۱۳۹۸ اسفند ۱۸, یکشنبه

فاجعهٔ کرونا، بن‌بست پنهان‌کاری‌


سخن روز
                                    سخن روز
علیرضا رحیمی، عضو هیأت رئیسهٔ مجلس ارتجاع در توئیتر خود نوشت: «چرا شیوع کرونا در قم تحت‌الشعاع انتخابات مجلس پنهان شد؟ چرا شهر قم برای پیشگیری از شیوع کرونا در کشور قرنطینه نشد؟»

عجبا، تا دیروز بیان همین جملات کار «دشمن» و «معاندین» نظام بود. امروز عضو هیأت رئیسهٔ مجلس آخوندی عینا همین جملات را در توئیتر خود می‌نویسد و خبرگزاری حکومتی ایسنا هم آن را منتشر می‌کند.

این جملات درست رو در روی حرفهای خامنه‌ای و روحانی است که هر دو با اصرار و تأکید گفتند اخبار شیوع کرونا از «روز اول» شفاف اعلام شده است. آیا این اقدام عضو هیأت رئیسهٔ مجلس ارتجاع یک اتفاق و یک استثنا است یا نمونه‌های دیگری هم دارد؟
اعتراف به لاپوشانی واقعیت
روزنامه حکومتی مستقل به‌نقل از اسلامی مهرهٔ باند مغلوب و عضو اسبق مجلس ارتجاع، با اشاره‌های صریح‌تری بر نقش حاکمیت در جلوگیری نکردن از این فاجعه و لاپوشانی واقعیت اشاره کرده و نوشته است: «جامعه ما به این درک رسیده که با پنهان‌کاریهای سازمان‌یافته و انکار آشکار روبه‌رو است». وی با اذعان به این‌که «زمان طلایی برای کنترل بیماری از دست رفته»، با اشاره به فضای انفجاری جامعه افزوده است: «این امر از رخدادهای آبان و سرنگونی هواپیما روندی رو به افزایش داشته» است.
اشاره به قیام آبان و دروغ گویی رژیم در علت سقوط هواپیمای اوکراینی، نمودی از وحشت باندهای حاکم از پتانسیل انفجاری جامعه است که حالا در وحشت از پیامدهای لاپوشانی ابعاد فاجعه کرونا به یکدیگر گوشزد می‌کنند. هم‌چنانکه حسن موسوی از مهره‌های حکومتی هم با اشاره به امکان انفجار خشم مردم در اثر پنهان‌کاریها به نظام هشدار داد: «اتفاقات آبان ۹۸باید برای همهٔ ما درس عبرت باشد».
سؤال این است که چرا کارگزاران نظام هم‌چون عضو هیأت رئیسهٔ مجلس ارتجاع اقدام به چنین فاش‌گویی‌هایی می‌کنند؟

جواب این است که این بیانگر ریزش گسترده در نظامی است که در مرحله سرنگونی قرار گرفته است. فعلاً ریزش در لایة گستردهٔ اداری رژیم آشکار شده است. از زبان کسانی‌ که در این مرحله به‌خاطر منافع مشخص خودشان یا کشمکشهای باندی، درصدد سفید‌سازی شخصیت خودشان برای آینده بدون نظام ولایت هستند.
بن‌بست پنهان‌کاری
به‌نظر می‌رسد گسترش چنین نمونه ‌هایی رژیم را با بحران تازه‌یی مواجه کرده است. بحرانی که اسمش را می‌توان «بن‌بست پنهان‌کاری گذاشت». چرا که رژیم به‌شدت نیاز به‌پنهان‌کاری دارد تا حدی که خود خامنه‌ای و روحانی باید به‌صحنه بیایند و با رفتن پشت این دروغ رسوا، آبروی خود را برای حفظ نظامشان معامله کنند.

حالا چرا «بن‌بست پنهان‌کاری»؟ دلیلش روشن است اگر به‌پنهان‌کاری ادامه دهد روزبه‌روز بر خشم انفجاری مردم می‌افزاید و خطر انفجار را نزدیک‌ و نزدیک‌تر می‌کند و اگر بخواهد از پنهان‌کاری دست بکشد و آمار و ارقام واقعی را به‌زبان بیارود، این خودش جرقهٔ انفجار و قیام است.

گرفتاری نظام در این بن‌بست پیامدهای مشخصی هم دارد. سلسلةی از اقدامات دیرهنگام مثل بستن جاده‌های برخی شهرها و تعطیلی نماز جماعتها از این قبیل است. اعلام تعطیلی مدارس تا پایان سال. اعلام وضعیت قرمز در شهرهای مختلف، و اعلام آماده‌سازی هتلها و مهمانسراها و حتی برخی اماکن تاریخی برای جا دادن بیماران مبتلا به کرونا، همه و همه بیانگر ابعاد فاجعه‌یی است که رژیم سعی در کتمان آن داشت.

علاوه بر اقدامات عملی، ابعاد فاجعه در اعترافهای مقامات و مهره‌ها و رسانه‌های مختلف حکومتی نیز، گویای گسترش فاجعه است. این اعترافات در میان دروغ‌درمانی‌های امثال روحانی و خامنه‌ای، شکاف درون رژیم را هر چه بیشتر کرده است. این همان پدیده است که کیهان خامنه‌ای از آن به‌عنوان «ضربه به اعتماد بین حاکمیت و مردم» از آن یاد کرده است.
سایر پیامدهای بحران کرونا
سایر پیامدهای بحران کرونا در نظام آخوندی در این ابراز وحشت ها ضرب شده است. بحران اقتصادی و بسته شدن بسیاری از مراکز تولیدی و تجاری از این جمله است. حسین هاشمی عضو مجلس ارتجاع به«پیآمد گستردهٔ تاثیرات کرونا بر اقتصاد و معیشت مردم» اشاره کرده و می‌گوید:« تعطیلی بخشی از صنوف و بنگاههای اقتصادی نگرانی‌های عدیده‌ای را برای همه به‌وجود آورده». و حمید گرمابی عضو دیگر مجلس آخوندی در قیاس با خسارتهای کرونا به بازار و کسبه می‌گوید: «تاثیر این ویروس بر صنعت گسترده‌تر خواهد بود».

اظهار عجز در برابر شبکه‌های اجتماعی و اقبال مردمی از افشاگریهای مردم و مقاومت آزادی ستانشان، یکی دیگر از پیامدهای این بحران است. مستقل روزنامه باند مغلوب با سوزوگداز نوشته است: « ای کاش هموطن من برای نشان‌ دادن بی‌کفایتی نظام اقدام نمی‌کرد... ایکاش هم‌کیش من، با پیام‌های احساسی ساعات پخش برنامه‌های رسانه‌های معاند را پر نمی‌کرد و وسیله تغذیه تبلیغاتی آنها نمی‌شد».

به این ترتیب شکستن طلسم دروغ و لاپوشانی ابعاد فاجعه کرونا، رژیم را در شیب تند رسوایی داخلی و بین‌المللی انداخته و در تعادل‌قوا در برابر مردم و مقاومت آزادی ستانشان به‌مراتب ضعیف‌تر کرده است.