به باور یووال نوح هراری ، نویسنده و مورخ اسرائیلی، بیصاحب شدن دنیا در نتیجه سیاستهای عوامگرایانه رهبران کشورها، در عالمگیر شدن بحرانهایی مانند ویروس کرونا نقش دارد.
به اعتقاد او، علم سرانجام راه خود را در غلبه بر این نوع بحرانها خواهد یافت؛ اما اگر پایههای اساسی زندگی بشر تقویت نشود، پس از کرونا بحرانهای سختتری بشر را تهدید خواهد کرد.
به گفته او، هر فرد محرومی در فقیرنشینترین محلههای تهران هم که به درمان و زندگی آبرومندانه دسترسی ندارد، بر سرنوشت تکتک انسانها در جایجای جهان اثر دارد.
بنابراین تأکید دنیا باید بر تلاش برای زدودن فقر و محرومیت، به ویژه فراگیرشدن و تقویت سیستم درمان و بهداشت، در کل جامعه بشری باشد.
یووال نواح هراری این روزها در مقالهای که در نشریه تایم منتشر کرد و نیز در مصاحبه با کریستین امانپور در شبکه سیانان و همچنین در گفتوگو با برنامه «واقعیت» در شبکه دوم تلویزیون اسرائیل تأکید کرد که در مبارزه با کرونا، بشریت با فقدان رهبری روبهروست و تنها راه غلبه بر بحرانهای مشابه، لزوم حل واقعی آلام مردم جهان است؛ حال آن که بسیاری از سیاستمداران، حتی در اوج بحران کرونا، در اندیشه کنترل بیشتر ملتها هستند.
این مورخ ۴۴ ساله زاده اسرائیل و تحصیلکرده آکسفورد، نویسنده کتابهای پرفروش «انسان خردمند؛ تاریخ مختصر بشر»، «انسان خداگونه؛ تاریخ مختصر فردا»، «۲۱ درس برای قرن ۲۱» و مقالههای تفکربرانگیزی مانند «خدا نمرده، برکنار شده» و «حقیقت سکولار» است.
شماری از کتابهای مهم او به ۵۰ زبان دنیا از جمله فارسی ترجمه شده و دیدگاههایش در خصوص تفکر «انسان خداگونه»، او را به یکی از بانفوذترین اندیشمندان معاصر مبدل کرده است.
یووال نواح هراری عملکرد سیاستمدارانی را که بر کشور خود متمرکز شدهاند، در عدم تشکیل رهبری مؤثر و واحد جهانی برای جلوگیری از مبدل شدن بحران کرونا به ابعاد کنونی آن، و اصولاً در بیاثر شدن یا تضعیف نهادهای بینالمللی در رویارویی با بحرانهای بشری، سهیم میداند.
به گفته پروفسور هراری، معضل بزرگی که او شناسایی کرده، این است که دنیا مانند خانوادهای رهاشده است که در آن فرد بالغ مسئولی وجود ندارد یا بزرگتر خانواده از خود سلب مسئولیت کرده است.
هراری میگوید، در برخی مسائل دیگر دنیا که ممکن بود به اندازه ویروس کرونا به جهان ضربه بزند، مانند بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸، آمریکا الگوی جهانی بود، «اما در سال ۲۰۱۶، آمریکا آمد و گفت که من “استعفا میدهم”، من دیگر دوستی در دنیا ندارم، تنها منافع من، “اول، من”».
این اندیشمند همچنین میگوید، رهبران بسیاری در سالهای گذشته اعتماد مردم به علم و نهادهای محلی و رسانهها را که در این نوع بحرانها باید ملاک عمل و تکیهگاه باشند، متزلزل کردند، اما نور امید در این وضعیت این است که در مقاطع بحران، انسانها و حتی همین رهبران، آمادگی بیشتری برای تغییر رویه دارند، و سرعت عمل و بازگرداندن اعتماد مردمی چیزی است که باید در حال حاضر از آنها توقع داشت.
