۱۳۹۶ مهر ۲۵, سه‌شنبه

سینا دشتی:‌ فقط فرجام برجام ؟


امروز در ساعات ظهر به وقت واشنگتن، در کاخ سفید، سیاست سلبى امریکا در مقابل رژیم ولایت فقیه اعلام شد.

روشن بود که این سیاست جدید، علیرغم دیر از راه رسیدن حداقل بیانگر این است که سیاست مماشات به هر قیمت از دستور روز کار خارج شده است. رئیس جمهور امریکا، کارنامه ى تروریستى رژیم آخوندى را به وضوح برشمرد و مردم ایران را قربانیان اصلى این رژیم شمرد.



وزارت خزانه دارى امریکا هم بلافاصله سپاه پاسداران را مشمول لیست تروریستى دانست. 
در مقایسه با آنچه که آمریکا در چند دهه در دامان رژیم ریخته است، شاید و حتما این مواضع جدید ناکافى است، اما خانم مریم رجوى در بیانیه ى خود ضمن استقبال از این سیاست جدید، نقاط ضعف این سیاست جدید را بر شمردند "مخرب ترین وجه این سیاست معامله بر سر مقاومت عادلانه مردم ایران و لیست گذاری تروریستی سازمان مجاهدین خلق ایران و ارتش آزادیبخش ملی و شورای ملی مقاومت به مدت ۱۵ سال همراه با بمباران قرارگاههای مقاومت در نزدیکی مرزهای ایران در خاک عراق و همچنین نقض تعهدات در مقابل مجاهدان اشرف و لیبرتی، بی عملی در برابر کشتار آنها و ضبط ۶۰۰ میلیون دلار دارایی ها واموال آنها توسط حکومت عراق بوده است که کماکان ادامه دارد . این در حالی است که مقاومت ایران در اوت ۲۰۰۲ برنامه و مراکز پنهان تسلیحات کشتار جمعی رژیم ملایان را افشا کرده بود."*

واکنش روحانى به این سیاست، اعلام همدلى و همدستى خود با سپاه پاسداران براى ادامه ى برنامه اى تسلیحات موشکى، بود. او با ابراز سرسپردگى خود به سپاه جنایتکار و ولى فقیه به تمام شدن کامل نمایش میانه روى در خلافت جهنمى ولایت صحه گذاشت. بار دیگر مشخص شد که دعواى جناحى فقط در حیاط اندرونى نظام معنى و مفهوم دارد و حضرات تا بیخ و بن از یک جنس هستند، همزمان باید توجه داشت که تصور اتحاد باندهاى چهار شاخ درون رژیم واقعى نیست، این تبلیغات مثل دود هوا خواهد رفت، واقعیت این است که تعادل موجود و متغیر دسته بندى هاى درونى رژیم از روز اول فقط بر اساس کشتار داخلى و فضاى ضد ایرانى سیاست مماشات دوام آورده است، حضرات توان اتحاد و اتفاق نظر عملى در مقابل یک سیاست جدید را ندارند. کافى است کمى صبر کنیم، چند روز دیگر لگد زدنهاى چموشان امت خمینى پرست را شاهد باشیم، آنوقت این ادعاهاى روحانى و مزدوران ستاد هاى تبلیغاتى رژیم که از سپاه دفاع میکنند را باید مقابلشان گذاشت.

وجه اثباتى این سیاست جدید چه باید باشد؟
سیاست مماشات با رژیم به قدرى طولانى بوده است که پایان آن براى خیلى ها اساسا به مثابه ى یک فرض در عالم واقعیت هنوز باور کردنى نیست. قدمهاى أولیه ى نفى این سیاست، اما کفایت کرده که رعشه ى مرگ را بر تن رژیم بیافکند. یک تهدید این است که به فشارهاى سیاست جدید امریکا بر رژیم کم بها بدهیم و از استفاده ى بهینه ى از فرصتهاى ایجاد شده با یک نوع چپ روى سطحى گرایانه، استفاده نکنیم. تهدید دیگر هم این است که به واقعیت صحنه ى اجتماعى ایران توجه کافى نکنیم که دینامیزم اصلى سرنگونى در داخل ایران، قرار دارد و شرط بنیادى سرنگونى فعالیت ها و بها دادن خود ما ن براى درهم شکستن تور اختناق و به راه انداختن موتور بزرگ سرنگونى را درک نکرده و به اصطلاح به راست بزنیم. این روشنگرى شایان بحث خاص خودش هست و بیش از این اشاره به آن نمى پردازم.
در مورد سخنرانى رئیس جمهور امریکا و اعلام فشارهاى جدى به سپاه جنایتکاران، تاکید بر جلو گیرى از اتمى شدن رژیم و عدم تایید برجام و تاکید مجدد که مردم ایران نخستین قربانیان سیاست هاى سرکوبگرانه ى رژیم هستند، خوب در عالم واقعیت و در صحنه ى سیاسى چه نیرو و جریانى بیشتر از مقاومت و مجاهدین خلق ایران خواستار خلع ید از سپاه و کشیدن دندان اتمى افعى ولایت فقیه شده است؟ کدام نیرو و جریان سیاسى بزرگترین قربانى سرکوب سیاسى نظام آخوندى بوده است و بیشترین شهدا و زندانیان سیاسى را در این سالها داشته و تقدیم آرمان آزادى مردم ایران کرده است ؟ بالطبع در صحنه ى واقعى باید به مشروعیت مقاومت سازمان یافته ى مردم ایران اعتراف کرد .
 "خانم رجوی با تأکید بر گواهی رئیس جمهور ایالات متحده که بار دیگر مردم ایران را قربانی اصلی رژیم ملایان معرفی کرد گفت: برسمیت شناختن شورای ملی مقاومت ایران به عنوان تنها جایگزین دموکراتیک دیکتاتوری مذهبی و تروریستی، لازمة پایان و جبران سیاست‌های فاجعه بار پیشین است." *
دوران عوض شده، موج موج جنبش ها ى مال باختگان، کارگران، معلمین، دانشجویان، پزشکان، رانندگان و ارتقاء اشکال اعتراض از نامه نگارى به تجمع و از تجمع به تحصن و از تحصن به تظاهرات و .... بینه هاى اوج گرفتن خواست واقعى مردم ایران یعنى سرنگونى رژیم محسوب میشود. حمایت مادى و معنوى از مقاومت و مجاهدین خلق ایران وظیفه ى مردمى و جدى ماست. دوران جدید را دریابیم.