ویرس کرونا
از هنگامی که رژیم دیگر نتوانست جلوی انتشار خبر گسترش بیماری کرونا را بگیرد، سازمان بهداشت جهانی توجهاش را روی ایران متمرکز نمود تا بتواند در جلوگیری از گسترش «کرونا ویروس» اقدامات لازم را بهعمل آورد. بنابراین در مرحله اول با ارسال کیتهای تشخیص بیماری به ایران، اولین قدم را برداشت.
اما آن چیزی که شک و سوءظن این سازمان را بیشتر برانگیخت، آمارهایی بود که بهیکباره از میزان مرگومیر در ایران و گسترش این بیماری در شهرهای مختلف ارائه میشد. میزان فوت هموطنان در شهرهای مختلف آنهم تنها ۲روز از گذشتن اعلام رسمی وجود «کرونا ویروس» در ایران غیرقابل فهم بود زیرا آمار مبتلایان با آمار فوتشدگان همخوانی نداشت و در حالیکه میزان مرگومیر در چین از هر ۱۰۰نفر ۲اعلامشده بود با این میزان آماری که رژیم از فوتشدگان میداد میزان مرگومیر به ۱۰درصد هم میرسید.
تناقضگوییهای پیدرپی مقامات رژیم از میزان شیوع و آمار مبتلایان به کرونا ویروس آنقدر زیاد بود که رژیم برای مفتضح نشدن هر چه بیشتر تصمیم گرفت که تنها از یک ستاد به نام مبارزه با کرونا ویروس ارائه آمار را در دست داشته باشد. اما با فعالشدن کاربران در شبکههای اجتماعی و افشاگری از جنایتهای خاموشی که رژیم در طی این مدت انجام داد، زنگ خطر را برای جهان به صدا درآورد اما باز هم دیر شده بود و کرونا ویروس از طریق مسافران ایرانی در بیش از ۹ کشور شیوع پیدا کرده بود.
اینکه رژیم بهدلیل ساختار حکومتی پوسیده و ارتجاعی خود حتی تا یک هفته بعد از اعلام خبرشیوع ویروس، حاضر به بستن مکانهای عمومی مذهبی نبود و یا اینکه نتوانست شهری مانند قم را قرنطینه کند شک و شبهه جهانی از جمله سازمان بهداشت جهانی را مضاعف کرد و زمانی که این سازمان تصمیم گرفت که کارشناسان خود را برای بررسی همین موضوع به ایران بفرستد، رژیم ممانعت بهعمل آورد. اینکه ازلحاظ فنی چه مشکلاتی را بر سر راه این هیأت گذاشتند، اعلام نشد اما میتوان بهراحتی حدس زد که اگر این سازمان پایش را به ایران میگذاشت، شاید از همان فرودگاه متوجه میشد که میزان عملکرد رژیم در عرضه خدمات پیشگیرانه از کرونا ویروس چه اندازه از استاندارهای بینالمللی پایینتر است.
فرار به جلو
در قدم بعد، رژیم همگام با تلاش در جهت به کنترل گرفتن صحنه، دوباره فرار به جلو نمود و با سیاسی کردن کرونا عملاً بهدنبال ایجاد یک جبههبندی با دوستان خود بهواسطه این ویروس بود و حتی با ایجاد این شبهه که این ویروس ساخته و پرداخته عوامل استکبار جهانی است، در یک نمایش مضحک تعدادی از سفرای کشورهای خارجی همراه با نماینده سازمان بهداشت جهانی را به جلسهیی در وزارتخارجه رژیم، در جهت توجیه نحوه مقابله با کرونا ویروس دعوت کرد و از قول نماینده سازمان بهداشت جهانی گفت: «ایران از ظرفیتهای لازم بنیادین برای مدیریت این بیماری برخوردار است.»
اما این حقه هم هیچ دوام پیدا نکرد و هشدار سازمان بهداشت جهانی از میزان رشد اپیدمی ویروس در ایران زنگهای خطر را به صدا درآورد: «سازمان بهداشت جهانی شیوع کرونا در ایران را هشدارآمیز خوانده است. تدروس آدهانوم، رئیس سازمان بهداشت جهانی هشدار داده که تاکنون ایران بیشترین تلفات ناشی از این بیماری در خارج از چین را داشته و ممکن است با شیوعی بدتر از آنچه که تاکنون اعلامشده، روبهرو باشد.»
اما در ورای سیرک بدون تماشاچی که رژیم با سیاسی کردن ویروس کرونا به راه انداخته است واقعیتی تلخی وجود دارد. آماری که از جانب سازمانهای بینالمللی، در رابطه با میزان نفرات مبتلا به ویروس کرونا وجود دارد عمق فاجعه را بیشتر نشان میدهد خبرگزاری آسوشیتدپرس در تاریخ ۱۱ اسفند ۹۸ گفت: «این ویروس از ابتدای پیدایش بیش از ۸۵۰۰۰ نفر را آلوده و عامل مرگ بیش از ۲۹۰۰نفر در چین بوده است. ایران با ۴۳ مرگ بیشترین آمارتلفات را در جهان در خارج چین داشته است. از ۷۲۰ مورد تأییدشده که در سرتاسر خاورمیانه پراکنده شدهاند، رد اکثریت آنها به جمهوری اسلامی میرسد.»
کارگزاران رژیم غرق در امکانات، مردم غرق در بحران
همچنین در این چند روز اخبار زیادی مبنی بر کرونایی شدن تعدادی از مقامات و کارگزاران رژیم در رسانهها درج گردیده است. خبرگزاری حکومتی مهر در ۱۱اسفند اعلام کرد: «تست کرونای ۲۰نماینده مجلس شورای اسلامی مثبت اعلام شده است.»
این گزارشها قبل از هر چیزی نشان از عمق این فاجعه دارد، مسلماً این کارگزاران زودتر و بهتر از مردم عادی از میزان خطرناک بودن این بیماری اطلاع داشتند و از امکانات پیشگیری بهتری در این رابطه برخوردار بوده و هستند؛ ولی آیا مردم ایران هم از این امکانات برخوردارند و از قبل در رابطه با شیوع این ویروس در کشور در جریان بودند؟ یا اینکه قریب یک ماه بعد از ورود ویروس در کشور بدون هیچگونه پیشگیری، کاملاً در معرض این بیماری قرار گرفتند؟
بیتردید پنهان نگهداشتن خطر شیوع این ویروس از مردم و فوت صدها انسان که رژیم آمار واقعی را لاپوشانی میکند، جنایت علیه بشریت محسوب میشود و ادامهٔ جنایتی است که به کشتار ۱۵۰۰ تن از بهترین فرزندان این آب و خاک در قیام آبان ماه انجامید.
دیکتاتوری آخوندی از پاسخگویی به این سلسله جنایتها گریزی ندارد و بهزودی تاوان آن را در دادگاه خلق ایران پس خواهد پرداخت.