۱۳۹۷ تیر ۲۶, سه‌شنبه

«انشاالله درمانی» پاسخ به وضعیت انقلابی جامعه!

 
سخن روز 
حرف‌های روز ۲۳تیر روحانی پس از جلسه سران سهقوه و همچنین اطلاعیهٔ او و دستوراتی که خطاب به اعضای مختلف دولتش در مورد پیگیری موارد اخیر دزدی و فساد صادر کرد، بازتاب رسانه‌یی داشت.
دیروز هم خبری منتشر شد که خامنه‌ای اعضای دولت روحانی را فراخوانده و رهنمودها و دستوراتی درباره بحران اقتصادی و فساد فراگیر در رژیم صادر کرده است.


وحشت‌زدگی سران رژیم از واکنش جامعه
نقطه‌آغاز تشکیل این جلسه که از حرف‌های روحانی هم به‌خوبی بارز بود، ترس و وحشت از شرایط انفجاری جامعه است. روحانی در صحبت کوتاه خودش چند بار گفت که به مردم قول می‌دهم؛ وی در همان سخنرانی ۵بار از لفظ انشاالله استفاده کرد و گفت که انشاالله مسائل و مشکلات با کمک خود مردم حل می‌شه! انشاالله اشتغال صورت می‌گیره. وی در همان سخنان ۵بار هم کلمه اشتغال را بهکار برد.
حرفش را اگر بخواهیم خلاصه و فشرده کنیم، در واقع التماس و درخواست از مردم بود که تو را به‌خدا اعتراض نکنید! قیام نکنید! انشاالله درست می‌شود! تصمیم داریم مشکلات را حل کنیم! یعنی از سراپای حرف‌های روحانی، وحشت از شرایط انفجاری جامعه می‌بارید.
در واقع شرایط رژیم فوق‌العاده وخیم است. مهره‌های رژیم اعتراف می‌کنند که هیچ وقت در ۴۰سال گذشته چنین شرایطی وجود نداشته است. یا مثل قاضی‌زاده، وزیر بهداشت دولت روحانی، هشدار می‌دهند که توفان در راه است و باید فکری بکنیم. وی گفت:
«امروز موضوع تحریم‌ها بسیار جدی است. گاهی ممکن است بگوییم چیزی درباره این مسأله به مردم نگوییم، چون عده‌یی می‌ترسند. همچنین برخی ممکن است بگویند شاید توافق شد، اما بعد با واقعیت مواجه خواهیم شد.‌ اما در حالتی دیگر می‌توان باور کرد توفانی نزدیک می‌شود. به همین دلیل باید آمادگی داشته باشیم و به کسانی که می‌توانند تدبیر کنند درباره این موضوع صحبت کنیم. من طرفدار روش دوم هستم. اعتقاد ندارم که مدیران را در غفلت و خوش‌خیالی نگهداریم. عزم طرف مقابل ما جزم است. به چه زبانی باید بگوید که من می‌خواهم بی‌رحمانه‌ترین تحریم مالی را در طول تاریخ برای ایران اعمال کنم»؟
این وضعیت داخلی، در سیاست خارجه هم شرایط به اندازه داخل بحرانی است.

وحشت از داخل، هراس از خارج!
روز ۲۵تیر ملاقات رئیس‌جمهور آمریکا و روسیه در پایتخت فنلاند برگزار می‌شود. ملاقاتی که گفته می‌شود یکی از مسائل مورد بحث و شاید هم مهم‌ترین موضوعش، بحث رژیم و حضورش در سوریه و سایر کشورهای منطقه باشد، یعنی تعیین‌تکلیف یکی از مهمترین کلان‌سیاست‌های رژیم.
بنابراین جلسه سران سه‌قوه هم با این هدف تشکیل شده بود که آبی روی آتش خشم مردم به‌جان آمده بریزد.
کمااین‌که به‌اصطلاح گزارش به مردم و صدور دستور برای آن که وزیران فلان و بهمان مقدار به تخلفات اقتصادی اخیر رسیدگی کردند، یا مثلاً هزاران میلیارد تومان را ظرف چند روز از جیب مختلسان ملت بیرون کشیدند و... هم، یک مانور و نمایش به خیال خودشان برای تسکین مردم و آب ریختن روی آتش خشم مردم بود.
در حالی که گوش مردم از این حرف‌ها و وعده‌ها پر است و همه می‌دانند که در این رژیم از این جنجالها و جو سازی‌ها هرگز گردی بر دامن دزدان اصلی که در واقع همان حاکمان اصلی هستند، نخواهد نشست. چون به‌قول معروف دزد و قاتل همان قاضی است!

امیدواری خرج کردن از جیب مردم!
یکی از جنبه‌های جالب این ملاقات سران نظام حرف‌های منتشره از قول خامنه‌ای بود و این‌که خامنه‌ای هم که روز یکشنبه ۲۴تیر اعضای دولت را به حضور طلبید، مضمون و چکیده حرف او هم‌چنان که اعلام کردند، به خیال خودشان امیدوار کردن مردم است. از قول وی نقل شد:
«تأکید بر توانایی کشور برای عبور از مشکلات اقتصادی با کار و تلاش شبانه‌روزیِ همه‌ٔ مسئولان و همکاری و همراهی آحاد مردم، شرایط و الزامات مقابله با نقشه‌های دشمن در مقطع کنونی».
یعنی که مشکلات را دشمن با نقشه‌های خود ایجاد کرده و انشاالله توسط مسئولان و با کمک و همراهی خود مردم حل می‌شود!

