۱۳۹۸ اسفند ۲۲, پنجشنبه

راه نجات از ویروس کرونا و کرونای ولایت

توزیع کمکهای بهداشتی توسط مردم
                                  توزیع کمکهای بهداشتی توسط مردم
بی‌تدبیری، اهمال عمدی و امنیتی و اطلاعاتی کردن ویروس کرونا توسط حاکمیت ولایت فقیه و زیر نظر شخص خامنه‌ای، باعث پیشرفت و گسترش کرونا در ایران شده است. به همین دلیل به یک مرحله تصمیم‌گیری نزدیک می‌شویم. مرحله‌ای که باید آن را مجهز شدن برای نبرد اصلی و تعیین‌کننده دانست.

اکنون کرونا یک بحران ملی و فراگیر شده است. از این رو مقابله و نبرد با آن باید هدفی ملی و میهنی و در راستای نجات ایران باشد. بر نجات ایران و ایرانی تأکید می‌شود؛ چرا که نظام آخوندی در این برهه از بحران انسانی و ملی که خودش مسبب‌گر گرفتن آن شده است، هدفی جز حفظ نظام نداشته و ندارد و کماکان سیاست خیانت‌بار ترویج کرونا را با لاپوشانی، دروغگویی، عدد و رقم‌سازی و استمرار پرواز به چین ادامه می‌دهد.

اکنون باید از خود بپرسیم برای نجات ایران و ایرانی «چه باید کرد؟». اکنون اگر ایران جبهه نبرد شده است، باید از خود پرسید به چه چیزی باید مجهز شد تا بتوان از پس این نبرد برآمد؟ نبردی که ضرورت آن، اینک پیش روی تک‌تک ایرانیان قرار گرفته است.
در این نبرد باید دو رویکرد را مد نظر داشت:
ـ رویکرد فردی برای نجات خویش
ـ رویکرد جمعی و عمومی برای نجات همگان و ایران.
در هر نبردی همواره باید تهدید اصلی و مانع اصلی را شناخت و دستگاه نبرد را متناسب با آن مهیا نمود. در این باره قدری در واقعیت کرونا در ایران تأمل می‌کنیم.

آنچه مسلم و عیان است، چنین گواهی می‌دهد که مقابله با کرونا در ایران خصلت ملت ـ دولت ندارد؛ یعنی این‌طور نیست که ویروس در یک جبهه باشد و ملت ایران و دولت آخوندها با هم در یک جبهه. ملت ایران دنبال نجات خود و کشورشان هستند، دولت آخوندها و توابع آن دنبال حفظ نظام و نهایت سوء‌استفاده از این وضعیت برای خود. از این رو مردم ایران خواه ناخواه با دو ویروس مواجه‌اند: ویروس کرونا، ویروس سیاسی که حاکمیت و دولت باشند.

بنابراین مشخصات این وضعیت گویای این واقعیت است که انگیزهٔ فردی برای نجات جان خود از کرونا، پاسخ حل نهایی کرونا نیست؛ چرا که خود ویروس کرونا به رویکرد و عملکرد حاکمیت تکیه و پشت دارد که با آن مانور امنیتی ـ اطلاعاتی ـ سیاسی می‌دهد. از این رو انگیزهٔ فردی در این نبرد میدان بسیار محدود و تجهیزات بسیار اندک دارد. از نظر اقتصادی هم امکانات و سرمایه‌های ضروری پیشبرد این نبرد، ناچیز و محدود بوده و حتی طبقات محروم هم از پس آن برنمی‌آیند.

رویکرد نتیجه‌بخش که می‌تواند امکانات و تجهیزات کافی را بسیج کرده تا کرونا را ریشه‌کن نمود، انگیزهٔ جمعی برای نجات ایران و ایرانی از دو ویروس بدخیم است. این واقعیت را می‌توان این‌طور تشبیه نمود: فردی می‌خواهد صرفاً جان خودش را نجات دهد. چنین فردی با انگیزهٔ شخصی نمی‌تواند از پس مشکلات بربیاید و لابه‌لای انبوه موانع که حاکمیت سر راهش پهن کرده است،‌ گرفتار خواهد شد. سقف انگیزه کوتاه و توانایی هم محدود است.

رویکرد دیگر، جمعی و ملی برای نجات ایران و ایرانی است. چنین رویکردی مدام انگیزه در انگیزه خلق می‌کند، آفرینندهٔ امکانات و تجهیزات و کسب آگاهی و شناخت نسبت به قوانین مبارزه با کرونا است و مبشر توانایی و دگرگونی و تغییر. در چنین رویکردی از قضا نجات فردی هم محاط در نجات جمعی و ملی و با انگیزهٔ نبرد با مانع اصلی نجات ایران که همانا حاکمیت ولایت فقیه است، می‌باشد. تنها راهی که می‌تواند از پس بحران ملی کرونا در ایران بربیاید، راه جمعی با انگیزهٔ کنار زدن ویروس نظام آخوندی است.

این یک کیفیت بی‌همتا است که هر ایرانی با خود فکر کند که باید از جان خویش در مقابل کرونا دفاع کند تا سالم بماند که با قدرت تمام علیه نظام آخوندی بجنگد و با نفی کامل آن، خانوادهٔ خود و مردم و کشور ایران را نجات دهد. اگر هر ایرانی با خود چنین فکر کند و چنین انگیزه‌ای را راهنمای نجات خویش و مردم و ایران قرار دهد، شکی نیست که در همیاری ملی و هدفمند، از پس اتحاد ویروس‌های کرونا و آخوندیسم برخواهیم آمد. این است چراغ روشنگر راه و امید نجات ایران.