۱۳۹۷ اردیبهشت ۷, جمعه

هیولای فقر بر سر سفره کارگران ایران


هیولای فقر بر سر سفره کارگران ایران
در آستانه روز جهانی کارگر هستیم؛ اما برای کارگران ایران دیگر تمام روزهای سال، روز کارگر شده‌اند. روزهای رنج و استثمار، روزهای فقر و سرشکستگی، روزهای انتظار بی‌پایان برای دریافت حقوق ماه که گاه تا سالی هم می‌کشد و حقوقی به چنگ نمی‌آید. به همین دلایل، کارگران سالی پر حادثه را گذراندند. حوادثی که نشان از شناخت عمیق کارگران نسبت به حاکمیت ولایت فقیه دارد. سالی را شاهد بودیم که صدای کارگران همواره علیه حکومت‌مداران بلند بود.


در ایران کنونی، تنها طبقه کارگر نیست که ویژگی خاص استثمارشدگی و نشان اختلاف طبقاتی را نمایندگی کند؛ اکنون به یمن سیاست مذهبی شده، توسعه‌طلبی فرامرزی و چپاول سرمایه‌های ملی، تمام طبقات و قشرهای جامعهٔ ایران دچار سرنوشتی مشابه و یکسان از نظر اقتصادی و معیشتی شده‌اند.  اکنون چرخهٔ زندگی، بدل به هیولایی گشته که عمر گرامی و جلوه‌های زیستن اقشار جامعه را به کام می‌کشد و به کلان‌هیولای حاکمیت ولایت فقیه و نمایندگان و باندهایش پیشکش می‌کند.

 کارگران ایران - عادی جلوه دادن ادبیات جنایت و استثمار و فساد
یکی از نشانه‌های بارز حکومت آخوندی، تلاش برای به عادت کشاندن چشم و گوش جامعه به ادبیات جنایت، استثمار، فقر، فساد و یأس نسبت به بهبود شرایط و مایحتاج زندگی بوده و می‌باشد. با کشاندن اعدامها به صحن میادین و چهارراه‌ها و با روانه کردن دسته‌های جانی و ضرب‌وشتم جوانان و زنان، ادبیات جنایت را ترویج می‌کند تا عادی جلوه ‌دهد. با هزینه کردن سرمایه ایران در کشورهای دیگر و با چپاول سرداران ولایت‌مدار، فقر و فاقه و بیکاری و ندادن حقوق کارگر و کارمند و... استثمار را عادی و طبیعی جلوه می‌دهد. با استمرار سیاست فقرپراکنی و پاسخ ندادن به مطالبات مردم، فساد سیاسی و اقتصادی و اخلاقی را ترویج می‌دهد و با گسترش آن، یأس و سرخوردگی و ادبیات سقوط ارزش‌ها را هم عادی و ناگزیر جلوه می‌دهد.

پیداست که در چنین سیاست و فرهنگی که حاکمیت ولایت فقیه و بازوهای دست‌نشانده‌اش بر مردم روا می‌دارند، سراسر ایران دچار سرنوشت کارگران باشد و سراسر سال ایران، روز کارگر...

 کارگران ایران - مایحتاج زندگی در چنبرهٔ دسیسه ماران ولایت‌مدار
به‌راستی نهایت مسیر زندگی یک کارگر یا کارمند یا هر شاغلی که از ۴ تا ۸ماه و گاه یک سال و ۲سال و حتی ۳۲ماه حقوق نمی‌گیرند، چیست؟ مگر مایحتاج کف زندگی با کسی شوخی و تعارف دارد؟ مگر تأمین آب و نان و تدارکات و بهداشت و دوا و درمان و آموزش کودکان یک خانواده ـ اعم از کارگر یا کارمند یا معلم یا کشاورز و دکتر و... ـ  اما و اگر برمی‌دارد؟ در ایران کنونی که در چنبرهٔ دسیسه‌های ماران ولایت‌مدار حکومتی گرفتار است، همین پایه و مبنا و کف مایحتاج زندگی بر باد رفته است و خرج زندان، انواع ارگانهای سرکوب و گشتهای حکومتی، موشک‌سازی، سوریه، یمن، لبنان، آقازاده‌ها، سرداران عرصه پهناور چپاول و اختلاس و فساد حاکمان شده و می‌شود.