جلسه سران برای ۴-۵تا «انشا‌اله»؟! یا ؟؟؟
با توجه به این‌که از جلسه یکشنبه سران نظام، حرف‌ جدی‌‌یی منتشر نشد، آیا نباید نتیجه گرفت که پشت این جلسه و حرف‌های پوچش، یک قضیه مهم‌تری هم هست که علنی نمی‌کنند؟
حرف روحانی «انشاالله درمانی» بود. و این ناشی از این است که حقیقتاً راه‌حلی ندارند. اما در حرفهای روحانی یک نکته بود، آنجا که روحانی گفت:‌‌
«ما بسیار امیدوار هستیم که روند تعامل اقتصادی‌مون با دنیا مثل گذشته ادامه پیدا بکنه».
روشن است که کلید «تعامل اقتصادی با دنیا» همان مذاکره و مشخصاً مذاکره با آمریکاست. این چیزی است که کارشناسان و مهره‌های باند روحانی خیلی ر‌ک و علنی می‌گویند، اما طبعاً روحانی تنها به همین شیوه سربسته می‌تواند به آن اشاره کند و روشن است که بر سر گفتن همین هم در پشت پرده، کشمکش‌های زیادی داشته‌اند، چون چنان مذاکره‌‌یی برای شخص ولی‌فقیه ارتجاع اصلاً آسان نیست و بهای سنگینی دارد. ولی بالاخره حاصل و برآیند آن کشمکش‌ها در جلسه سران قوا که اسم دیگرش «شورای عالی هماهنگی» است، این بوده که همین مقدار را علنی کنند.
چرا که هشدارهای مهره‌های رژیم تماماً ناظر به این است که:
«زود باشید»!
«عجله کنید»!
زیرا اگر تحریم‌ها از راه برسند، چنان وضعیتی پیدا می‌کنیم که باید روی زانوان خونین، پشت میز مذاکره آماده باشیم و در نتیجه سرنوشتمان عبرت و مصداق «هم چوب و هم پیاز» می‌شود!‌ به‌خصوص که شرایط اقتصادی و بحران آب و برق و بیکاری و هزار و یک مشکل و چالش و ابر چالش دیگر به‌گونه‌یی است که هر روز و هر لحظه امکان جرقه و قیام، جدی‌تر می‌گردد.

آیا جلسه سران برای تغییر در کابینه نبود؟
مدتی است که صحبت از تغییرات و جابه‌جایی‌هایی در دولت روحانی می‌شود و چه بسا این موضوع در جلسه یکشنبه خامنه‌ای با هیأت دولت روحانی هم مطرح شده باشد.
از سوی دیگر و همزمان با اینها شاهد تحرکات زیادی هم در سیاست خارجی رژیم برای مقابله با موج تحریمهای پیش رو هستیم؛ از جمله سفر ولایتی به روسیه و چین و سفر عراقچی به هند و سفر هیأت نمایندگی‌های مختلف به کشورهای مختلف.

میزان کارآیی سفر ولایتی
درباره احتمال موفقیت سفر ولایتی تنها می‌توان گفت: این کارها دست و پا زدنهای بیهوده است. مثلا سفر ولایتی که آن‌همه درباره‌اش جوسازی می‌شد که ۵۰میلیارد دلار تبادلات تجاری با روسیه را کلید زده و... همه‌اش دروغ بود و حداقل سخنگوی کرملین چنین چیزی را تکذیب کرد و در درون رژیم هم این ادعا مورد اعتراض و تمسخر قرار گرفت که چرا حرف‌های پوچ می‌زنید؟! چرا که اقتصاد روسیه اصلاً‌ چنین ظرفیتی ندارد! و مضافاً این‌که ترس از عواقب تسری تحریم آمریکا به اقتصاد ضعیف روسیه، چنین مجالی به آنها نمی‌دهد! کما این‌که هند هم همین وضعیت را دارد.

آیا راه‌کار دیگری نیست؟!
در چنین فضایی که تمامی در‌ها به روی رژیم بسته می‌نماید، مهره‌ها و رسانه‌های باند روحانی صراحتاً‌ می‌نویسند که راه تنها مذاکره با آمریکاست.
مثلاً خبرگزاری ایرنا که خبرگزاری رسمی دولت است، روز ۲۳تیر ۹۷ می‌نویسد:‌
«ایران و برجام پسا آمریکایی!
اکنون با وجود ماهها مذاکره یکی از مهم‌ترین پرسش‌ها اما نه الزاماً مبهم‌‌‌ترین آنها، در تهران و بروکسل این است که آیا اتحادیه اروپا می‌تواند پس از خروج آمریکا از برجام به ایران تضمین ‌های عینی لازم برای ماندن در برجام را بدهد؟
درک راهبردی از الگوی رفتاری دولت ترامپ، فضای پسا آمریکایی برجام و راستی‌آزمایی‌های اولیه اقدامات اروپایی‌ها، نشانه‌هایی دال بر حضور فعالانه اقتصاد اروپا و تضمین‌های محکم عینی نشان نمی‌دهد،
و در چنین فرایندی، جمهوری اسلامی ایران بایستی با درک وضعیت و شرایط تازه، الزامات، ضرورت‌ها، مقدورات و محذورات خود را در ترازوی برجام پسا آمریکایی سنجیده و چشم‌انداز منافع ملی را تعیین کند»!
و این البته راهی است که تنها با پای پیاده و بر روی زانوان خونین، در برابر چشم مردم ایران می‌تواند طی شود، حرکتی که بی‌شک عواقب داخلی خاص خود را خواهد داشت