۱۳۹۷ تیر ۲۵, دوشنبه

مهرداد هرسینی:‌ صدور تروریسم در سایه «مذاکرات»




در پی کشف توطئه تروریستی علیه گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس و به تبع آن دستگیری اسدالله اسدی، یک دیپلمات تروریست رژیم آخوندی در آلمان، پس از تحویل مواد منفجره و طرح ترور به تیم عملیاتی در لوکزامبورگ که تماما فیلم‌برداری شده‌اند، اکنون چند صباحی است که لباس شخصی‌های خارجه نشین و همچنین دستگاه تبلیغاتی علیل و به‌شدت روحیه باخته خامنه‌ای در یک وارونه نمایی، مدعی شده‌اند که عوامل دستگیر شده در بلژیک متعلق به مجاهدین خلق بوده و موضوع به اختلافات داخلی در این سازمان بر می‌گردد!.



وارونه نمایی‌های دیکتاتور خون‌ریز و پابگور حاکم بر تهران یکبار دیگر ترجمان همان سناریوی سوخته خمینی ملعون در اوائل انقلاب ضد سلطنتی را تداعی می‌کند. در آن دوران و پس ار افشاء شکنجه اعضاء، هواداران و کادرهای مجاهدین توسط کمیته‌ها و فالانژهای سرکوبگر، رژیم مدعی می‌گردید که «مجاهدین خودشان، خودشان را شکنجه می‌کنند»!.

این تبلیغات مضحک که اکنون مایه تمسخر ایرانیان، افکار عمومی و نیز دوایر اطلاعاتی و امنیتی در بسیاری از کشورها شده، در حالی است که بنابریک گزارش بین‌المللی: «آلمان می‌گوید رژیم ایران توطئه کرده بود تا در یک گردهمایی در حومه پاریس که مقام‌های پیشین آمریکا در آن شرکت داشتند بمب‌گذاری کند».

این گزارش در ادامه به سناریوی وزارت اطلاعات رژیم پرداخته و در ادامه می‌افزاید: «یک مقام پلیس بلژیک ابعاد تحقیقات را برای بازفید نیوزمورد تأیید قرار داد. این مقام گفت، «این تحقیقات پیچیده‌یی است که در آن آژانس‌های بسیاری مجبورند از نزدیک باهم کار کنند. ملاقاتی در لوکزامبورگ صورت گرفته که تحت مراقبت بود و همه به‌سرعت در کنار هم کار کردند تا این بمب را کشف کرده و اسدی را دستگیر کنند. به‌نظر می‌رسد رژیم ایران می خواست این بمب‌گذاری‌ یک مسئله داخلی سازمان مجاهدین به‌نظر بیاید ولی ما نفر آنها را در حین عمل دستگیر کردیم». (سایت باز فید نیوز ۲۰ تیر ۱۳۹۷)

به موازات این واقعیت نیز باید به صحنه‌آرایی اطلاعات رژیم از چند روز مانده به برگزاری گردهمایی بزرگ ایرانیان در پاریس اشاره نمود. به صحنه آوردن تمامی لباس شخصی‌های این وزارتخانه از کشورهای مختلف اروپایی در پوش «منتقدین و جداشدگان» و انجمن‌های پوششی و همچنین استقرار آنها به مدت قریب یک هفته در این شهر که تصاویر آن عامدانه در شبکه‌های مجازی منتشر شده، به یقین بی حکمت نبوده است.
براین اساس می‌توان موضوع به نقش عوامل اطلاعاتی رژیم در فردای «بمب‌گذاری» برای جا انداختن سناریوی فوق و بردن این خط به محافل رسانه‌ای و بین‌المللی که «سوءقصد تروریستی» درگیری داخلی و کار خود مقاومت ایران بوده، به‌خوبی پی برد. چنین سناریویی را پیشتر اطلاعات آخوندی در دسامبر ۲۰۰۲ برای پیشبرد کودتای ۱۷ ژوئن علیه دفاتر مقاومت ایران و خانم رجوی طراحی و به اجرا درآورده بود.

گذشته از این واقعیت که به یقین جای دارد تا در فرصت مناسب به آن رسیدگی شود، باید اذعان نمود که وضعیت درب و داغان و نیاز شدید خامنه‌ای زهر خورده و طلسم شکسته برای صدور تروریسم و بحران که از سوی مردم و مقاومت ایران در بیش از ۱۴۲ شهر کشور با شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» مورد استقبال ملی قرارگرفته، دیگر بر هیچ کشور و یا دولتی پوشیده نیست.

دیکتاتوری مذهبی با این طرح تروریستی یکبار دیگر به جهانیان آدرس «آلترناتیو» و دشمن اصلی خود را نشان داد و ثابت کرد که با «مذاکره» و یا «بی مذاکره» بر سر برجام، همچنان نیازمند صدور بحران و ترور می‌باشد.
محاسبات خامنه‌ای زهر خورده براین بود که در سایه مذاکرات با اتحادیه اروپا، بهترین فرصت ممکن برای سوءقصد علیه مقاومت ایران فراهم شده است. سخن از کپی‌برداری از طرحی است که در دوران مذاکرات اتمی علیه ساکنان بی‌دفاع اشرف و سپس لیبرتی و در سایه سیاست سکوت و مماشات به پیش برد که تنها در یک قتل‌عام دستجمعی ۵۱ تن از مجاهدین قهرمان به شهادت رسیدند.
لذا براین منطق اکنون مردم ایران و افکار عمومی از کشورهای ذیربط انتظار دارند تا قبل از رفتن به پای هر مذاکره‌ای این طرح تروریستی رژیم علیه جان ایرانیان بیدافع و اعضاء مقاومت ایران را به‌شدت محکوم نمایند و همچنین ضمن افشاء جزئیات، شبکه و زیر شبکه‌های اطلاعاتی رژیم، برای یکبار هم که شده تمامی آمران و عاملان این جنایت و ترورهای انجام شده از سوی دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران به‌ویژه در خاک اتحادیه اروپا را به پای میز محاکمه بکشانند.
در این راستا بستن دفاتر، انجمن‌های پوششی و سفارتخانه‌های رژیم که اکنون به مآمن و لانه‌های ترور و جاسوسی علیه ایرانیان تبعیدی تبدیل شده‌اند، کمک بزرگی به مبارزه با تروریسم دولتی از سوی رژیم آخوندی می‌باشد.