مجاهدین در آلبانی
بیش از سه سال از حضور مجاهدین در آلبانی میگذرد. این سه سال را هم به درستی باید بر تمامی ۱۴سال پایداری و استقامت آنها در اشرف و لیبرتی افزود. ۱۴سالی که هر روز آن توطئه و هر ساعت آن آزمایش ماندگاری بود
حضور مجاهدین در آلبانی ادامه یک روند ۵۳ساله از تأسیس سازمان مجاهدین تا کنون است. راز و رمز این ماندگاری را شاید بتوان در گام اول در قدرت تشکیلاتی مجاهدین جستجو کرد. چیزی که از نگاه دوست و دشمن هم نتوانسته پنهان بماند و آن را قدیمیترین تشکل سیاسی در تاریخ معاصر ایران بنامند.
تجربه نیم قرن اداره یک تشکیلات داوطلب، تجربهٔ نادر در این منطقه از جهان، که تنها در اختیار این سازمان قرار دارد. (ایران نیوز)
که البته این همهی حرف و جان کلام است. نوک تیز پیکان حملات وزارت اطلاعات آخوندی چه در گذشته و چه در حال قبل از اینکه سیاست و استراتژی و ایدئولوژی سازمان را نشانه رود؛ تشکیلات آن را هدف قرار داده است. تشکیلات سازمان مجاهدین در گذشته بهعنوان نیروی سرنگون کننده و برانداز نفوذ ناپذیری خود را بهخوبی به اثبات رسانیده است و امروزه هم از واکنشهای رژیم آخوندی بهخوبی پیداست این رژیم شیشه عمر خود را در دستان این تشکیلات میبیند. مجاهدین همچنان از جانب رژیم بهعنوان نامی در صدر دشمنان ولایت فقیه انگاشته میشوند. بیآن که بخواهیم به تحلیل وقایع سیاسی و بینالمللی و مهمتر از همه به قیام سراسری مردم ایران در این سه سال بپردازیم این اشارت ما را بس خواهد بود که به اذعان سران رژیم آخوندی مجاهدین در آلبانی نه تنها از هم گسیخته نشدهاند بلکه هر روز که میگذرد حضور مجاهدین در جامعه ایران و در تشکلهای کانون شورشی پر رنگتر میشود.
دیکتاتوری ولایت فقیه در این ۱۴سال با هر چه در چنته آخوندی خود داشت توانسته بود با پروژه بزرگ همکاری دولتهای غربی و مماشات گرانی که منافع اقتصادی خود را بر وجدان و شرافت انسانی ترجیح میدادند این نیروی قوی برانداز نظام را نابود کند تا به مصداق از این ستون به آن ستون فرجی یابد و برای مدتی هم که شده صورت مسأله سرنگونی را از افکار عمومی پاک کند؟ اما واقعیت روی زمین بیان این واقعیت است که تشکیلات سازمان مجاهدین هر روز مستحکمتر کرده شده و توانسته است ناقوس مرگ نظام آخوندی را بیش از پیش به صدا در آورد.