یکی از رایج ترین اصطلاحات عامیانه فارسی در مورد افراد در حال غرق شدن که حس می کنند در چند قدمی مرگ قرار گرفته اند؛ اینست که "فردی که در حال غرق شدن است برای نجات خود به هر خس و خاشاکی چنگ میزند تا خود را به آن بیآویزد".
حال حکایت رژیم ترک خوردۀ آخوند هاست که در روند فروپاشی خود به کارهای عجیب و غریبی دست می زند تا بلکه فرجی در کارش حاصل آید. بطور مثال، وقتی پی می برد که ادامه جنگ با عراق موجودیت اش را به خطر می اندازد، علیرغم کوبیدن دیوانه وار بر طبل جنگ ضد ملی و دادن شعار جنگ جنگ تا فتح کربلا و آزادی قدس، بناگاه وارد معامله آبرو با خدای تزویر و جبارش می شود و جام زهر را سر می کشد. شعار "انرژی هسته ای حق مسلم ماست" را تبدیل به یک شعار استراتژیک و بدون بازگشت می کند، اما وقتی به تبعات مرگبار شعارش می نگرد، نه تنها علیرغم تهدیدات ولی فقیه اش برجام را به آتش نمی کشد، بلکه به بارگاه و ضریح شفا بخش کشورهای غربی عاجزانه دخیل می بندد تا آنها پروسه اطفای حریق بر روی برجام به آتش کشیده شده از جانب بقول خودشان "ترامپ دیوانه" را تسریع بخشند!
روزی ساز و ضرب سنتی نوازندگان صاحب نام کشورمان را بر سرشان می کوبیدند، و حالا در بدر بدنبال تولید خوانندگان وابسته و حتی از نوع پاپ و جاز هستند تا از آنها سوء استفاده سیاسی کنند و در کنار خوانندۀ زیر زمینی رپ بنام "تتلو" عکس یاد گاری می اندازند تا بلکه چهرۀ مخوف خود را با همنشینی با این فرد کمی بهبود بخشند. آخوند علم الهدی را که سالیان سال نفس اهالی موسیقی استان خراسان را در شیشه کرده بود؛ به میدان می فرستند تا در میان جمعی از هنر مندان دستچین شدۀ استان خراسان در بارۀ عشق (در واقع تنفر) امام اش به موسیقی داستان سرایی کند و همچنین خود را دوستدار موسیقی معرفی کند.
آخوند های حاکم بر کشور اسیرمان همیشه نشان داده اند که در وقت خطر به هر خفت و خواری تن در میدهند و این در ذات و روش و منش آنها در برون رفت از غرق شدن و فرو پاشیدن نظام ترک خوردۀ شان موضوعی نهادینه شده است.
در ادامه همین طرح های امنیتی- تبلیغاتی از سوی رژیم اخیرأ متفکرین امنیتی آخوند های حاکم در مشهد دست به یک جنایت و سرقت سخیف فرهنگی زدند.
یکی از ارگانهای تحت زعامت آخوند رییسی در "آستان قدس رضوی" با تغییر متن سرودۀ ملی ای ایران از شعرهای ماندگار و محبوب ایرانیان که توسط دکتر حسین گل گلاب و تحت تاثیر اشغال ایران توسط ارتش انگلستان در سال ۱۳۲۳ شمسی سروده شده و با جایگزینی واژه های ملی و مردمی آن با واژه های شبه مذهبی مورد استعمال رژیم، دست به یک راهزنی هنری زد.
سرود ملی ای ایران که از جمله آثار بی نظیر موسیقی دان بزرگ کشورمان استاد روح الله خالقی است، مورد هجوم طراحان امنیتی رژیم در مشهد قرار گرفت تا به زعم خویش از دمیدن نسیم پر طراوت آن بر انگیزه های ملی جوانان وطن بکاهند. اما شب پرستان نمی دانند که دست اندازی بر روی گنجینه های هنری ملت ایران چه عواقب سنگینی برای این راهزنان و ولی فقیه درماندهشان بهمراه خواهد داشت.
با قلبی جریحه دار از این عمل شنیع عمله های امنیتی رژیم از تمامی هنرمندانی که از این سرقت سخیف هنری آزرده خاطر شده اند؛ می خواهم که اعتراض شان را به هر نحو ممکن نسبت به دست اندازی رژیم آخوندها به این محبوب ترین اثر ملی و میهنی مان ابراز بدارند و افشا گر این عمل زشت در مجامع فرهنگی هنری بین المللی باشند.