اعتراض سهامداران مقابل ساختمان بورس
مدتها پیش برنامهنویس ارشد اقتصادی نظام ولایت فقیه، ساختار اقتصادی این رژیم را مولد ۶ ابر چالش معرفی کرده و توضیح داده بود این مشکلات را کسی از بیرون به ما تحمیل نکرده بلکه حاصل تصمیمات غلط خود ما در سالهای گذشته بوده است. «بحران منابع آب، مسائل زیستمحیطی، صندوق بازنشستگی، بودجه دولت، نظام بانکی و بیکاری شش ابر چالشی است که اقتصاد ایران با آن مواجه است» (تسنیم. ۳مهر۹۶)
حالا در آخرین ماههای قرن ۱۴۰۰ و ورود به قرن جدید، مردم ایران را وارد هفتمین چالهای کردهاند که در آن شاهد از دست دادن آخرین داراییها و سرمایههای خود هستند.
استعفای رئیس سازمان بورس و سقوط شاخص کل
پس از اوجگیری بحران کاهش ارزش سهام، حسن قالیباف اصل رئیس سازمان بورس رژیم استعفا داد و نتوانست حتی یک سال در این سمت دوام آورد. به فاصله چند ماه (فروردین تا مرداد امسال)، شاخص کل بورس تهران با یک جهش عجیب از ۵۰۰هزار واحد به بالای ۲میلیون واحد رسید، اما در حال حاضر به کانال یک میلیون و۲۰۰هزار واحد سقوط کرده است.
وی در استعفا نامهاش خطاب به وزیر اقتصاد نوشته است: «بهواسطه اقدامات سیاسی و ورود غیرحرفهیی بیش از حد اشخاص و مسئولان به مباحث بازار سرمایه و بروز افتوخیز شدید شاخص کل بورس تهران» استعفای «مجدد» خود را اعلام میکند! اشاره به اقدامات غیرحرفهیی اشخاص و مسئولان، آن روی سکه گفتههای باند دیگر نظام است که دولت آخوند روحانی را متهم به «دستکاری بازار سهام بورس» کرده بودند تا از این طریق به تأمین کسری بودجه خود بپردازد. بههمین خاطر قالیباف رئیس مجلس، در روزهای گذشته گفته بود: «بازار سرمایه سقوط شدیدی را تجربه کرده است و حتی صندوق پالایشی که شدیداً توسط دولت تبلیغ میشد تا ۴۴درصد زیان را به خریدارانش تحمیل کرده است. همچنین صندوق دارایی نیز در حالی که ۳۵درصد کمتر از ارزش واقعیاش معامله میشود، حتی هزینهٔ فرصت پول خریدارانش را هم پوشش نداده است».
بازی با نرخ دلار و ریزش عامدانه آن
عموم کارشناسان اقتصادی، سقوط بورس را در رابطه با ریزش بهای دلار در چند روز گذشته ارزیابی میکنند. پس از ریزش بزرگ آذر۹۷، دلار یکبار دیگر دچار ابرریزش شد و ظرف چند روز بیش از ۱۳درصد افت قیمت را تجربه کرد و به حدود ۲۲هزار تومان رسید. آمدن بایدن به کاخسفید و تیم جدیدش در سیاست خارجی از یکسو و وعده و عیدهای آخوند روحانی مبنی بر آزاد شدن منابع ارزی در کره جنوبی و پایین کشاندن دلار به ۱۵هزار تومان، معامله گران بازار را به فروش بخشی از منابع ارزی کشاند ضمن اینکه منتظر وقایع بعدی هم هستند.
«در واقع درست است که انتظارات تغییر کرده است، ولی در صورتی که اتفاق خاصی در ماههای آتی رخ ندهد، جهت انتظارات میتواند این بار به سوی صعود قیمتها تغییر کند. در بازار حواله همچنان عدهیی از معاملهگران در برابر افت قیمت مقاومت میکنند» (دنیایاقتصاد. ۱بهمن۹۹).
انتظار بلوا و شورش
در این سو اما میلیونها نفر از هموطنانی هستند که سرمایه زندگی خود را تاراج رفته میبینند و مسئول نابودی آخرین پساندازهای خود را آخوند روحانی و کارگزارانش در سازمان بورس میدانند. گفته میشود دو تا سه میلیون سهامدار حقیقی خردهپا در بازار سهام پرآشوب اصل سرمایه خود را نیز از دست دادهاند. «در صورتی که به رقم دو میلیون نفر نیز بسنده کرده و این شمار آسیبدیده را یک واقعیت فرض کنیم شورش و بلوا میتواند رخ دهد» (تابناک. ۱بهمن۹۹).
شدت مخالفتها با سیاستهای فریبکارانه رژیم آخوندی چنان بالا گرفته است که رسانههای حکومتی هم ندا سر دادهاند که «این مهم است که کسی به رئیسجمهور بگوید آقای رئیس دولت کسی به شما مشورت نداد اگر با بازیهای روانی بخواهی نرخ دلار را کاهش دهی، پیامدهایش از جای دیگر مثلا از همین بازار سهام بیرون میزند؟... باید راه درست را رفت و راه درست این است که دنبال راههای شگفتانگیز و جاسازیهای مالی و نیز دستکاری احتمالی و فشار بر نهادهای بانکی و حقیقی نرویم» (جهان صنعت. ۱بهمن۹۹).
