سخن روز ۸فروردین
هر روز که میگذرد، مدارک و نشانههای بیشتری از هفتهها لاپوشانی و کتمان واقعیت توسط سردمداران رژیم، از وجود ویروس کرونا در کشور، برملا میشود.
شیوع کرونا، حداقل از اواسط بهمن
خبرگزاری حکومتی ایلنا (۷فروردین) بهنقل از پرسنل بیمارستان موسوم بهولایت قزوین خبر داد که کادر درمانی این بیمارستان از روز ۱۵بهمن درگیر بیماران مبتلا بهکرونا بودهاند. این گزارش شامل کلیشه و تصویر دستورالعملی بهتاریخ ۱۷بهمن است که در آن پرسنل بیمارستان نسبت بهشیوع کرونا توجیه شدهاند.
در مصاحبهیی با پرستاران این بیمارستان که توسط خبرگزاری حکومتی ایلنا (۶فروردین) منتشر شد، یکی از پرستاران گفت: «الآن ۵۱روز است که من و کل پرسنل بیمارستان درگیر این ماجرا (کرونا) هستیم». نتیجه اینکه اگر از تاریخ این مصاحبه ۵۱روز بهعقب برگردیم، از ۱۶، ۱۷بهمن، سردمداران رژیم بهطور قطع میدانستند که کرونا در کشور هست و تعداد زیادی را مبتلا کرده است، اما آن را تا ۳۰بهمن اعلام نکردند تا ویروس در سراسر کشور منتشر شد. البته تلویزیون رژیم رسوای آخوندی، ۲۴ساعت بعد این پرستار را مجبور کرد حرفش را عوض کند و بگوید در این ۵۱روز، تنها از ۶و ۷اسفند بهخاطر کرونا بوده و قبل از آن بهخاطر شیوع آنفلوانزا در بیمارستان مانده است.
از سوی دیگر، یکی از اعضای مجلس ارتجاع از مشهد بهنام شیران خراسانی در مصاحبهیی فاش کرد: میخواستیم در مشهد قرنطینه صورت گیرد. اما از تهران اجازه ندادند. او همچنین بهعلت واقعی ادعای روحانی مبنی بر خالی بودن بسیاری از تختهای بیمارستان هم اشاره کرد و گفت بیمار مراجعه میکند بهاو میگویند بیمار نیستی و بهخانه برگرد.
وی بهآمار ارائه شده توسط رژیم هم اشاره کرد و افزود: «اسم خارجی بیماری «کرونا ویروس» است. در داخل نامش میشود «بیماری حاد تنفسی». مثلاً در خراسان ۴۰۰نفر بر اثر بیماری حاد تنفسی و ۵۰نفر بر اثر کرونا جان خودشان را از دست دادهاند!».
بحران کرونا؛ تناقض بزرگ و رسوای نظام ولایت
از سوی دیگر، رژیم در تبلیغات خود در رابطه با کرونا با یک تناقض بزرگ و رسوای دیگر هم مواجه است؛ از یکطرف روحانی و دیگر سردمداران رژیم میگویند ما در مقابله با کرونا با هیچ کمبود و کاستی نه در زمینهٔ دارو و وسایل پیشگیری مانند ماسک و امثالهم و نه در امکانات بیمارستانی مواجه نیستیم و حتی ۱۰هزار تخت بیمارستانی مازاد و خالی داریم. از طرف دیگر در تبلیغات خارج کشوری خود و در کمپین و کارزاری که بهراه انداخته، ظریف و دیگر مهرههای وزارتخارجه رژیم، مانند بعیدینژاد میگویند علت مرگ و میر بالای کرونا، کمبود دارو و تجهیزات پزشکی است که بر اثر تحریمهای آمریکا بهوجود آمده است.
کارزار رژیم برای درهمشکستن تحریمها
به این ترتیب، رژیم و بهطور مشخص باند روحانی تلاش میکند از کرونا بهعنوان یک «فرصت» برای شکستن تحریمها و باز کردن راه بهسمت غرب و آمریکا استفاده کند؛ در این رابطه کارزاری را هم شروع کرده و در آمریکا هم محافل مماشاتگر در مخالفت با دولت حاکم، آب بهاین آسیاب میریزند و در رسانههایشان علیه ادامهٔ تحریمها، مطالبی با سس حقوقبشری و دلسوزی برای مردم ایران منتشر میکنند. از جمله واشنگتن پست در سرمقالهٔ خود نوشت: این بیماری در صورت کنترل نشدن جان میلیونها نفر را میگیرد.