آقای هراری در مورد تصمیم دولت اسرائیل برای استفاده از سازمان امنیت خود در ردگیری بیماران کرونایی و یا سیاست شدیدی که چین و کشورهای دیگر در این ماجرا پیش گرفتند، میگوید، برخی افراد که چنین رفتاری را در دموکراسیها غیرممکن میدانستند، حال خودشان نیز مردد شدهاند که شاید به خاطر این ویروس بتوان این نحوه کنترل را قبول کرد.
اما این پرسش مطرح است که فردا نیز رهبری بیاید و دستنبد بیومتریک به دست شهروندان کشورش ببندد و واکنش و احساسات مثبت و منفی آنها را هنگام شنیدن سخنرانی «رهبر معظم» بسنجد.
به گفته او، به نظر میرسد دنیا در ماجرای ویروس کرونا «با یکی از بزرگترین رویدادهای تاریخ معاصر خود روبهروست. حتی مادربزرگ ۹۸ ساله من که جنگ جهانی را دیده، تجربه مشابه ویروس کرونا را ندارد. تا پیش از این، من تاریخ را از لابهلای اوراق میخواندم، اما اکنون خودم با آن روبهرو هستم. این امر وحشت مرا میافزاید. سخن از رویدادی است که پیامدهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی شگرفی دارد. این عواقب تا سالهای طولانی، حتی بعد از سپری شدن خود ویروس، بر زندگی بشر اثرگذار خواهد بود».
هراری معتقد است که در مقایسه با پدیدههای مشابه در تاریخ بشر، کرونا در شرایطی دامنگیر نسل معاصر شده که علم و جهان آمادهتر از گذشته است. اما مهمتر از ضرباتی که ویروس وارد کرده، از این پس، نحوه عملکرد و همکاری بشریت با یکدیگر اهمیت دارد، نه خود ویروس. آن چه میتواند ویروس را به یک فاجعه جهانی بزرگتر تبدیل کند این پرسش است که آیا این بحران، دشمنی میان انسانها و کشورها و همکاری نکردنشان با هم را بیشتر خواهد کرد یا نه؟
به گفته پروفسور هراری، انزوای کشورها و بسته شدن مرزهایشان که این روزها در اکثر کشورهای دنیا شاهد هستیم، الزاماً به مفهوم عدم همکاری بین آنها نیست. مهم مبادله اطلاعات و دادههای مشترک علمی است… نکته مثبتی که یک پزشک در میلان ایتالیا در رسیدگی به بیماران کرونا کشف کند، بسیار زود در نجات انسانی دیگر در جایی دیگر از دنیا مؤثر خواهد بود. نکاتی که چین و کره جنوبی در ماههای گذشته در دست و پنجه نرم کردن با این ویروس آموختند، اکنون در اسپانیا و آمریکا و هرجای دیگری سرمشق است.
به اعتقاد یووال نوح هراری، در مسابقه انسان با ویروس، پیش از آنکه کرونا خطرناکتر شود، علم و دانشمندان برنده خواهند بود؛ اما این امر مشروط است به همبستگی بشریت و وجود رهبران خردورز و دوراندیش.
او میگوید، مطمئناً کرونا نسل بشر را منقرض نخواهد کرد، اما اگر در نتیجه بحران کرونا سیستمهایی تقویت شوند که با بستن دستبند بیومتریک و راههای دیگر شهروندان را ۲۴ ساعت شبانهروز تعقیب کنند و دنیایی داشته باشیم که کشورها دیگر به هم اعتماد نکنند و تجارت جهانی نیز فرو بپاشد، درست است که هنوز اکثر مردم زنده خواهند ماند، اما دنیای خوبی نخواهد بود.
به گفته این مورخ و نویسنده، دنیا حتی اگر به واکسن کرونا دسترسی یابد ولی به این درک نرسد که باید درمان و بهداشت را در همهٔ دنیا تقویت و برای همگان دسترسپذیر کرد، ویروس مهلکتری در انتظارمان خواهد بود.
