در حالی که هر روز به پایان مهلت ضربالاجل آمریکا در مورد برجام نزدیک و نزدیکتر میشویم، داد و فریاد و گرد و خاک از طرف حکومت بیشتر به هوا پرت میشود!
ظریف در سفر چند روزهاش به آمریکا تلاش میکند که آمریکا را برای ماندن در برجام قانع کند.
طریف در مصاحبهای با هفتهنامه نیویورکر که توسط (ایرنا) هم منعکس شده دربارهٔ گزینههای روی میز گفته است: «اگر ترامپ از توافق خارج شود، ایران سه انتخاب دارد، اول اینکه میتواند توافق را کنار بگذارد، از پایبندی دست بکشد و غنیسازی اورانیوم خود را از سر بگیرد و یا حتی آن را افزایش دهد.
گزینه دوم این است که از ساز و کار موجود در توافق استفاده کند که به هر یک از طرفها اجازه میدهد که تا یک شکایت رسمی در کمیسیونی که برای رسیدگی به نقض توافق ایجاد شده است، مطرح کند.
انتخاب سوم ایران این است که این کشور میتواند تصمیم به خروج از معاهده منع گسترش تسلیحات هستهیی بگیرد، اما تهران هنوز تصمیمی درباره اینکه باید کدام یک از گزینهها را انتخاب کند را نگرفته است».
ظریف همچنین به آمریکا هشدار داده که «اگر آمریکا قصد دارد از توافق هستهیی خارج شود باید با پیامدهای آن نیز روبهرو شود».
سوالی که اینجا مطرح میشود این است که آیا بهراستی این گزینهها واقعی است؟
خارج شدن از برجام، این نقض برجام محسوب میشود و برای ایران بسیار خطرناک است و کارشناسان نظام هم اکیداً نسبت به عواقب آن هشدار دادهاند؛ نقض برجام، آن را در برابر شورای امنیت و مشخصاً قطعنامه ۲۲۳۱ آن قرار میدهد که نه تنها تمام تحریمهایی که با برجام لغو شده، دوباره برمیگردد، بلکه شورای امنیت هم میتواند تحریمهای بسیار سختتری وضع و اعمال کند و هم میتواند مجوز تنبیه نظامی آن را صادر کند.
گزینهٔ دوم یعنی شکایت هم، به اندازه گزینهٔ اول خطرناک و بدفرجام است. زیرا در برجام پیشبینی شده که اگر شاکی نتواند صحت ادعای خود را به اثبات برساند، ناقض برجام محسوب شده و همان عواقبی که گفته شد بر او بار میشود. اینکه در چنین دعوای مفروضی، ایران به احتمال بسیار زیاد، بازنده خواهد بود، به ترکیب ۵+۱ و جبههبندی آن برمیگردد. در این جبههبندی سه کشور اروپایی در کنار آمریکا یک جبهه را تشکیل میدهند و شاید بتوان با اغماض پذیرفت که چین و روسیه هم در کنار ایران جبهه دیگر را تشکیل میدهند که این ترکیب ۴به ۳به زیان ایران است. (البته خیلی بعید به نظر میرسد که چین و روسیه در کنار ایران قرار بگیرند؛ سوابق رأی گیریها در سازمان ملل در مقاطع مختلف هم این را نشان میدهد)
گزینهٴ سوم که شمخانی آن را بهعنوان یک کشف و یک راهحل مطرح کرده، باید گفت در جایی که برجام مطرح است، ان پی تی یا پیمان منع گسترش سلاحهای هستهیی محلی از اعراب ندارد؛ زیرا ان.پی.تی زیر سقف برجام است. در برجام محدودیتهای بسیار سفت و سختی و گاه مادامالعمر برای فعالیتهای هستهیی ایران پیشبینی شده، بنابراین خروج از برجام و پروتکل الحاقی آن هیچ تأثیری در برجام یا کاهش محدودیتها و ممنوعیتهایش ندارد.
بنابراین اینکه صحبت از گزینههای روی میز میشود اساساً واقعی نیست و تنها خالیبندی است.
اما برای اینکه بدانیم جمهوری اسلامی چه خواهد کرد، نباید روی میز بلکه زیر میز را باید نگاه کرد، این را از سفر ظریف به آمریکا و حرفهایی که در آنجا زده میتوان دریافت. ظریف در سخنرانی خود در شورای روابط خارجی آمریکا، حرف اصلیاش همان بود که مطرح کرد که ما تا بهحال بارها درخواست کردهایم که با عربستان مذاکره و گفتگو کنیم، اما آنها قبول نکردهاند؛ و اضافه کرد «عدم دخالت در امور داخلی کشورها که همواره ما را به آن متهم میکنند، اهمیت بالایی دارد». و در جای دیگری شکایت کرد که ما و عربستان دربارهٔ هم زیاد حرف میزنیم اما باهم حرف نمیزنیم. اینکه ظریف این چنین در آمریکا برای مذاکره با عربستان سینه چاک میدهد لابد به این خاطر است که گویا عربستان فضای سیاسی آمریکا را علیه ایران سمت داده است.
ظریف در جای دیگری از سخنرانی خود، ضمن مذمت جنگ و برحذر داشتن از آن، بهعنوان شاهد مثال گفت که «زمانی که آمريکا نمیخواست حتی ما یک سانتریفوژ داشته باشیم ما از ٢هزار سانتریفوژ به سمت ٢٠هزار سانتریفیوز رفتیم».
ظریف افزود: «در این فرآیند آمريکا با تعداد بالای سانتریفیوژها مواجه شد و ما از رشد اقتصادی هفت درصدی به منفی هفت درصد رسیدیم. پس همگی باختیم. در جنگ هیچ کس برنده نمیشود و همه میبازند».
به این ترتیب از هر گونه رویارویی ابراز وحشت کرد و اعتراف کرد که این رویارویی چه عواقب خردکنندهیی برای نظام دارد.
این اعترافها ناشی از وضعیت بهغایت ضعیف و شکنندهٔ نظام است. کافی است در اثبات این مساله به کنایه اخیر روحانی به وجود فساد در سپاه پاسداران، وقتی که روز ۲۹فرودین از پاک دستی ارتش رژیم بهدلیل عدم ورود به کارهای اقتصادی صحبت کرد، چطور سپاه و تمام حکومت را به لرزه درآورد و آن را دچار بحران جدیدی کرد و حتی پای خود خامنهای را به میان کشید.
با این وضعیت لرزان و بیثبات، قطعاً در موقعیتی نیست که در برابر آمریکا و اروپا و جامعهٔ بینالمللی از گزینههای روی میز حرف بزند.