۱۳۹۹ فروردین ۸, جمعه

رحمان کریمی: از زبان مقاومت ایران


رحمان کریمی:  از زبان مقاومت ایران

شرایط و موقعیت ایران از هر جهت، فاقد ابهام و تردید است.
برای مردم ایران کاملا به اثبات رسیده است که جز برافتادن این رژیم مخوف چپاولگر بی رحم؛ هیچ راه حل و امیدی نیست. این آمادگی ذهنی اجتماعی ست که با وجود شدت سرکوب ها، مردم عاصی از فرصت ها بهره گرفته اند برای اعتراض و شورش و قیام. این حقیقت است که جهان در چمبره ویروس کرونا گیر افتاده است و ویژه ایران نیست.

 
اما نقش دولت ها و مسئولان در کنترل مردم از این هیولا غیرقابل انکار است. حقیقتا همانطورکه ملایان و پاسدارانشان در دنائت و رذالت و سنگدلی و بی اعتنایی به حرمت انسانی، یگانه و بی مانندند، مزدوران حقیرشان هم به همان نسبت پست و دنی و دروغگو و هوچی هستند که مثلا مقاومت ایران کرونا را وسیله تخطئه رژیم قرار داده اند!. در حالیکه حرف مقاومت ایران حول نحوه برخورد و عملکرد رژیم است با این ویروس. و تا کجا مردم را به حال خود رها کرده و لغز و تناقض گویی و مالیخولیا پراکنی کرده اند. امروز که ایران در اشغال این ویروس با جناق ملایان درآمده و رسوای عالم شده اند، به یاد قرنطینه کردن و مانع مسافرت و از این قبیل امور افتاده اند که مسلما حرف بر عمل می چربد. چون اینان ذره یی دلشان برای ملت ایران نسوخته است. یک حزب الله لبنانی یا عراقی را بر مردم ایران ترجیح می دهند.
 ما برای اعیاد و سنت های ملی بسیار ارزش قائلیم اما با این باور که طعم و جلای جشن ها در آزادی و بدور از این کوردلان اهل عزا معنی می دهد. وقت است که به قیام عمومی برخیزیم که رژیم در نهایت بحران و شکنندگی خود قرار دارد. باید بدانیم که جز برخاستن عموم، راه حل دیگری نیست. مقاومت ایران در شرایطی به پایداری مانده است که سرگذشت آن را در سرگذشت هیچ جنبش رهایی بخشی نمی توان خواند و دید.
 مقاومت سرفراز وسختی کشیده ایران نه تنها در جهانی نامساعد امر مبارزه را با بودن راه بندان های بی شمار بپیش می برد، بل در محاصره جهانی هست که یکی از عمده ترین زیان های آن بی تفاوتی آدمها به سرنوشت و نیازها و مطالبات آرمانی و برحق خود، چه رسد به سرنوشت و روزگار سیاه ملل محروم و تحت ستم، می باشد . طبیعی ست که دراین برداشت و ملاحظهً کلی باید اقلیت نخبگان و فرهیختگان متعهد را مستثنا دانست. رشد عظیم و سرطانی و سرطانزای سرمایه داری بزرگ مقتضیات یک کاسه کردن اقتصاد جهانی را آن چنان بعنوان امری حیاتی و ضد بحران در تمامی عرصه های سیاسی و اجتماعی مدّ نظر دارد که لاجرم سیاست صرفاً بعنوان ابزار متغیر و هماهنگ کننده هدف سودآوری هرچه بیشتر حوزه های اقتصادی، بکار گرفته می شود. سیاستی تهی از شئون ومنزلت های انسانی واعتباری که ارّه وار و بی هیچ شرم و هراسی تمامی اصول و دستاوردها ی ارزشی بشریت را قطعه قطعه کرده، نثار پای اقتصاد می کند. و چنین است که تمامی وسایل ارتباط جمعی (سمعی و بصری، نوشتاری و تصویری) با شیوه ها و تکنیک های حساب شدهٌ روان فردی و روان اجتماعی، مستقیم یا غیر مستقیم به خدمت سرمایه در می آیند تا به تخریب و تحمیق و تحدید و مسخ وخود نگری محض اذهان و طبایع آدمها بپردازند. در حقیقت چرخ وسایل ارتباط جمعی با بودجه سود آور صاحبان بزرگ سرمایه در چرخش و گردش است. انسان مسخ شده و درگیر مصرف و تأمین مصرف با داشتن بحران های گوناگون روحی و اجتماعی کی مجال پرداختن به درد دیگران دارد، خاصه حال و احوال غریبه ها و بیگانگان . چنین آدمی تنها وقتی احساساتش جریحه دار و یحتمل به حرکت اعتراضی درمی آید