به اعتقاد او، علم سرانجام راه خود را در غلبه بر این نوع بحرانها خواهد یافت؛ اما اگر پایههای اساسی زندگی بشر تقویت نشود، پس از کرونا بحرانهای سختتری بشر را تهدید خواهد کرد.
به گفته او، هر فرد محرومی در فقیرنشینترین محلههای تهران هم که به درمان و زندگی آبرومندانه دسترسی ندارد، بر سرنوشت تکتک انسانها در جایجای جهان اثر دارد.
بنابراین تأکید دنیا باید بر تلاش برای زدودن فقر و محرومیت، به ویژه فراگیرشدن و تقویت سیستم درمان و بهداشت، در کل جامعه بشری باشد.
یووال نواح هراری این روزها در مقالهای که در نشریه تایم منتشر کرد و نیز در مصاحبه با کریستین امانپور در شبکه سیانان و همچنین در گفتوگو با برنامه «واقعیت» در شبکه دوم تلویزیون اسرائیل تأکید کرد که در مبارزه با کرونا، بشریت با فقدان رهبری روبهروست و تنها راه غلبه بر بحرانهای مشابه، لزوم حل واقعی آلام مردم جهان است؛ حال آن که بسیاری از سیاستمداران، حتی در اوج بحران کرونا، در اندیشه کنترل بیشتر ملتها هستند.
این مورخ ۴۴ ساله زاده اسرائیل و تحصیلکرده آکسفورد، نویسنده کتابهای پرفروش «انسان خردمند؛ تاریخ مختصر بشر»، «انسان خداگونه؛ تاریخ مختصر فردا»، «۲۱ درس برای قرن ۲۱» و مقالههای تفکربرانگیزی مانند «خدا نمرده، برکنار شده» و «حقیقت سکولار» است.
شماری از کتابهای مهم او به ۵۰ زبان دنیا از جمله فارسی ترجمه شده و دیدگاههایش در خصوص تفکر «انسان خداگونه»، او را به یکی از بانفوذترین اندیشمندان معاصر مبدل کرده است.
یووال نواح هراری عملکرد سیاستمدارانی را که بر کشور خود متمرکز شدهاند، در عدم تشکیل رهبری مؤثر و واحد جهانی برای جلوگیری از مبدل شدن بحران کرونا به ابعاد کنونی آن، و اصولاً در بیاثر شدن یا تضعیف نهادهای بینالمللی در رویارویی با بحرانهای بشری، سهیم میداند.
به گفته پروفسور هراری، معضل بزرگی که او شناسایی کرده، این است که دنیا مانند خانوادهای رهاشده است که در آن فرد بالغ مسئولی وجود ندارد یا بزرگتر خانواده از خود سلب مسئولیت کرده است.
هراری میگوید، در برخی مسائل دیگر دنیا که ممکن بود به اندازه ویروس کرونا به جهان ضربه بزند، مانند بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸، آمریکا الگوی جهانی بود، «اما در سال ۲۰۱۶، آمریکا آمد و گفت که من “استعفا میدهم”، من دیگر دوستی در دنیا ندارم، تنها منافع من، “اول، من”».
این اندیشمند همچنین میگوید، رهبران بسیاری در سالهای گذشته اعتماد مردم به علم و نهادهای محلی و رسانهها را که در این نوع بحرانها باید ملاک عمل و تکیهگاه باشند، متزلزل کردند، اما نور امید در این وضعیت این است که در مقاطع بحران، انسانها و حتی همین رهبران، آمادگی بیشتری برای تغییر رویه دارند، و سرعت عمل و بازگرداندن اعتماد مردمی چیزی است که باید در حال حاضر از آنها توقع داشت.
