سه روز بعد از شروع رسمی قتلعام در تهران، یعنی یکشنبه نهم مرداد ۶۷، آقای منتظری طی نامهیی به خمینی گفت ما با این اعدامها قبل از هر چیز مشروعیت دادگاهها و احکامی که خودمون صادر کردیم رو از بین میبریم و چطور کسیرو که خودمون به کمتر از اعدام محکومش کردیم، بعد از هفت سال بدون مقدمه و بدون بهانه اعدامش کنیم. اون هم کسانی که هیچ اقدام و فعالیت تازهیی هم نداشتن که بگیم مثلاً چون شورش کردن سرکوبشون کردیم.
نخستین نامه منتظری به خمینی در نهم مرداد ۱۳۶۷
وی مینویسد:
« و خامساً افرادی که بهوسیله دادگاهها با موازینی در سابق محکوم به کمتر از اعدام شدهاند، اعدام کردن آنان بدون مقدمه و بدون فعالیت تازهیی بیاعتنایی به همه موازین قضایی و احکام قضات است و عکسالعمل خوب ندارد. و سادساً مسئولان قضایی و دادستانی و اطلاعات ما در سطح مقدس اردبیلی نیستند و اشتباهات و تأثر از جوّ بسیار و فراوان است و با حکم اخیر حضرتعالی، بسا بیگناهانی و یا کم گناهانی هم اعدام میشوند و در امور مهمه احتمال هم منجز است و سابعاً ما تا حال از کشتنها و خشونتها نتیجهیی نگرفتهایم، جز اینکه تبلیغات را علیه خود زیاد کردهایم و جاذبه منافقین و ضدانقلاب را بیشتر نمودهایم. بهجا است مدتی با رحمت و عطوفت برخورد شود که قطعاً برای بسیاری جاذبه خواهد داشت. و ثامناً اگر فرضاً بر دستور خودتان اصرار دارید اقلاً دستور دهید ملاک اتفاقنظر قاضی و دادستان و مسئول اطلاعات باشد، نه اکثریت و زنان هم استثناء شوند مخصوصاً زنان بچهدار و بالاخره اعدام چند هزار نفر در ظرف چند روز هم عکسالعمل خوب ندارد و هم خالی از خطا نخواهد بود».
علاوه بر موضوع عدم مشروعیت دستگاه قضاییه و کشتار کسانی که هیچ جرمی مرتکب نشده بودن به چند نکته مهم اشاره میکنه:
اول اینکه میگه ما از این همه شکنجه و کشتار و جنایاتی که تو دهه شصت انجام دادیم هیچ استفادهیی نکردیم. هر چی کشتیم، زدیم و مثله کردیم و... اینها نه تنها جا نزدن؛ متلاشی و مرعوب و تسلیم نشدن که به علت مقاومت و صلابتشون، محبوبیتشون بیشتر شد. همین آقای منتظری هفت سال قبل برای خمینی نوشت دختر 13ساله رو تو اوین به جرم تندزبانی اعدام کردن.
نکته مهم دوم اینکه وی به صراحت به «اعدام چند هزار در چند روز» اشاره میکنه. یعنی تو سومین روز یا روز دوم اعدامها به صراحت از اعدام چند هزار زندانی محکوم و بیگناه صحبت میکنه. این در شرایطیه که تو زندان گوهردشت و چند شهر دیگه، تازه یک روز از شروع اعدامها گذشته بود و سرعت و شتاب اعدامها در روزهای بعد بیشتر بود. با این حساب فقط به استناد همین سند میتونیم نتیجه بگیریم که تا 13شهریور که هیأت مرگ تهران تو اوین و گوهردشت مثل آب خوردن آدم میکشتن بیش از 30هزار زندانی تو شهرها و زندانهای سراسر کشور کشتن. هر چند آقای منتظری در روزهای پایانی کشتار باز هم به همین عدد اشاره میکنن اما بیان چند هزار در چند روز در روز سوم اعدامها بیانگر هزاران اعدام در مرداد و شهریور و فاجعه بزرگ ملی در سراسر ایرانه.
نکته و ملاحظه سوم در همین پاراگراف موضوع اصرار خمینی برای کشتار و اعدام گسترده دختران و مادران و بسیاری از زندانیان با تشخیص فقط یک نفر از اعضای هیأت مرگ است:
«ثامناً اگر فرضاً بر دستور خودتان اصرار دارید اقلاً دستور دهید ملاک اتفاقنظر قاضی و دادستان و مسئول اطلاعات باشد نه اکثریت و زنان هم استثناء شوند مخصوصاً زنان بچهدار»
قتلعام ـ سند نامه سال 60آقای منتظری در مورد جنایت در زندانها
قتلعام ـ کشتار مادرانی که پس از هفت سال زندان به فرمان خمینی حلقآویز شدند
یعنی تو همین دو سه روز اول آنقدر بیحساب و بیرویه و حتی بدون توافق 3نفر اصلی هیأت مرگ، زنان و مادران و زندانیان بیگناه رو کشتن که صدای خیلیها دراومده.
ادامه دارد...
قسمت بیست و یکم