گسترش ویروس کرونا در سطح کشور
اظهارات وزیر کشور رژیم در جلسهٔ ستاد اطلاعرسانی وزارت کشورکه خبرگزاری حکومتی فارس (۲۷اسفند ۹۸) آنرا منتشر کرده، بهوضوح دغدغهٔ اول و آخر و وحشت رژیم نسبت به خیزش سراسری تودههای مردم را از زبان یک مهرهٔ دستآموز نظام بازگو میکند.
رحمانیفضلی از همان اول مشخص کرد که مقصود اصلی او از دعوت رسانههای حکومتی به این جلسه نه برای رهنمود و بهاصطلاح مدیریت کرونا بلکه «کاهش ارتباطات بین افراد و کانونهای مختلف جمعیتی» و در حقیقت مدیریت مردم بهجان آمده است؛ و به همین منظور از آنها میخواهد تا در این مهم با حکومت همکاری و اطلاعرسانی کنند.
قالب کردن آمار دروغ و قطرهچکانی
وزیر کشور آخوند روحانی، برای اینکه مبادا رسانههای حکومتی «سرخود» و بدون هماهنگی اطلاعات و آمار واقعی را انتشار دهند، نقشهمسیر را برای آنها تعیین کرد و گفت: «در حوزه رسانهها چند موضوع مهم مورد نظر است، اول اطلاعرسانی که باید دقیق، درست و شفاف باشد، بهعلاوه زمینه سوءاستفاده در بین نباشد و از هر نوع تناقض و ارائه آمارهای متفاوت جلوگیری شود.»
روشن است که منظور وی از اطلاعرسانی «دقیق و درست و شفاف» که نه «زمینهٔ سوءاستفاده» و نه «تناقض در ارائهٔ آمار» داشته باشد، این است که مبادا خبر و آماری غیر از آنچه سردمداران دروغگوی نظام میخواهند، منتشر شود.
قابل توجه اینکه بنا به گفتهٴ رویترز (۱۶مارس ۲۰۲۰) دکتر ریک برینان، مدیر منطقهیی بهداشت جهانی اعلام کرد که «آمار کرونا [در ایران] ممکن است تنها یک پنجم آمار واقعی باشد.» وی این موضوع یک هفته پس از بازگشت از ایران بیان کرده است.
کرونا، مسألهٔ عاطفی زودگذر!
رحمانی فضلی در سخنان خود به کوچکنمایی دغدغهها و مشکلات مردم که ناشی از کرونای ولایت ساخته است، پرداخت و آنها را «پارهای از بیمها در حیات فردی و اجتماعی» و «مسألهای عاطفی و زودگذر» خواند و گفت «غلبه بر این شرایط در دسترس است» و برای مردم نسخه پیچید که با «سازگاری» به زندگی خود ادامه دهند تا «در کنار این موضوع (کرونا) بتوانند زندگی خود را داشته باشند و خود را مصون کنند»
توصیههای «صد من یک غاز» این مهرهٔ وقیح نظام در حالی است که مردم علاوه بر خطر ابتلاء به کرونا، بهخاطر نداشتن درآمد چیزی برای خوردن ندارند و معلوم نیست که با وجود این وضعیت چگونه باید از پس تأمین مایحتاج زندگی خود برآیند. وزیر کشور آخوندها اساساً به مسئولیتهایی که حکومت در قبال مردم بهعهده دارد، کمترین اشارهیی نکرد؛ اما در عوض با وقاحت آنها را به سازگاری دعوت نمود. وی به این منظور به رسانهها هم دیکته کرد و هشدار داد که اگر در قانع کردن مردم جهت تندادن به این سازگاری ضعیف عمل کنند، مردم تحت تأثیر اخبار غیرصحیح [بخوانید اخبار واقعی] قرار میگیرند: «چنانچه در عرصه اقناع، ضعیف عمل شود، مردم تحت تاثیر اخبار غیرصحیح قرار میگیرند و شایعات جا میافتد».
رحمانی فضلی هر جا هم که «برای خالی نبودن عریضه» لازم میبیند رهنمودی جهت مدیریت کرونا بدهد، تأکید بر «ابعاد امنیتی و انتظامی طرح» را نیز از نظر دور نداشته و تصریح میکند: «البته ابعاد امنیتی و انتظامی طر ح نیز برعهده وزارت کشور است.»
او با تقدیر از نیروهای سرکوبگر رژیم که به گفتهٔ وی «در این حادثه مانند تمام حوادث کشور از قبیل سیل و زلزله بیشترین تلاشها را داشتهاند» تصریح کرد که آنها «پای کار هستند» و به این ترتیب نشان داد که رژیم هرگز و در هیچ زمینهای حتی بهداشتی بدون نیروهای سرکوبگر اموراتش نمیگذرد!
امنیت درمانی!
بهراستی علت چیست که تحت حاکمیت آخوندی، هر معضل اجتماعی و اقتصادی و حتی بهداشتی، منفک و مجرد از مسألهٔ «امنیت»! نمیتواند مورد رسیدگی و حل و فصل قرار گیرد؟
واقعیت یک چیز بیشتر نیست. این حاکمیت از همان اولین سالهای تولدش پیوسته با سرکوب و اختناق اموراتش را گذرانده است. این حقیقتی است که مجاهدین و مقاومت ایران هرگز و هیچگاه از تکرار آن خسته نشدند و بهرغم بهای سنگین بر آن پای فشردند.
اکنون در تعادل جدید ناشی از قیامهای پیدرپی تودههای مردم بهویژه پس از آبان و دی ۹۸ که رژیم سوزش شعلههای یک قیام عظیم تودهیی را پشت گوشهایش حس میکند؛ و کابوس سرنگونی را نزدیکتر از هر زمان بهچشم میبیند، مجبور است که امنیت بخورد و امنیت بپوشد و خواب امنیت ببیند. از همین روست که مهرههای ریز و درشت نظام با تهدید و تطمیع مردم را به همکاری و سکوت ترغیب میکنند تا بهزعم خود جرقههای قیام را در نقطهٔ شروع خاموش کنند.
رحمانی فضلی بهعنوان وزیر کشور این رژیم منحوس که برحسب قاعده باید متمرکز دایر کردن تسهیلات عمومی برای رفع نیازهای مردم در دوران شیوع و گسترش کرونا باشد، نگران «سازگاری» مردم با وضعیت ناشی از کرونا و «ابعاد امنیتی و انتظامی» طرح است. به عبارت دیگر خواهان تمکین مردم به کرونازدگی، از دست دادن عزیزان، گرسنگی و فقر ناشی از تعطیلی کسب و کار و هزاران معضل دیگر بهخاطر حفظ نظام است. باید گفت این خواب پنبه دانهای هرگز تعبیر نخواهد شد.