بلبشوی غارت و تقسیم تقصیر ریزش بورس
از طرف دیگر فرهاد دژپسند وزیر امور اقتصاد در غوغای مربوط به مقصر یابی ریزش بورس و دلار همکاران خودش در هیأت دولت آخوند روحانی را زیر تیغ برد و گفت: «برخی دخالتها مانند قیمت گذاریهای دستوری و همین طور بالا رفتن نرخ بهره بینبانکی بهطور مستقیم بر بازار سرمایه تأثیر منفی میگذارد» (تسنیم. ۳۰دی۹۹).
وی برای مستند کردن این اتهام به دخالت وزیر صمت درباره قیمتگذاری فولاد اشاره کرد و گفت میان فعالان بازار این نگرانی شکل گرفت که شاید این موضوع شروعی برای بقیه کالاها باشد. همین طور اجبار پالایشگاهها به توزیع قیر با نرخ دولتی و یا لغو معافیت مالیاتی شرکتهای معدنی روی بازار اثر منفی میگذارد، زیرا به سوددهی آنها آسیب میزند. وی رئیس بانک مرکزی را هم نواخت که مسئول صنعت بانکداری وزارت اقتصاد است نه بانک مرکزی. «ابزار مناسب در این زمینه باید در دست وزارت اقتصاد باشد و وقتی نرخ بهره بینبانکی ناگهان شبانه به بالای ۲۰درصد میرسد این موضوع روی بازار اثر میگذارد» (همدلی. ۱بهمن۹۹).
بورسبازیهای حکومتی با هزاران میلیارد تومان سود
غلامحسین دوانی، عضو جامعه حسابداران رسمی ایران، کارگزاران رژیم آخوندی را فرامیخواند که اگر علاقهمند هستند ببینند چه کسانی در این بازار سوداگری کردهاند، از طریق سامانه بورس میتوانند دریابند چه کسانی در چهار ماهه نخست امسال ۸۷هزار میلیارد تومان نقدینگی را از بازار خارج کردهاند. وی دولت آخوند روحانی را شریک این ماجرا میداند که همدست جریانی شد که جز سفتهبازی و سوداگری هیچ اندیشهای نداشتند.
«در روزهای خوش بورس، یعنی همان ماههای ابتدایی سال دولت سهم شرکتهای دولتی را تا سه برابر قیمت واقعی میفروشد؛ اما به مردم برای حضور در این بازار مدام اطمینان خاطر داده میشد. به این ترتیب دولت در نیمهٔ اول سال بخشی از کسری بودجه خود را از این بازار تأمین کرد و رفت و حالا مردم زیاندهی در بازار باقی ماندهاند که به گفتههای مسئولان خوشبین بودند» (شرق. ۱بهمن۹۹).
همین کارشناس حوزه حسابداری تأکید میکند، یک شرکت زیانده را ۳۰۰میلیارد تومان فروختند یا شرکت «سول ایران» را که منحل شده بود و در مجمع این انحلال اعلام شده بود، نهتنها خرید و فروش کردند، بلکه ارزش سهام آن نیز بالا رفت. برخی نزدیکان دولتیها در این سوداگری مشارکت داشتند؛ مسئولان سهم بازی که سهام خود را در روزهای اوج بورس فروختند. آمارها نشان میدهد گروهی خاص (حقیقی و حقوقی) در اوج بازار سرمایه، میلیاردها تومان سود کسب کرده و بلافاصله سود را روانه بازار ارز کردند و در آنجا نیز انبوهی از سود انباشته بردند و بعد به بازار مسکن رجعت کردند.
بنابراین مردم محروم ایران این بار در بازار مکاره بورس سرکیسه شدند. به عبارت دیگر حاکمیت پلید آخوندی برای حل کسری بودجه بر بادکنک بورس دمید و با وارد کردن شرکتهای ورشکسته یا حتی شرکتهایی که تنها بر روی کاغذ وجود داشتند و بالا بردن قیمت سهام آنها داراییهای مردم را در این سراب جذب کرد و حالا که این بادکنک ترکیده است روشن شده که محصول برپا کردن غارتکدهای به نام بورس، از یکطرف به خاک سیاه نشاندن مردم و از طرف دیگر ریختن به جیب حاکمیت برای هزینههای تروریسم، سرکوب و البته پر کردن جیب آقاها و آقازادهها بوده است!
فریاد خشمگین این روزهای مالباختگان بازار بورس در اعتراض به افت شدید قیمت سهام و این چپاول و غارتگری آشکار، مبین عمق این بحران است. مردم ضمن پایین کشیدن پرچم سازمان بورس شعار میدادند: «مرگ بر این دولت مردمفریب» و «روحانی دروغگو کجایی کجایی». هنگامی هم که نیروهای سرکوب رژیم، برای مقابله با آنها آمدند، مردم شعار دادند: «بیشرف، بیشرف!».