سیاه چالههای اقتصاد آخوندی، سرمایههای مردم را می بلعند
سیاه چالههای اقتصاد آخوندی
ستاره شناسان به ما میگویند هنگامی که ستارهای میمیرد به تدریج به سیاه چالهای تبدیل میشود که هر چیز پیرامونش را میبلعد و در خود نابود میسازد. این حادثه طبیعی بسیار شبیه پیدایی و فرجام نظام ولایت فقیه است که پس از خاموشی و به انتها رسیدن تبدیل به سیاه چالهای شده است که حیات و زندگی شرافتمندانه میلیونها تن از مردم ایرانی را به نابودی کشیده است و تا زمانی که منابع نفتی و سرمایههای باقی مانده در فلات ایران را در تصاحب دارد به تباهی کشاندن زیست انسانها ادامه میدهد تا روزی که مقاومت در برابرش به نتیجه نهایی برسد.
سیاه چاله اقتصاد کلان ایران
تیمور رحمانی یکی از کارشناسان اقتصادی حکومتی، از زاویهای دیگر به نقش سیاه چاله موجود در اقتصاد ایران نگاه میکند. او به تعارض آرا میان اقتصاددانان، فعالان اقتصادی، دولت و مجلس اشاره کرده و از آن بهعنوان سیاه چاله اقتصاد کلان ایران نام میبرد. وی در تشریح این وضعیت بحرانی از اقدامات بخشها و نهادهای مؤثر در اقتصاد ایران که همگی در پی کسب منافع باندی و جناحی خویش هستند، تصویر سادهای ارائه میدهد و میگوید: «اقتصاددانان غر میزنند که بانک مرکزی باید با کنترل نقدینگی تورم را کنترل کند. . . بلافاصله فعالان بخش خصوصی غر میزنند که با محدود کردن اعتبارات گلوی تولید کنندگان فشار داده میشود. بانک مرکزی غر میزند و میگوید کوفتتان شود اعتبار را بگیرید و دست از سر ما بردارید. طرفداران فقرا غر میزنند که دولت. . . منابع اختصاص دهد. دولت . . . به خلق نقدینگی و البته با بوق و کرنا و منت، چند شاهی صرف برنامههای حمایت از فقرا میکند. . . نمایندگان مجلس غر میزنند و انواع طرحهای بلعیدن نقدینگی تصویب میکنند و . . . نهایتاً بر اثر همه موارد فوق رشد نقدینگی و تورم تداوم مییابد. » (مهر۱۱ آذر۹۹)
مؤسسات حکومتی؛ سیاه چالههایی در بودجه کشور
در بودجه ریزی رژیم آخوندی همواره هزینهها با یک فاصله پر نشدنی نسبت به درآمدهای صوری و واقعی خود را تحمیل کردهاند. این هزینهها عموماً بهخاطر حضور تعداد بسیار زیاد مؤسسات، سازمانها، بنگاهها و نهادهای غارتگری است که هیچ حساب و کتابی پس نمیدهند. آنها تحت عنوان کارهای فرهنگی و تبلیغاتی و بودجه و امکانات زیادی را در چنگ خود گرفتهاند و شیره درآمدهای ناشی از منابع نفتی و سایر ذخایر ملی را میدوشند و در سیاه چاله حجرهها و دکانهای دونبش حیف و میل میکنند.
پس از چهل سال از حضور این دکانهای نئون دار، دیگر کسی نمیتواند آنها را از بودجه کشور بیرون کند، چرا که درون این حجرهها عوامل قدرتمندی نهفتهاند که هستیشان وابسته به میزان بودجهای است که هر سال برای افزایش آن به جنگ و دعوا با سایر بخشهای تصمیمگیرنده میپردازند. و این بخشی از گردونهای است که آن اقتصاددان حکومتی شمایی از آن را ترسیم کرد.
بودجه ۱۴۰۰ واویلاست
دولتهای حاکم بر ایران تا زمانی که شیرهای نفت و گاز باز است و درآمدهای نفتی برقرار است، طوری این سرمایههای ملی را بین کارگزاران حکومتی تقسیم میکنند که تضادهایشان خیلی بالا نگیرد. ولی وای بهحال زمانهای که این درآمدهای بادآورده کاهش یابد. مانند وضعیت پر ابهامی که در سال۱۴۰۰ برای رژیم آخوندی متصور است.
خدا میداند در این آشفته بازار، با این وضعیت بیثبات و نامعلوم چه بر سر ردیفهای بودجه میآید! و صاحبان این ردیفها چگونه میخواهند منافع خود را تأمین کنند. یک قلم از این نابسامانی میزان فروش نفتی است که دولت آخوند روحانی برای سال آینده در نظر گرفته است که بالغ بر دومیلیون و سیصد هزار بشکه نفت ۴۰ دلاری است که از جمله موضوعاتی است که بین کارشناسان و عوامل حکومتی بحث و جدلهایی را برانگیخته است.