 واقعیت این است که در جوامع تحت نظام‌ها و حکومت‌های دیکتاتوری، تمام استانداردهای متعارف زندگی فرومی‌پاشند. آن‌چه به ایران کنونی ما برمی‌گردد این واقعیت ضریب چندین برابر می‌خورد؛ چرا که دیکتاتوری ولایت فقیه با داشتن توأمان ۲ویژگی فاشیستی و توتالیتاریستی، بر جسم و جان و روح و زندگی شهروندان، چنگ انداخته است. از این‌رو نیز هست که فقر و فاقه و مرارت گذران زندگی، خاص طبقه کارگر نبوده و به تمام اقشار جامعه تعمیم یافته است.

یکی از استانداردهای فروپاشیده، افت مداوم سطح حقوق کارگران ایران نسبت به کارگران کشورهای آزاد می‌باشد. این عامل نیز جدای از سیاست و فرهنگ حکومتی نیست. در کشوری که اصول اولیهٔ حقوق‌بشر هیچ حرمت و منزلت و جایگاهی از جانب رهبر و دولت و آمران و عاملان حکومتی ندارد، نتیجه آن فروپاشیدن استاندارد زندگی و به غارت بردن حقوق کارگران و کارمندان و معلمان و... بوده است و خواهد بود.

کارگران ایران - تصویب حقوق کارگران توسط کارگروه شله‌قلمکار

کارگران ایران هیچ فریادرسی ندارند
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت روحانی از تصویب حداقل دستمزد کارگران در سال ۹۷ خبر داد. علی ربیعی از تصویب دستمزد کارگران توسط «شورای عالی کار با حضور نمایندگان ۳گروه (دولت، کارفرمایان و کارگران)» خبر می‌دهد. این در حالی است که کارگران ایران در خیابا‌ن‌ها مشغول فریادزدن برای احقاق حقوقشان هستند. ۲گروه از این ۳گروه، دولت و نماینده دولت هستند! گروه سوم هم در نظام جمهوری اسلامی، بنا بر تجربه‌های ۴۰سال گذشته و اعتراضات و افشاگریهای کارگران، هرگز نماینده واقعی کارگران نبوده، بلکه منتخب و یا دست‌چین شده دولت و نظام است. این کارگروه آن‌قدر غيررسمی، آش شله‌قلمکار و نسبت به حقوق و زندگی کارگران بی‌خیال و بی‌تفاوت بوده است که سایت «تابناک» خبرش را این‌طور درج کرده است: «در حالی‌که ۳وزیر دولت، اعضای شورای عالی کار هستند و می‌بایست در تعیین حقوق قانون کار برای سال آتی نظر دهند، تنها علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در این شورا حضور داشت»!

 کارگران ایران - حقوق ماهانهٔ کارگران در پرتگاه خط فقر
حداقل دستمزد ماهانهٔ کارگران در سال ۹۷ از جانب وزیر کار رژیم، ۱میلیون و ۱۱۰هزار تومان اعلام شد. همین رقم در سال ۹۶، ۹۳۰هزار تومان بوده است. این در حالی است که «معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماع» رژیم، خط فقر را ۷۰۰هزار تومان اعلام کرد. معنی این ۲رقم این است که با هزینه‌های سرسام‌آور تأمین مایحتاج زندگی، کارگران ایران همواره در لبهٔ سقوط به خط فقر زندگی می‌کنند. یادآوری می‌شود که دولت از سال ۸۶ تا ۹۶ خط فقر را اعلام نکرده است تا از تبعات آن بگریزد و دست باز در استثمار و بالاکشیدن حقوق کارگران داشته باشد.