که به روند متعارف مصرف و رفاه مادی او آسیب جدی برسد. اکثریت آدمهای بی حس و بی تفاوت را به ارزش های متعالی ومعنوی بشری و درد و رنج دیگر همنوعان خود در گوشه و کنار جهان چه کار. ما با آگاهی و واقع نگری باید بپذیریم که در چنین متن و پیش زمینه یی داریم مبارزه می کنیم و باید در برابر شرایط حاکم بر جهان امروز الزاماً در پی شیوه ها و امکانات منطبق بر موقعیت باشیم. ما به دلیل آگاهی ، هدفمندی و حس مسئولیت ملی و انسانی و نیز داشتن انرژی لازم مبارزاتی باید ریل ها و راه های گوناگون حرکت را در فراز وفرود و ناهمواری های مسیر خود جستجو و شناسایی کرده و با شدت وحدّت توأم با خرد و آینده نگری به مبارزه و پیشروی خود ادامه دهیم . اگر مبارزه جدی سخت است ما نیز از تیره نرم تنان نیستیم. از تبار عزم و اراده و ایمانیم. ما از بستر های نرم و امن برنخاسته ایم تا با وزش بادهای مسموم و درگرفتن توفان های مهیب به بستر ناز خود باز گردیم. ما به وقت ترک ناگزیر خان و مانمان با ملتمان، کشورمان ، شرف و غیرت و وجدان انسانی مان عهد و میثاق بستیم که باز نگردیم مگر با دستاورد آزادی و رهایی ملک و ملت از چنگال خونریز و فاسد ملایان حاکم . اگر جهان سخت می آید ما نیز سخت تر به حرکت در می آییم. تا هستیم تحت هیچ شرایط دشواری دشمن را آسوده رها نخواهیم کرد. پلنگ آسا و توفانی دراو می پیچیم تا از پای درآوریمش. امر براندازی همان اصل محتومی ست که برسر آن با هیچکس تعارف نداریم و هرگز نیم گامی هم عقب نخواهیم نشست. چگونه می توانیم در دموکراسی و امنیت نسبی دنیای غرب ازآنهمه جنایات و فجایع و زور و ستم های بی حد وحساب بیرحم ترین و فاسد ترین و جنایتکارترین دیکتاتوری عصر حاضر درگذریم و به آسودگی ناچیز خودمان بچسبیم؟ به راستی چگونه؟ هُرم تابناک یک وجدان بیدار چنین اجازه یی نمی دهد آنان که بعنوان مبارز راه دشوار آزادی بعد از پریدن از چند جوی و جدول، پیش از آنکه جسماً از پای درآیند، روحاً نومید و خسته می شوند، مرد راه نیستند. آنان عزیمت نمی کنند که در حقیقت به هزیمت به کنج خویش باز می آیند. به راستی زندگی بی شور وغلغلهٌ انرژی بخش وجدان بیدار، چه طعم وجلایی دارد که بتوان زندگی را در روزمرگی آن معنایی بخشید . مخلص براین اعتقاد است که بی هدفان از جمله بیچارگان روزگارند هرچند باهزار دست و پا زدن به مال و منالی رسیده باشند . مبارزان آگاه که از بینش درست از تاریخ و حیات اجتماعی انسان برخوردارند به خوبی واقفند که تلاش و پیگیری و پایداری صفاتی ست که برای هر موفقیت و پیروزی الزامی می باشد . مگر ورزشکاران راستین مثلاً کشتی گیران و وزنه برداران پیوسته درگیر یک تمرین و تلاش روبه تزاید و تصاعدی نیستند؟ مگر وزن ها و وزنه ها بالا و بالاتر نمی رود؟ مگر هنگامی که ورزشکار عاشق برسکوی قهرمانی جای می گیرد در تب وتاب و اندیشهٌ حتی رکورد خود را در آینده شکستن یعنی پیشروی از مرز فتح شده پیشین نیست؟ مگر برای نایل آمدن بدین هدف متعالی تر، به فرم و سوخت و ساز و استیل های متناسب و هماهنگ با تن وروح و بکار گیری وقت و انرژی بیشتر نمی پردازد ؟ مسلماً کار یک مبارز، کار یک سازمان ضد استبداد عدالتخواه و وای اگر از سرآمدان باشد یعنی سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت کمتر و آسان تر از ورزشکاران نخواهد بود. در عرصهٌ دانش و فن و هنر و ادبیات هم تحول و نوآوری بر اساس ذهنیت پویا و کار مداوم بوده و هست. دانشمند واقعی از آزمایش کردن های مداوم و مکرر خسته و نومید نمی شود. تجربه پشت تجربه می کند تا به نتیجه لازم برسد. دانشمندی که در راه شناخت و کشف و تولید علمی سست اراده و بی حوصله باشد گزیری ندارد مگر از تحقیق باز بماند. حرکت است که به ما اشتباهات و کمبود ها را با دادن آگاهی های تازه می آموزد. اشاره رفت که در جهان تاجر پیشه و بی رحم امروز تنهاییم، اما باید گفت نه آن چنان تنها که فریاد هایمان و صدای گام های استوارمان در معابر جهان طنین افکن نشود و فرزانگان و فرهیختگان متعهد و بشردوست جهان به ندای حق طلبانه ما پاسخ مساعد ندهند . همین اقلیت گرانبها و سنگین وزن و با نفوذ است که در تمامی مراحل و مقاطع بحرانی و توطئه زا بسیج شده و به یاری مقاومت ایران برمی خیزند. آری جهان بی رحم است اما ما صرفنظر از حمایت بی دریغ ایرانیان عزیز، حامیان بسیاری در سطح بین المللی داریم. جای دلسردی برای ملایان جنایتکار حاکم بر ایران است که در چراگاه های جهان گرازوار می چرند و باز هم چنان در وحشت امنیت و ثبات خویش بسرمی برند. بگذار آخوندهای ددمنش و بی بته با تاراج منابع ملی و رقص و وارقص های وقیح و قهر و غمزه های عنیف از صاحبان سرمایه و قدرت دلربایی کنند تا آنان راه را بر ما ببندند. عزم سترگ و توان پایان ناپذیر مقاومت ایران راهگشای هر مشکل و معضل خواهد بود. مقاومت ایران سد شکن است نه از سد گریز و خوشبختانه راه های مبارزهٌ اصولی و تأثیر بخش متعدد ومتنوع است. آزادیخواهان مبارز نیک می دانند که شیوه ها و تاکتیک های مبارزاتی نمی تواند پیوسته بر یک مدار یا یک خط مستقیم ثابت پیاده شود. مسیر حرکت به اجبار یا الزام پرپیچ و خم و مضرّسی ست. مقاومت آزموده و مجرب ایران، امروز می تواند از حجم و گستردگی و فراگیری تأثیر گذار حوزه های هنری و فرهنگی بیش از آنچه تا کنون با موفقیت بانجام رسانده بهره بگیرد. نقش و تأثیر تجمعات هنری و فرهنگی اصیل نه تنها کمتر از اجتماعات صرفاً سیاسی نمی تواند باشد که حتی قادر است قرین و همراه با آنگونه فعالیت های ضروری، اما بی نیاز از هر شعار یا سخنرانی، راندمان بهتر و بیشتر هم داشته باشد . دشمن فلکزده و مستأصل به طرز جنون آمیز و مطلقاً بی سابقه یی با پشتوانه ثروت های ملی ایران و نیز وقاحت و دریدگی و گدایی پیشگی ذاتی خود درتلاش است که حتی در محدوده های دنیای غرب نیز درهای مبارزه را به روی مقاومت ایران بربندد تا خیال پریشان خود را از هول روزافزون آسوده بدارد. البته ما نیز براین امر واقفیم که در جهان بی مسلک و تک محوری اقتصاد جهانشمول، ممکن است هرآن با زد و بند و معامله کثیف دیگری مواجه گردیم. مبارزه سیاسی برای رهایی از قید استبداد و برقراری آزادی و عدالت اجتماعی با خانه نشینی یا کافه نشینی همراه با چند اعلامیه میسر و ممکن نیست. در هیچ شرایط تحمیلی مقاومت پرتوان ایران قفل و مات نمی شود. ما از حرکت باز نمی مانیم و پیوسته راه های نوین و مؤثر مبارزه را جستجو و تجربه می کنیم. ما به مردم چشم براه آزادی ایران یادآور می شویم که قهرمانان کانون های شورشی در سراسر کشور را نادیده نگیرند. این مشتی ست از خروار پتانسیل مبارزاتی مجاهدین خلق و مبارزان راستین. پراکندگی اعتراضات برای امر سرنگونی کافی نیست. هر چه توده ها سنگین و وسیع به خیابان ها درآیند، ناتوانی، ترس و تردید نیروهای مسلح دشمن آشکارتر می شود. اگر دانشمندان جهان هنوز برای کرونا در پی آزمایش ها هستند، شما مردم ایران برای مقابله و از میان برداشتن ویروس آخوندی؛ آزمایش ها پشت سر نهاده اید. این خطرناک مهلک را بخوبی شناخته اید. از میان بردنش هم در گرو همت همگان است. آنگاه ست که حمایت و پیشگامی جان برکفان خود را به وضوح خواهید دید.