اما واکنش دولت آمریکا بهاین تبلیغات، اعلام تحریمهای جدید بود و وزیر خارجه و سخنگوی وزارتخارجه آمریکا هم توضیح دادند که اولاً تحریمها شامل دارو و تجهیزات پزشکی نمیشود، ثانیا هر پولی که بهدست رژیم برسد، نه صرف دارو و درمان مردم، بلکه صرف تروریسم و جنگافروزی و سرکوب میشود.
جان مردم ایران گروگان رابطه و مذاکره با آمریکا
در همین حال، عباس عبدی از مهرههای همسو با باند روحانی، نکتهٔ تکان دهندهیی را مطرح کرده است. او طی اظهاراتی که در سایت حکومتی «خبر فوری» (۸فروردین) درج شده، مینویسد: «روحانی گمان میکند که اکنون بهترین فرصت برای حل مسأله تحریمها و سپس آغاز گفتگوهاست. اصرارهای پیاپی برای لغو تحریمها و تهییج احساسات بینالمللی در این رابطه شواهد این ادعا است. بهنظر میرسد که این وجه سیاست برای رئیس دولت در اولویت قرار دارد».
معنی این حرف این است که روحانی عمداً میخواهد تعداد قربانیان کرونا هر چه بالاتر برود تا از آن در جهت «تهییج احساسات بینالمللی» و فشار بهآمریکا برای تخفیف تحریم استفاده کند. این دقیقاً بهاین معناست که رژیم و شخص روحانی با همان شیوهٔ گروگانگیری، مردم ایران را بهگروگان گرفته و آنها را نه یکیک و ده ده، بلکه هزار هزار و صدهزار صدهزار قتلعام میکند تا طرف مقابل را وادار بهدادن امتیاز کند.
به این ترتیب دو باند حاکم هر کدام با دلیل و منطق خاص خود، مردم ایران را قربانی مطامع پست خود کردهاند. باند خامنهای روی وجود ویروس و همهگیری آن سرپوش گذاشته تا نمایش انتخاباتی و مهندسیاش برای جراحی باند رقیب دچار وقفه نشود و باند روحانی هم با گسترش عمدی کرونا بهسراسر کشور و قتلعام مردم، میخواهد از آن بهعنوان ابزار فشار بهآمریکا استفاده کند و از این طریق راهی بهطرف آمریکا و مذاکره بگشاید.
ظاهراً آنچه در این نقشهٔ شوم و جنایتکارانه و این شقاوت غیرقابل تصور، بهطور احمقانهیی بهحساب نیامده، پارامتر اصلی، یعنی مردم و طوفان خشم مردم داغدار و بهجان آمده است و اکنون که آثار این طوفان در افق سیاسی اجتماعی میهن پدیدار شده، کشتینشینان بهسختی سرآسیمه شده و بههر چیز میآویزند و انبوهی اباطیل ضدو نقیض سر هم میکنند تا شاید از سرنوشت هولناکی که در تقدیر کلیت نظام است، جان بهدر ببرند.
اما راستی تکلیف مردم در برابر دشمنی اینچنین غدار و ضدبشر که جز بهحفظ نظام و حکومت اهریمنی خود بههیچ چیز دیگر نمیاندیشد، چیست و چه باید کرد؟ خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت ایران، در پیام نوروزی خود بهاین سؤال چنین پاسخ داده است:
«پاسخ اصلی «چه باید کرد»، آن عمل تعیینکننده که از دل این شر کثیر، خیر عظیم بیرون میکشد، برخاستن و مبارزه و مقاومت کردن در برابر رژیم آخوندی است.
برای کرونا، برای فقر، برای اختناق و استبداد، یک راهحل و فقط یک راهحل وجود دارد و آن، سرنگونی تمامیت رژیم ولایت فقیه است».