یکی از پایوران سینهچاک حکومت آخوندی، حال و روز رژیم ولایی را با استفاده از بیت شعری چنین توصیف کرده است: شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل کجا دانند حال ما سبکبالان ساحلها.
قرائن و شواهد زیادی حکایت از صحت این برداشت میکند. چند هفته پس از خروج امریکا از برجام، مسابقه خروج شرکتهای بزرگ طرف قرارداد با آخوندها، بسیار پرمعنی است. بسیاری از بانکهای اروپایی و حتی آسیایی دیگر حاضر نیستند اعتباری برای شرکتهای طرف قرارداد با ایران بگشایند. بزرگترین کمپانیهای نفتی فرانسه و ایتالیا از داد و ستد با رژیم ایران چشم پوشیدهاند. آش برجام نافرجام بهقدری شوراست که صدای آشپزباشی هم به هواست. خبرگزاری تسنیم وابسته به خامنهای نوشت که اروپا هرگز داد و ستد سیصدوهشتاد میلیارد دلاری خود با ایالات متحده را برای ادامه تجارت شش میلیارد دلاری با حکومت آخوندی از دست نخواهد داد.
بزرگ عمامه داران نظام که روزگاری در سایه سار مماشات ننگین غرب، الدرم و بولدرم میکرد و در مقابل پاره شدن برجام، وعده آتش میداد، زبان در کام کشیده است.
فشار افکارعمومی و حتی ریزشیهای ولیفقیه پوشالی بهقدری بالاست که خامنهای از زیان نماینده خویش، در پاسخ اعتراض یکی از حامیان نظام، تقصیر لالمانی گرفتن مقام عظمی را! جناح روحانی قلمداد میکند. در جای دیگر و در نمایشی دیگر مدعی است که انتخاب رییس قوه قضاییه و صدا و سیما با اوست ولی مسئولیت و مدیریت این دو دستگاه موازی سرکوبگر به عهده او نیست. خامنهای قطعا خبر از نفرت فزاینده مردم از نظام و بخصوص از صدا و سیما و قضاییه مطلع است. بهخوبی منظور و مفهوم شعار ننگ ما ننگ ما، صدا و سیمای ما را میداند. او بخوبی میداند که مردم ایران و بخصوص معترضین در صدا و سیما، صدای نکره و چهره درب و داغون او را مشاهده میکنند. خامنهای در حضیض ذلت، نظاره گربرباد رفتن هست و نیست خویش در سوریه و عراق و... است. در چشم بهم زدنی در سکوت معنی دار یارغارش روسها، داروندارش در سوریه خاک و خاکستر میشود. سفیر روسیه در اردن در روز روشن مدعی میشود که توافق شده است تا همه نیروهای غیر سوری از جنوب سوریه خارج شوند. منطقه استراتژیکی که ملاها برای رساندن خودشان به آنجا در نزدیکی اردن، خودشان را به آب وآتش زده بودند. و حالا شمعخانی باصطلاح دبیرشورای امنیت عالی رژیم مدعی است که هیچ پاسداری در این منطقه وجود نداشته وندارد!
آنسوی فلاکت و درماندگی ولایت به گل نشسته و ورشکسته، مردم بپاخاسته ایران و مقاومت خونبار و سرافراز ایران و ایرانی است. مجاهدین و متحدینشان در شورای ملی مقاومت ایران و همه آزادیخواهان در سراسرجهان که قلبشان برای آزادی میطپد.
خلقی در زنجیر برای گسستن زنجیرها بپاخاسته اند. مشهد، اهواز، زاهدان، بانه، تهران، کازرون و سراسر ایران در جوشش، خیزش و غلیانند. کامیونداران زحمتکش سراسر میهن با اعتصاب و اعتراض خویش، عطر مقاومت و ایستادگی را این بار به کوهها، دره ها، دشتها و بیابانها می افشانند. رژیم را ذله میکنند و پاسداران شب را به التماس وامیدارند. مشتی دیگر در روندی دیگر بر حاکمان خسته و از پاافتاده فرود می آید. آخوند دریده علم الهدا در مشهد میگوید حالا که ما تحت تحریم هستیم چرا بخاطر یک لاستیک اعتصاب می کنید؟! برید خودتان مشکلتان را حل کنید! اعتراض واعتصاب شما رودررویی با ولایت مطلقه فقیه است!
قاضی القضات دژخیم رژیم، آخوند آملی لاریجانی باخشم وغیظ به مختصات اعتلایابنده مقاومت و مجاهدین در عرصه بین المللی اشاره کرده و عربده میکشد که مجاهدین نفرات خودشان، رودی جولیانی و جان بولتون را به کاخ سفید روانه ساخته اند! و اسحاق جهانگیری معاون روحانی، جان بولتون مشاور ریسجمهورامریکا را حقوق بگیر مجاهدین قلمداد میکند. بگذریم که سردمداران رژیم این اظهارات را برای مصرف داخلی و توجیه چماقدران و قداره بندانشان بزبان می آورند. با این وجود میشود اوج اعتلای مقاومت و فلاکت و استیصال حکومتیان و اعوان و انصارش را ازلابلای همین فریاد و فغانها بوضوع دید، شنید و لمس کرد. در این شرایط حساس و خطیر است که به میتینگ تاریخی و تعیین کننده کهکشان امسال در پاریس نزدیک و نزدیکتر میشویم. «تعیین کننده» بخاطر آنچه شرایط داخلی، منطقه ای و بین المللی به ما میگوید. به مجموعه دلایل نوشته و نانوشته در بالا، ولیفقیه پوشالی و دولتش در روند آخر مبارزه نفس گیر بین مردم و مقاومت به نفس نفس افتاده اند. بقول قدما کار را آن کرد که تمام کرد. «تاریخی» خواهد بود اگرتک تک ما به وظیفه ملی و میهنی خویش قیام کنیم و کاری کنیم کارستان؛ بنابراین بجاست که بگوییم با شعار «حتی یک نفربیشتر» پیش بسوی کهکشان کهکشانها درسی ژوئن ۲۰۱۸ پاریس!