«در این باره واویلای کارشناسان بلند است و نمیخواهند بر پایه خیال و آرزو درآمدی را در بودجه بگنجانند. از سوی دیگر همین کارشناسان که خود و دوستان و فامیلشان را در سختی میبینند نمیتوانند نسبت به درآمد کارمندان بیتفاوت باشند و بخواهند آن را کاهش دهند یا اینکه کمتر از نرخ تورم آن را افزایش دهند. » (جهانصنعت۱۳ آذر۹۹)
سیاه چاله بنگاههای دولتی در فضای تاریک بودجه
بودجه کشور بهطور رسمی دو بخش دارد: بودجه عمومی که شامل درآمدها و مخارج بخشهای عمومی کشور است، و بودجه کل که شامل شرکتها، مؤسسات، بنگاهها و بانکهای دولتی است که از دسترس حسابرسی حتی در مجلس رژیم آخوندی نیز خارج است. به زبان ساده نزدیک به ۶۷ درصد بودجه شامل همین بخشی است که هیچکس نمیداند در آن چه خبر است! از قضا عمده فسادهای حکومتی و رانتهای عجیب و غریب، مربوط به این بنگاهها و مؤسسات مالی وابسته به حکومت است. تعبیری که کارشناسان بیرون از حکومت از این سیاه چالهها بهکار میبرند «تاریکخانه» است. این فضای پوشیده از تیرگی و دور از دسترس، محل ارتزاق پاسداران، آقازادهها، کارگزاران، و مهرههای حکومتی است که حقوقهای نجومی تنها یک قلم از درآمدهای آنان است.
بودجه عمرانی؛ ستارهای در حال بلعیده شدن
یکی از فعالیتهای عجیب سیاه چالهها بلعیدن ستارههای پیر و فرتوتی است که دیگر رمقی برای ادامه حیات ندارند. وضعیتی که بودجههای عمرانی رژیم آخوندی را بیاد میآورد!
عادل آذر رئیس پیشین دیوان محاسبات در گفتگو با خبرگزاری پاسداران گفت:
«بودجه عمرانی که ما مصرف میکنیم ۴۵درصد آن تبدیل به خروجی میشود. ۵۵درصد آن ریختوپاش است یعنی هر ۱۰۰تومان پولی که شما میدهید ۴۵تومان منجر به راه و جاده و آسفالت و راهآهن و . . . میشود ۵۵تومان آن حیف میشود. . . یکی از گرفتاریهای ساختاری بودجه ما این حیف هاست که اتفاق میافتد. به بخش نظارت هم برنمیگردد قانون ما است می گفتیم چرا این شده است می گفتند قانون است. » (خبرگزاری تسنیم ـ ۱۱ آذر۹۹)
تلمبار چالشها یک روز بر سر ما خالی میشود
رژیم آخوندی چون انباری از همه بحرانها و چالشهایی است که کارگزارانش هر یک به بخشی از این تلمبار نابسامانیها اشاره میکنند. همان رئیس پیشین دیوان محاسبات رژیم در این باره میگوید هر بار که نظام به تضادی بر میخورد یک راست سراغ فروش اوراق قرضه میرود و بهشکل بازی پانزی که یک کلاهبرداری شناخته شده است، از مردم مصیبتزده پول میگیرد. اگر این کار هم افاقه نکرد به سر وقت صندوق توسعه میرود تا خوراک تازهای به سیاه چالههایش برساند. وی در ادامه میگوید: «الان یک مصیبتی به نام صندوق (توسعه ملی) است هرجا کم میآورند از آنجا برمیدارند یا اوراق (قرضه) میفروشند برای مصرف عمومی شان، که آوار شدن بدهی بر سر دولت بعد است. دلیلش همین تصمیمگیریهای روزمره است اینکه امروز را بگذرانیم امسال را بگذرانیم یک کسی میآید درستش میکند یا فرد دیگری بیاید. شاید برخی معتقدند که فردا که نظرسنجی میشود نگویند با محبوبیت کمتری رفتم؛ غافل از اینکه اینها تلمبار میشود یک جا سر همه ما خراب میشود». (رادار اقتصاد ـ ۱۱ آذر۹۹)
آری؛ آینده فروشی، خام فروشی و بدهیهای هیولایی برای نسلهای بعد، بخشی از طرحهای خامنهای و روحانی برای حل روزمره هزینههای اصلی نظام (سرکوب و سانسور و جنگافروز) است. همچنانکه کسریهای مداوم و رشد نقدینگی و در نهایت تورم کمرشکن در دوران بیکاریهای میلیونی، و بیشمار بحرانهای دیگر که تلمبار شدهاند، سلولهای خفتهٔ آتشفشانی است که بهقول سرکردهٔ سابق دیوان محاسبات «اینها تلمبار میشود یک جا سر همه ما [تمامیت نظام] خراب میشود»
سیاه چالههای رژیم آخوندی سرمایهها و منابع بیجایگزین مردم ایران را به باد فنا دادهاند اما حالا باید در انتظار عاقبت کارشان باشند تا روزی که ارادههای سترگ جوانان، گرسنگان و شورشگران، تاریکخانه اصلی یعنی بیتالعنکبوت خامنهای را از خاک میهن پاکسازی کنند.