سخن روز
روز یکشنبه (۲۷مهر) مجلس ارتجاع بار دیگر صحنهٔ فوران و انفجار بحران درونی رژیم بود. تضاد و بحران درونی که همواره با رژیم عجین بوده، اکنون مدار عوض کرده، آنچنان که باندهای متخاصم خط قرمز تهدید بهحذف فیزیکی را رد کردهاند و از هزار بار اعدام طرف مقابل حرف میزنند.
البته پیش از این هم نیروهای بدنهٔ باند خامنهای، روحانی را بهدچار شدن بهفرجامی مشابه سرنوشت رفسنجانی در استخر فرح تهدید میکردند، اگر چه روشن بود که سر این رشته در رأس نظام است، ولی بهطور رسمی و علنی سردمداران باند ولیفقیه از آن حمایت نمیکردند، ولی الآن این رئیس کمیسیون امنیت مجلس است که از هزار بار اعدام روحانی حرف میزند و این ۲۰۰نمایندهٔ مجلس هستند که بهرغم آنکه میدانند خامنهای مخالف استیضاح است، مداوم بهقالیباف و هیأترئیسه مجلس ارتجاع برای بهجریان افتادن استیضاح فشار میآورند.نگاهی بهاظهارات برخی نمایندگان در جلسهٔ روز یکشنبه مجلس، عمق تضاد و برخی وجوه آن را آشکارتر میکند:
آخوند نیکبین با اعتراف بهاین که وقتی نمایندهها بهحوزهٔ انتخابیهشان میروند از مردم ناسزا میشنوند، گفت: «مردم دارند زیر فشار اقتصادی له میشوند» وی خطاب بهقالیباف افزود: «چرا اجازهٔ طرح سؤال هم نمیدهید؟ در حالی که ما معتقدیم همچین آدمی (روحانی) باید استیضاح و محاکمه بشود».
چند تن از نمایندهها روحانی را از این بابت مورد حمله قرار دادند که از ترس کرونا ماههاست از دفتر خودش بیرون نیامده و فقط از پشت شیشه ماشین نظرسنجی میکند و نمیداند مردم چه میکشند.
چند تن از نمایندگان هم حرفشان این بود که کارها بهامان خدا رها شده، بازار و قیمتها بهحال خود رها شده، هیچکس بهفکر مردم نیست. یکی از نمایندهها بهنام فلاحی هم پس از اشاره بهاین وضعیت گفت رسانههایی که در اختیار دولت است «تمام مشکلات را بهگردن خامنهای میاندازند».
چند تن هم بههمین ترتیب قالیباف و هیأت رئیسهٔ مجلس را مورد حمله قرار دادند که چرا جلو استیضاح را گرفتهاند؟ یکی از آنها بهنام احمدی بیغش گفت: «واقعاً عقل این ۲۰۰نفر نمیرسد، عقل رئیس مجلس میرسد؟ این چه وضعی است که هیأترئیسه درست کرده برای مجلس؟ آیا اینجا مجمع تشخیص مصلحت است که رئیس این مجلس تشخیص میدهد که چه چیزی وصول بشود چه چیزی نشود؟». همین فرد سپس قالیباف را بهطور صریحتری مورد حمله قرار داد و از سایر اعضای مجلس پرسید: «تا حالا شما دیدهاید که یکبار رئیس مجلس بنشیند و توجه کند بهنطقهای شما؟ نطقهای شما برای رئیس مجلس زنگ تفریح است تا میخواهید نطق کنید آقای قالیباف میروند بیرون چرا؟ نمیدانیم».
قالیباف در سمت ریاست مجلس هم در اظهارات خود بهنعل و بهمیخ زد و در حالی که تلاش میکرد نمایندهها را آرام کند بهشرایط حساس کنونی اشاره کرد و گفت: ما روزهای مهمی را در پیش رو داریم، لازمه عبور موفق از این مسیر حرکت دقیق پشت سر (خامنهای) است».
