کرونا در ایران
پنهانکاری آخوندها از روز اول باعث گسترش بیماری کرونا شد. در حال حاضر هم خودداری عامدانهٔ رژیم از انتشار آمار واقعی، کرونا را به یک فاجعهٔ ملی در میهن ما تبدیل کرد.
در نقطهٔ مقابل مجاهدین و کانونهای شورشی داخل کشور، پتهٔ رژیم را روی آب ریخته و جهت یاری هموطنان خود با ریسکپذیری و تلاش بیوقفه به تهیه و انتشار آمار موثق مبادرت کردهاند تا هشیاری و حساسیت آنها را نسبت به وخامت وضعیت و شیوهٔ برخورد با کرونا برانگیزند. از این رو رژیم مجبور است کماکان آمار واقعی را تکذیب کند و به معاندان و دشمنان نظام نسبت دهد.
اگر هوا گرم بشود، اگر بهار بیاید، اگر آفتاب طلوع کند!
آخوند امید زمانی خطیب نمایش جمعهٔ گیلان شکایت و نگرانیاش را اینگونه بروز میدهد:
«اگر هوا گرم بشود، اگر بهار بیاید، اگر آفتاب طلوع بکند خودش ریشه این ویروس را میکند خب به مردم امید بدهیم... هوا دارد خوب میشود مردم نترسید هیچ اتفاقی نیافتاده در حالت عادی ما روزی ۶۰نفر تو این کشور در تصادفات داریم از دست میدهیم» (سایت شورای سیاستگذاری ائمه جمعهٔ رژیم ۱۶اسفند ۹۸)
این آخوند ضدبشر که از جان باختن مردم ککاش هم نمیگزد، در هراس از خشم مردم، میافزاید:
«هر شبکهیی را شما باز میکنید دارند تبلیغات هی میترسانند هی میترسانند هی میترسانند مردم را. اتفاقی نیافتاده خبری نیست یک چیز عادی است یک سرماخوردگی عادی است... دکترها میگویند خطر این از آنفولانزا کمتر است نصف آنفولانزاست خب چه ترسی داریم....مراقب فتنهها باشیم پس پرده این ویروس، ویروس فتنه بالاخره در پی اون قرار دارد.» (همان منبع)
وی سپس بهمنظور در بردن سپاه و «جمهوری اسلامی» آخوندی از آتش نفرت و انزجار عمومی، به مردم توصیه میکند که حواسشان باشد:
«عدهیی سپاه را متهم میکنند میگویند سپاه باعث شده که این ویروس وارد کشور بشود حواستان باشد یک عدهیی اصلاً شروع این ویروس را به جمهوری اسلامی نسبت میدهند میگویند شروع کرونا از ایران بود؛ ایران این ویروس را به کشورهای دیگه منتقل کرده؛ شروع شده از ایران و منتقل شده به کشورهای دیگه» (همان منبع)
اما بهرغم کوچکنماییهای آخوند زمانی وخامت شدید اوضاع آنچنان کتمانناپذیر است که مهرههای رژیم را ناگزیر از فاشگویی و درز بخشی از واقعیتها نموده است. فاشگوییهایی که تنها نوک کوه یخ این فاجعهٔ ملی است.
مزاح نیست، وضعیت جدی است!
مهدی شادنوش مهره و نمایندهٔ وزیر بهداشت رژیم در گیلان درست بهخلاف آخوند زمانی ناچار شدهاست که به گستردگی و جدیت فاجعه در گیلان اینگونه اعتراف کند: «قصد مزاح و سخنوری نداریم و بیمارستانها شاهد روزهای دردناکی است و برخی از خانوادهها چند نفر از عزیزان خود را از دست دادهاند.» (ایسنا ۱۵اسفند ۹۸)
نقطه امن برای خودی ها
مهرداد لاهوتی، نمایندهٔ مجلس ارتجاع از لنگرود اما علاوه بر اذعان به اینکه گیلان نسبت به سایر استانها وضعیت سختتری دارد، به سهلانگاری رژیم هم که موجب گسترش ویروس در گیلان شده اعتراف کرد و گفت:
«در ابتدا نسبت به این استان بیتوجهی صورت گرفت و بعد از تعطیلی برخی مدارس خیلیها از قم و تهران که بهدنبال محیط امنی میگشتند، به گیلان آمدند و این ویروس را به این استان منتقل کردند که این در اثر بیتدبیریهایی بوده که صورت گرفته است. (روزنامهٔ مستقل ۱۷اسفند ۹۸)
لاهوتی با این اظهارات از یک اقدام خیانتبار نیز پرده برداشت؛ و نشان داد که کارگزاران رژیم عمداً از قرنطینه کردن قم خودداری کردهاند تا راحتتر «خودی»ها را نجات دهند و به شهرهای دیگر منتقل کنند. شهرهایی که لاهوتی آنها را «محیط امن» نامیده است.
مسعود مردانی گماشتهٔ رژیم در کمیتهٴ آنفولانزا به ابعاد فاجعهبارتری از این بیماری اعتراف کرد:
«ویروس کرونا بهشدت در حال گردش است و چون یک فرد همزمان با ابتلا به این بیماری میتواند ۴نفر را آلوده کند تخمین میزنیم؛ ۳۰تا ۴۰درصد جمعیت تهران تا آخر اسفند ماه به ویروس کرونا مبتلا شوند.» (سایت انتخاب ۱۵اسفند ۹۸)
معنای این اعتراف این است که ابتلای بیش از ۳میلیون تهرانی دور از انتظار نیست؛ و با احتساب «مرگ و میر» ۳درصد از مبتلایان به کرونا، حدود ۱۰۰هزار تهرانی در معرض از دست دادن جان خود میباشند.
البته مسعود مردانی ناگزیر به عقبنشینی شد و گفت من نگفتم تا آخر اسفند...، اما از مجموعه تناقضات، دستپاچگی و ادامهٔ پنهانکاریها میتوان به عمق وحشت و نگرانی رژیم از گر گرفتن شعلههای نفرت عمومی پی برد
اینها مشتی از خروار است که نشان میدهد مقصود اصلی سران نظام از این همه فریبکاری و اظهارات متناقض چیزی جز لاپوشانی یک فاجعهٔ عظیم نیست. فاجعهیی ملی که در اثر سهلانگاری و خیانت رژیم، هزاران نفر را به ویروس کرونا آلوده کرده است و لذا از مصادیق بارز جنایت علیه بشریت محسوب میگردد. این همان دلیلی است که حاکمان تبهکار را واداشت تا در آبان ۹۸نیز در وحشت از نفرت عمومی و فوران خشم مردم از ارائهٔ آمار شهدای قیام آبان سر باز زده و شیوهٔ قطرهچکانی را پیشه کنند. حال این سناریو یک بار دیگر در خصوص این بیماری مهلک تکرار میشود.
مرتجعان حاکم تا کی خواهند توانست براین فاجعهٔ ملی سرپوش بگذارند؟
این سؤالی است که پاسخ را انفجار خشم مردم مشخص خواهد کرد؛ انفجاری که بنا بر سوابق نشان دادهاست، بدون خبر قبلی و ناگهانی بهوقوع خواهد پیوست.