عملیات سرکوب مردم یا کرونا؟
بر اساس گزارش یک گروه تحقیق از دانشمندان ایرانی که ۳سناریو احتمالی را در زمینهٔ انتشار ویروس کرونا در ایران پیشبینی کردهاند، احتمال دارد سه و نیم میلیون ایرانی در اثر ویروس کرونا جان خود را از دست بدهند.
«چنانچه اقدامات شدید قرنطینه اعمال نگردد، سه و نیم میلیون ایرانی در اثر ویروس کرونا جان خود را از دست خواهند داد».(میدل ایست نیوز بهنقل از یک سایت خبری رژیم ۲۰مارس۲۰۲۰)
این گروه در گزارش خود «بهترین سناریو» را حالتی دانستهاند که قرنطینه کردن در سطح عموم به میزان ۸۰درصد برسد. در این سناریو تعداد مبتلایان به ویروس در روزهای بعد از ۱۳فروردین به ۱۲۰هزار و تعداد مرگ و میر به ۱۲هزار تن خواهد رسید.
سناریو دوم پیشبینی میکند؛ چنانچه قرنطینه سازی طبق نیاز اعمال نشود و ارتباطات بین عموم مردم در سطح ۵۰درصد باقی بماند، انتظار میرود مبتلایان به ویروس به ۳۰۰هزار مرگ و میر به حدود ۱۱۰هزار نفر خواهد رسید.
«بدترین سناریو» مخالفت با قرنطینهکردن عمومی است که در اینصورت ویروس تا ۶۵درصد گسترش یافته و به مرگ میلیونها نفر منجر میگردد.
کرونا در ایران؛ هر ساعت ۵۰مبتلا و هر ۱۰دقیقه یک مرگ
وخامت وضعیت و افزایش تصاعدی مرگ و میر در اثر کرونا واقعیتی است که رژیم را بر آن داشته که به موازات کوچکنماییهای رایج بهطور غیررسمی و با درز دادن آمارهای نزدیک به واقعی، افکار عمومی را به پذیرش واقعیت دهشتناک موجود آماده کند. اعترافات ناگزیر مهرههای ریز و درشت نظام گوشههایی از این واقعیت را بازتاب میدهد.
کیانوش جهانپور، رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران روز پنجشنبه ۲۹اسفند (۱۹مارس) در حساب توئیتری خود درباره تازهترین آمار بیماران مبتلا به کرونا در ایران نوشت: «هر ساعت ۵۰نفر در ایران به بیماری کووید ۱۹مبتلا میشوند و هر ده دقیقه، یک نفر جان خود را در اثر پیامدهای ناشی از ابتلا به کرونا از دست میدهد».
خبرگزاری حکومتی ایرنا در تاریخ ۳فروردین از نامهٔ مدیران عامل سابق سازمان بیمه سلامت رژیم به روحانی خبر داد که با اعتراف به سهلانگاری رژیم خواستار قرنطینهٔ عمومی شدهاند: «برای محدودیت تردد درون شهری و برون شهری مردم تمهیدی عاجل اندیشیده شود. چه بسا اگر امروز اقدام فوری صورت نپذیرد، با احتمال زیاد و بهدنبال خطاهای برآوردی در بهمنماه، مشکلات عدیدهای را در اواخر فرودین شاهد خواهیم بود که علاوه بر ادامه مخاطرات و تهدید سلامت مردم، درگیری شدید نظام اجرایی در ماههای آتی را به همراه خواهد داشت».
نجفی نمایندهٔ مجلس ارتجاع نیز در نامهٔ دیگری به روحانی نوشت: «وقتی هنوز نرخ ابتلا در نقاط پر تراکم محروم و حاشیهای کشور چندان بالا نرفته، چگونه به مردم اجازه میدهیم آزادانه در اماکن حاضر شوند؟... آنچه کارشناسان مورد مشورت ما میگویند حاکی از لزوم بیشازپیش خانهنشینی اجباری و قانونی همه، بهعنوان پیش نیاز بقای سازمان سلامت و تعیینتکلیف استراتژی مقابله و مدیریت بحران است.(همشهری اول فروردین ۹۹)
قرنطینه، توطئهٔ ضد انقلاب
روحانی اما بهرغم وخامت اوضاع کماکان بر کوچکنمایی و قرنطینه نکردن شهرها اصرار میورزد و آنرا توطئهٔ ضد انقلاب برای به تعطیلی کار و فعالیتهای اقتصادی میداند: «این چیزی بود که من از روز اول توصیه کردم و گفتم در جلسه که ضدانقلاب که بعد مدرکش هم بعد وزارت اطلاعات برای ما مفصل فرستاد، ضد انقلاب توطئهاش این است که یککاری کند که در ایران کار تعطیل بشود فعالیت اقتصادی تعطیل بشود. این هدف آنهاست ما نباید بگذاریم این هدف محقق بشود».(شبکهٔ خبر ۲فروردین ۹۹)
روحانی در عوض با تأکید بر اینکه «نیروهای مسلح یعنی پلیس ما... که در خیابان باید باشد و ناچار است باشد» آنها را «جزو مواردی که این وسایل [ماسک و دستکش] اولویت دارد برایشان» دانست.