روزنامه حکومتی اعتماد در ۲بهمن ۹۶ درباره خط فقر و مشکلات خانوار ایرانی می‌نویسد: «احمد میدری، معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، چهارشنبه ٢٧ریماه ٩٦ گفته است: فقر شدید یا همان خط فقر ملی را از حاصل‌ضرب هزینه‌های خوراکی هر خانواده به‌دست می‌آوریم که میانگین آن چیزی حدود ٧٠٠هزار تومان برای هر خانوار ٣ تا ٥نفره است». همین روزنامه در ادامه از زبان حسین راغفر، کارشناس فقر، در پاسخ به احمد میدری می‌نویسد: «این رقم حتی خط بقا را هم نشان نمی‌دهد. تصور می‌کنم منظور ایشان از خط فقر، حداقل نیاز کالری یک فرد برای زنده‌ماندن باشد. با این رقم شاید بشود غذاهای حداقلی که یک نفر -و نه یک خانواده- برای زنده‌ماندن لازم دارد را خرید. این رقم اگر در مقیاس تعداد متوسط خانوار محاسبه شود، به نام خط فقر شدید شناخته می‌شود. طبیعتاً اگر فردی کمتر از ٧٠٠هزار تومان در ماه درآمد داشته باشد، با گرسنگی روبه‌رو می‌شود. بنابراین این رقم، مرز گرسنگی برای یک نفر است و با خط فقر شدید که یک خانواده در آن مورد محاسبه قرار می‌گیرند متفاوت است. قطعاً خانواده‌ها با این رقم نمی‌توانند زندگی کنند». و در پایان نتیجه می‌گیرد که: «احتمالاً با این پول فقط می‌توان با نان ‌بربری سیر شد»!

 کارگران ایران - زندگی کارگران چه حقوقی می‌طلبد؟

کارگران ایران - زندگی یا کار؟!

در سطور بالا به فروپاشی استانداردهای زندگی و حقوق کارگران در نظام جمهوری اسلامی اشاره شد. تأکید هم شد که تا سیاستهای سرکوب و چپاول رایج داخلی و تجاوزگری منطقه‌یی حاکمیت ولایت فقیه جریان داشته باشد، نه تنها هیچ چشم‌اندازی برای بهبود شرایط زندگی در ایران نیست، بلکه هر هفته و هر ماه ویرانگرتر هم خواهد شد. به موجب این سیاست، بخش قابل‌توجه درآمد کارگران و دیگر اقشار جامعهٔ ایران از سفره و بانک و جیبشان توسط حاکمیت به سرقت می‌رود. آن‌چه تحت عنوان دستمزد تصویب شده در «شورای عالی کار» دست و پا می‌کنند، رقمی کاسته شده از حقوق مسلم و واقعی کارگران است؛ حقوقی که باید مایحتاج زندگی کارگر ایرانی را تأمین کند.

این واقعیت را نمایندگان کارگران در اسفند ۹۶ این‌طور توضیح می‌دهند: «با استناد به داده‌های نهادهایی چون مرکز آمار ایران، بانک مرکزی، انستیتو تغذیه و معاونت بهبود تغذیه وزارت بهداشت، حداقل هزینه تأمین مایحتاج مورد نیاز یک خانواده کارگری بین ۲/۵ تا ۳میلیون و ۳۰۰هزار تومان برآورد شده است».(دویچه وله فارسی، ۱۹مارس ۲۰۱۸)

یک مقایسه ساده نشان می‌هد که در همین حقوق(۱میلیون و ۱۱۰هزار تومان) مصوب «شورای عالی کار» نظام آخوندی برای سال ۹۷، یک میلیون و ۳۹۰هزار تومان از حقوق کارگران توسط حاکمیت به یغما رفته است.

  کارگران ایران - تفاوت دستمزد کارگران ایران با سایر کشورها
ارگران ایران - فقر مالی و فروش اندام...

تأمین معیشت مردم همواره مشروط به سطح پیشرفت سیاسی و فرهنگی تحت دولت و حاکمیتی مردمی می‌باشد. نخستین سیاستی که رابطه مستقیم با استاندارد زندگی دارد، تأمین حقوق‌بشر در حیات اجتماعی و رابطه سالم ملت ـ دولت است. واضح است که به همین دلایل، تأمین معیشت در ایران تحت سلطه فاشیسم مذهبی، هرگز به استاندارد معمول و متعارف نرسید و بسا پایین‌تر از بسیاری کشورهای جهان بوده و می‌باشد.