آقای هراری در مورد تصمیم دولت اسرائیل برای استفاده از سازمان امنیت خود در ردگیری بیماران کرونایی و یا سیاست شدیدی که چین و کشورهای دیگر در این ماجرا پیش گرفتند، میگوید، برخی افراد که چنین رفتاری را در دموکراسیها غیرممکن میدانستند، حال خودشان نیز مردد شدهاند که شاید به خاطر این ویروس بتوان این نحوه کنترل را قبول کرد.
اما این پرسش مطرح است که فردا نیز رهبری بیاید و دستنبد بیومتریک به دست شهروندان کشورش ببندد و واکنش و احساسات مثبت و منفی آنها را هنگام شنیدن سخنرانی «رهبر معظم» بسنجد.
به گفته او، به نظر میرسد دنیا در ماجرای ویروس کرونا «با یکی از بزرگترین رویدادهای تاریخ معاصر خود روبهروست. حتی مادربزرگ ۹۸ ساله من که جنگ جهانی را دیده، تجربه مشابه ویروس کرونا را ندارد. تا پیش از این، من تاریخ را از لابهلای اوراق میخواندم، اما اکنون خودم با آن روبهرو هستم. این امر وحشت مرا میافزاید. سخن از رویدادی است که پیامدهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی شگرفی دارد. این عواقب تا سالهای طولانی، حتی بعد از سپری شدن خود ویروس، بر زندگی بشر اثرگذار خواهد بود».
هراری معتقد است که در مقایسه با پدیدههای مشابه در تاریخ بشر، کرونا در شرایطی دامنگیر نسل معاصر شده که علم و جهان آمادهتر از گذشته است. اما مهمتر از ضرباتی که ویروس وارد کرده، از این پس، نحوه عملکرد و همکاری بشریت با یکدیگر اهمیت دارد، نه خود ویروس. آن چه میتواند ویروس را به یک فاجعه جهانی بزرگتر تبدیل کند این پرسش است که آیا این بحران، دشمنی میان انسانها و کشورها و همکاری نکردنشان با هم را بیشتر خواهد کرد یا نه؟
به گفته پروفسور هراری، انزوای کشورها و بسته شدن مرزهایشان که این روزها در اکثر کشورهای دنیا شاهد هستیم، الزاماً به مفهوم عدم همکاری بین آنها نیست. مهم مبادله اطلاعات و دادههای مشترک علمی است… نکته مثبتی که یک پزشک در میلان ایتالیا در رسیدگی به بیماران کرونا کشف کند، بسیار زود در نجات انسانی دیگر در جایی دیگر از دنیا مؤثر خواهد بود. نکاتی که چین و کره جنوبی در ماههای گذشته در دست و پنجه نرم کردن با این ویروس آموختند، اکنون در اسپانیا و آمریکا و هرجای دیگری سرمشق است.
به اعتقاد یووال نوح هراری، در مسابقه انسان با ویروس، پیش از آنکه کرونا خطرناکتر شود، علم و دانشمندان برنده خواهند بود؛ اما این امر مشروط است به همبستگی بشریت و وجود رهبران خردورز و دوراندیش.
او میگوید، مطمئناً کرونا نسل بشر را منقرض نخواهد کرد، اما اگر در نتیجه بحران کرونا سیستمهایی تقویت شوند که با بستن دستبند بیومتریک و راههای دیگر شهروندان را ۲۴ ساعت شبانهروز تعقیب کنند و دنیایی داشته باشیم که کشورها دیگر به هم اعتماد نکنند و تجارت جهانی نیز فرو بپاشد، درست است که هنوز اکثر مردم زنده خواهند ماند، اما دنیای خوبی نخواهد بود.
به گفته این مورخ و نویسنده، دنیا حتی اگر به واکسن کرونا دسترسی یابد ولی به این درک نرسد که باید درمان و بهداشت را در همهٔ دنیا تقویت و برای همگان دسترسپذیر کرد، ویروس مهلکتری در انتظارمان خواهد بود.