ماهیت امنیتی مخالفت روحانی با قرنطینه کردن شهرها را میتوان بهروشنی از وقایعی که طی ماههای اخیر بهوقوع پیوسته دریافت. روحانی میترسد که در صورت قرنطینهٔ شهرها و قطع ارتباط، کنترل بر آنها از دست رژیم خارج شود. او میداند که در چنین صورتی زمینههای همیاری و همکاری مردم بیشازپیش به وجود خواهد آمد. واقعیتی که در روزهای اخیر به کرات اتفاق افتاده است. واقعیتی که در هفتهها و روزهای اخیر در قالب بستن ورودی شهرها، ضدعفونی محلات و اماکن عمومی و توزیع ماسک و دستکش به شکل رایگان در سطح جامعه خود را نشان دادهاست. اتحاد همگانی مردم که در تقدیر خود تکوین بیشازپیش شوراهای مردمی را در پی خواهد داشت؛ این واقعیتی است که قرنطینهٔ شهرها بیشتر به آن دامن میزند و رژیم بهشدت از آن در هراس است. بهویژه که در شورش زندانهای خرمآباد و الیگودرز، رد پای این اتحاد به شکل چشمگیری نمایان شده است. بنا بر این بسیار روشن است که رژیم بنا بر ملاحظات امنیتی هرگز تمایل ندارد با قرنطینهٔ کردن کنترل شهرها را از دست بدهد.
جنگ با کرونا بخشی از جنگ سرنوشت
از سوی دیگر رژیم ظرفیتی ندارد که با قرنطینه کردن شهرها عهدهدار حل و فصل نیازهای اساسی و تأمین قوت مردم گردد. از این رو مردمی که عمدتاً درآمد مکفی هم ندارند، جهت تهیهٔ غذا و سایر مایحتاج خود ناگزیرند رو در روی مأموران رژیم قرار گیرند و از منازل خود خارج شوند؛ و لذا زمینههای درگیری و جرقهٔ قیامها ایجاد میشود. این از جملهٔ ملاحظاتی است که رژیم بهدلیل شرایط بحرانی و در تعادل جدید، سخت از آن گریزان است و از قرنطینه کردن طفره میرود. روحانی از یکطرف با تقویت نیروهای نظامی در سطح شهرها یک حکومت نظامی نانوشته را برقرار میکند و از طرف دیگر بیآبرویی و بیاعتمادی بیشتر را بهجان میخرد و کماکان با دجالیت وعده میدهد «انشاءالله تا ۱۳فروردین... شرایط ما خود به خود تغییر میکند و یک شرایط جدیدی را ان شاءالله بعد از آن خواهیم داشت».(ایسنا ۲فروردین ۹۹)
مخالفت روحانی با قرنطینهٔ شهرها سهلانگاری مجرمانهٔ دیگری است که نشان میدهد حفظ نظام اولویت یک تا صد رژیم را تشکیل میدهد و از این جهت هر اقدامی را از فیلتر امنیت عبور میدهد. اگر توجه کنیم که دولت چین با روش قرنطینهٔ موفق به مهار کرونا شد، آنگاه بیشتر به خیانت و بیتفاوتی رژیم نسبت به جان مردم پی خواهیم برد. از این روست که مردم میهن ما با اقدامات و ابتکارات خود اجازه نخواهند داد کرونای آخوندساخته بیش از این جان آنها را به مخاطره اندازد. همانگونه که رهبر مقاومت در پیام خود تصریح کرد:
«جنگ مردم ایران با کرونا بخشی از جنگ سرنوشت با خامنهای و رژیم دجال و ضدبشری ولایت فقیه و «لازمه پیروزی، شورش و جنگ صد برابر است».