خبرگزاری حکومتی مهر در ۷تیر ۹۴ چنین می‌نویسد: «بر اساس جدیدترین آمارها، حقوق هر ساعت کار یک فرد شاغل در بازار کار ایران ۳۷۱۱تومان معادل ۱.۱۲دلار، استرالیا ۳۱۴۸۲تومان، فرانسه ۲۷۱۹۲تومان و آمریکا ۲۰۶۵۸تومان است».

برخلاف وعده و وعیدهای میان‌تهی و تبلیغاتی حاکمیت ـ که شاغلان بازار کار ایران اساساً برای آنها کوچکترین ارزشی قائل نیستند ـ خبرگزاری مهر مجبور شده است واقعیت‌های تلخ و سرسخت نابرابریهای نجومی در جمهوری اسلامی را  اعتراف کند: «کارشناسان معتقدند در حال حاضر فشار معیشتی بالایی بر زندگی کارگران ایرانی سایه افکنده و باعث شده تا آنها به‌صورت مستمر درگیر تلاش برای تنظیم هزینه‌های ماهیانه و درآمدهای خود باشند... طی سال‌های اخیر و به‌ویژه پس از اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها؛ هزینه‌های زندگی به‌شدت افزایش یافته و این مسأله باعث فشار مضاعف به اقشار ضعیف جامعه شده؛ از سویی میزان رشد دستمزدها در چند سال گذشته نیز به‌هیچ عنوان متناسب با افزایش مخارج نبوده و این مسأله باعث چالش جدی در زندگی خانوارهای کارگری کشور شده است».


این خبرگزاری جدولی را ارائه داده است که گویای سیمای پیشرفت اقتصادی جمهوری اسلامی آخوندی و بازار کار و دستمزد شاغلان ایرانی می‌باشد. در میان ۲۷کشور جهان، ایران تحت سلطه ولایت فقیه، بیست‌وششمین کشور از نظر دستمزد ساعت کار می‌باشد:

کارگران ایران - جدول دستمزد ساعتی در ۲۷کشور جهان

این کارنامه، بدون هیچ شرحی، با اعداد و ارقامی شگفت‌انگیز، تفاوت سطح زندگی و حقوق شهروند ایرانی را با نمونه‌های مشابه در برخی کشورهای جهان نشان می‌دهد. نشان می‌دهد که چطور وقتی در جامعه‌یی مسائل بنیادین «آزادی و حقوق‌بشر» در زندان و بالای «دار» و زیر هیمنهٔ سرکوب و اختناق‌اند و از سوی حاکمیت توتالیتر مذهبی به هیچ انگاشته می‌شوند، ساختار مدنی و اجتماعی و اقتصادی از هم می‌پاشد و سال به سال سیر قهقرایی طی می‌کند.

 کارگران ایران - ارتش گرسنگان ایران‌زمین: خجسته باد زندگی
کارگران ایران - ارتش گرسنگان
کنون اعداد و ارقام و جدول‌های یک زندگی بر لب پرتگاه خط فقر، از سوی کارگران و کشاورزان و معلمان و اقشار گوناگون جامعهٔ ایران بدل به جنبشی سراسری علیه حاکمیت رانت‌خوار و دزد و غارتگر گشته است. اکنون اگر چه رودخانه‌های ایران دارند به مرز عطش می‌رسند، اما سیلاب سرکوب‌شدگان سیاسی و اقتصادی و معیشتی کماکان در غلیان و خروش است. ارتش گرسنگان ایران‌زمین روز جهانی کارگر را فرصت جنبش و خروشی برای استیفای حقوق غارت‌شده‌‌اش خواهد نمود... کنون خروش زندگی به مرگ می‌دهد جواب / خجسته باد زندگی، خجسته باد انقلاب...