چند نتیجهگیری از حرفهای اعضای مجلس ارتجاع
از اظهارات اعضای مجلس میتوان بهاین نتایج رسید:
تضادهای درونی و جنگوجدال گرگهای حاکم، مدار عوض کرده است بهاین معنی که اگر دینامیسم جنگ و دعواهای باندی پیش از این بر سر سهم از غنایم و بر سر چپاول و غارت بود، امروز دینامیسم دعوا، وحشت از انفجار اجتماعی و قیام در تقدیر است. از آنجا که نمایندههای مجلس ناچارند گهگاهی در حوزهٔ انتخابیه خود آفتابی شوند، بیشتر از سایر سردمداران رژیم در معرض خشم و کینهٔ مردم قرار دارند و بهطور عینیتری از بقیه میدانند که چه پتانسیل عظیمی در جامعه نهفته و چه انفجار مهیبی در راه است.
جنگ و دعوا از حالت معمول خود که در دو باند اصلی کانالیزه میشد خارج شده و مهار تا حدودی از دست خامنهای و گماشتهٔ او در مجلس (قالیباف) خارج شده است. ۲۰۰نمایندهیی که همچنان بر استیضاح و برکناری روحانی یا لااقل سؤال از او اصرار میورزند، خوب میدانند که خامنهای مخالف استیضاح است، اما از آنجا که وضعیت را بهشدت خطرناک میبینند، ظاهراً تنها راه نجات نظام را، آب ریختن بر آتش خشم مردم یا لااقل نمایشی در این جهت میدانند. هر قدر خامنهای در برابر این جریان پرفشار بیشتر مقاومت کند که ظاهراً چارهیی هم جز این ندارد، تشتت در باند خودش را بیشتر دامن میزند.
جالب است که برخی حملات بهروحانی، قبل از او بهخود خامنهای میخورد و موضع او را متزلزلتر میکند. وقتی نمایندههایی بهرو پنهان کردن و مخفی شدن روحانی در ترس از کرونا حمله میکنند، روشن است که خامنهای بیش از روحانی مصداق این حرف است و اذهان نیروهای رژیم را خواه ناخواه روی او باز میکند.
خواست استعفای روحانی از هر دو طرف
یکی از نمودهای اینکه تضادهای درونی از وضعیت معمول باندی خود خارج شده و بهدرون دو جناح اصلی ریخته آن است که خواست استعفا و برکناری روحانی تنها محدود بهباند خامنهای نیست، در باند خود روحانی هم این موضوع مطرح است، پس از آنکه چندی پیش عباس عبدی استعفای روحانی را بهطور جدی مطرح کرد، امروز حسین مرعشی سخنگوی باند کارگزاران (باند رفسنجانی) که قاعدتاً نزدیکترین جریان سیاسی بهروحانی محسوب میشود نیز همین خواسته را مطرح کرده و گفته است: «نمیشود مملکت را با تعدادی آدم پخمه اداره کرد... اگر آقای روحانی نمیتواند کشور را اداره کند کنار برود».
در اینجا سؤال اصلی این است که خلیفهٔ ارتجاع در قبال این وضعیت، چه خواهد کرد؟ آیا نظارهگر خاموش پاره پاره شدن نظام خواهد بود؟ یا دست بهاقداماتی مانند مانور مسخره انتشار «سند امنیت قضایی» توسط رئیسی جلاد دست خواهد زد، اما روشن است که از این مانورها آبی برایش گرم نخواهد شد. تمام استراتژی خامنهای در این خلاصه میشود که بههر نحو شده کشتی درهمشکستهٔ رژیمش را تا انتخابات آمریکا بکشاند تا شاید بایدن جای ترامپ را بگیرد و از این ستون بهآن ستون، فرجی حاصل شود، اما چیزی که میتواند این حساب و کتاب مستأصلانه را در هم بریزد، قیام است. مسعود رجوی رهبر مقاومت این وضعیت را اینچنین بیان و فرموله کرده است: «تمام محاسبات و سرمایهگذاری خامنهای و روحانی و ظریف بر روی انتخابات آمریکا و کنار رفتن ترامپ است، اما موقعیت انقلابی و بحران سرنگونی که لرزشهای آن مانند دوران پایانی رژیم شاه مجلس ارتجاع را فراگرفته امان نمیدهد. سرنگونی محتوم استبداد دینی با ترامپ و بیترامپ در تقدیر و برعهده خود ما و مردم ما و شورشگران در ارتش آزادی است».