در موارد زیر می‌داند:

ـ وضعیت فلاکت‌بار معیشت مردم

ـ رسیدن مردم به این باور که رأی آنها تأثیری در بازی قدرت ندارد.

 سیاست انقباض نظام و چینش کاندیداها از یک جناح خاص

«بحرانهای نهفته در جامعه»!

این روزنامه با برشمردن این پارامترها، نتیجه می‌گیرد که باند غالب نظام با استفاده از «الگوی انتخابات مجلس»، تلاش خواهد کرد انتخابات بعدی را برگزار خواهد کند. البته این فقط سطح قضیه است، مشکل در آنجاست که برگزاری نمایش انتخابات ریاست‌جمهوری با نتایج پایین، «بحرانهای نهفته در جامعه» را بیدار می‌کند.

«بیم آن می‌رود که کمترین مشارکت مردمی در انتخابات ریاست‌جمهوری هم تکرار شود و خود به بحرانهای نهفته در جامعه بیفزاید» (همان منبع).

این روزنامه «بحرانهای نهفته در جامعه»! را ترجمه نمی‌کند و بسیار دربسته و رمزوار از کنار آن می‌گذرد؛ اما با اندکی کنار زدن پرده می‌توان پی برد که منظور از این بحرانهای نهفته، چیزی جز نارضایتی غیرقابل مهار و وضعیت انفجاری جامعه نیست.

«مشخص است خطرات حتمی تقلیل مشارکت مردم در فرایند سیاسی کشور برای عده‌یی اهمیت چندانی ندارد. در روزگار بی‌رحم و مناسبات خشک و تهدیدآسای بین‌المللی کنونی غیبت یا کم‌انگیزه شدن مردم در دفاع از کیان کشور خطری کوچک و قابل عبور نیست و قطعاً بر پست و مقام گرفتن عده‌یی رجحان ندارد. آنان هم در کشتی نشسته‌اند که حیاتشان به ثبات و قرار همین کشتی بسته است. شاید دیر شود ولی روزی مشخص خواهد شد که یخبندان انتخابات به نفع هیچ‌کس نخواهد بود. « (همان)

روز تعیین‌تکلیف نهایی

با خواندن این پاراگراف درمی‌یابیم که نگرانی باند مغلوب قبل از این‌که برای کسادی نمایش انتخابات آتی باشد برای سرنوشت نظام است؛ زیرا همهٔ باندها با هم در یک کشتی نشسته‌اند و با سوراخ شدن کشتی هم با هم به زیر آب خواهند رفت؛ هم‌چنین بارها از زبان رسانه‌های حکومتی شنیده‌ایم که اگر مشارکت مردم در سیرک‌های نظام ولایی کم باشد، کیان کشور [بخوانید ولایت فقیه] به خطر خواهد افتاد.

«شاید دیر شود»! البته که شده است. مردم ایران با قیام آبان با این رژیم و باندهای آن اتمام‌حجت کرده‌اند. روز تعیین‌تکلیف نهایی نزدیک است؛ و سرنوشت ایران‌زمین به دست خود مردم و جوانان شورشی در کف خیابانهای شهرها رقم خواهد خورد.